//
کد خبر: 469164

چشم سالم سلطان| حکایت خواب عجیب پادشاه

داستان چشم سالم سلطان برگرفته از حکایت دوم باب اول گلستان سعدی است

یکی از پادشاهان خراسان در خواب، محمود سبکتگین (سلطان محمود غزنوی) را می‌بیند که تمام بدنش متلاشی شده و از هم فروریخته است. اما چشم‌هایش همچنان در کاسه چشم سالم مانده بود و به اطراف نگاه می‌کرد.

پادشاه از خوابی که دیده بود شگفت زده می‌شود و حکیمان و دانایان علم تعبیر خواب را فرامی‌خواند. اما هیچ کدام نمی‌توانند خواب پادشاه را تعبیر کنند. تا اینکه خبر به گوش درویشی (فقیری) می‌رسد. درویش خواب را چنین تعبیر می‌کند که دلیل سالم ماندن چشم‌های سلطان محمود غزنوی اینست که هنوز نگران پادشاهی و سرزمین تحت حکومتش است که اکنون به دست دیگران افتاده است…