//
کد خبر: 47043

آیا جنگ بعدی،‌ جنگ اتمی آمریکا و کره‌ شمالی خواهد بود؟

منصفانه است اگر بگوییم که شبه جزیره کره از آغاز قرن بیستم تا به حال یک روز خوش نداشته است،‌ تاریخ این منطقه مجموعه‌ای از تنفس‌های کوتاه بین جنگ‌های طولانی است، و این بلایی است که وقتی منطقه‌ای میانجی بین حوزه اقتدار چند امپراطوری باشد، بر سرش می‌آید.

کره از ۱۹۱۰ به بعد تحت تسلط امپراطوری ژاپن اداره شده است،‌ تا آن که در اواخر جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی که دیگر در سمت برنده جنگ قرار داشت، در پی توافق با آمریکا برای پایان دادن به جنگ،‌ به قلمرو ژاپن اعلام جنگ کرد؛ در نتیجه، ژاپنی‌ها تا جزیره خودشان عقب نشینی کردند و کره به اشغال نیروهای متفقین در آمد.

 

در ۱۹۴۸ شبه جزیره مثل یک غنیمت جنگی بین دو ابرقدرت دوران جنگ سرد، آمریکا و شوروی تقسیم شد، شمال سهم کمونیست‌ها شد و جنوب به آمریکایی‌ها رسید، اما مرز بین دو کره که حکومت‌های داخلی هر دو اصرار داشتند بیش از دیگری برای حکومت بر کل شبه جزیره مشروع هستند،‌ برای سال‌ها پر تنش ماند،‌ تا آن که نیروهای حافظ صلح سازمان ملل بالاخره در منطقه مستقر شدند  و امیدهای صلح تازه شد.

 

شاید بشود گفت که مساله کره،‌ یکی از آن تاول‌های چرکی است که از جنگ سرد به جا ماده  و هنوز دردناک است،. آغاز رسمی تاریخ کره شمالی را باید در همان سال ۱۹۴۵، تشکیل حزب کمونیست و بنیانگذاری جمهوری دموکراتیک کره به رهبری کیم ایل سونگ،‌ چریک پیشین و رهبر حزب در آن زمان دانست. بعد از تشکیل کره شمالی، جنگ بین شمال و جنوب شبه جزیره کره برای سال‌ها اداره داشت در حالی که نیروهای حافظ صلح سعی می‌کردند مرزهای رسمی بین دو کشور را نگه دارند، ‌جنگ هوایی بین جنگنده هایی ادامه داشت که از جنوب توسط  آمریکا تقویت می شدند و از شمال توسط اتحاد جماهیر شوروی و چین!‌

 

درگیری آن قدر ادامه پیدا کرد تا سرانجام دو طرف کره، و شاید بیش از آن،‌ دو طرف درگیر در جنگ سرد،‌ تصمیم گرفتند برای مدتی سکوت کنند،‌ در نتیجه در ۱۹۵۳ منطقه پرواز ممنوع بین دو کره ایجاد شد، تا رویارویی هوایی تمام شود.

 

تنش میان دوکره با این حال، ‌ادامه پیدا کرد، کیم ایل سونگ تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۴ در حکومت باقی ماند،‌ و بعد از او کیم جونگ ایل تا سال ۲۰۱۱ در قدرت ماند و حالا رهبری به کیم جونگ اون رسیده است، مردی که در بسیاری از مطبوعات با عنوان «بی ریشه» توصیف می شود و اقدامات عجیبش از جمله دستوراتی که در مورد اعدام نزدیکانش در سال های اخیر داده است باعث شده هالیوود از او تصویر رهبری نیمه دیوانه و شخصیت مناسب برای فیلم های کمدی بسازد.

 

در مورد جنگی که در آن آمریکا از ناپلم برای بمباران زمین های کره شمالی اسفاده کرد، آن قدر در غرب سکوت شده است که این روز ها وقتی می‌خواهند از این جنگ حرف بزنند آن را « جنگ ناشناس» می نامند،‌ اما مسکوت ماندن جنگ بین دو کره،‌ جایی که دو ایدولوژی با هم برخورد کرده‌اند و مردمانی از یک قوم و یک زبان را سال‌هاست که از هم جدا کرده اند،‌ کمکی به خاموش شدن این آتش زیر خاکستر نکرده است.

 

در سال‌های اخیر، کره شمالی همواره تحت محاصره اقتصادی بوده است،‌ با این حال همسایگی با قدرتی به بزرگی چین مانع از فروپاشی کامل اقتصاد این کشور شده است، حضور روسیه در شورای امنیت سازمان ملل هم باعث شده است که هیچ قطع‌نامه غیر قابل جبرانی علیه کره شمالی تصویب نشود. کشوری که نه بلایای طبیعی توانسته مرزهایش را به روی دنیا باز کند و نه فروپاشی شوروی ضربه مهلکی به ساختار و سیستم اداره اش وارد کرده است، حالا تحت رهبری کیم جونگ اون، در برابر آمریکای دوران ترامپ،‌ هر روز در صدر اخبار است.

 

کره شمالی در مورد برنامه هسته ای اش تعارف ندارد،‌ با  این که مردمش چیز زیادی برای خوردن ندارند،‌ این کشور توانسته است علاوه بر بمب اتمی،‌ انواع و ا قسام موشک های بالستیکی را امتحان کند که این خشم آمریکا را هر روز بیش از قبل می کند.

 

اوایل سال ۲۰۱۶ میلادی دنیا می‌دانست که موشک‌های کره شمالی،  تنها به سئول و ژاپن می‌رسد، اما حالا،‌ کره شمالی موشک‌های قاره پیما آزمایش می کند و مدعی است که تا کالفرنیا را در تیررس خود دارد،‌ برای ترامپ که با وعده برخورد سخت با دشمنان آمریکا رییس جمهور شده است،‌ حرف های  رهبر کره شمالی قابل قبول نیست، چه رسد به این که معلوم شود آزمایش های موشکی این کشور هم موفق از آب درآمده اند و رفتار نیروهای نظامی اش هم در اطراف جزیره گوام،‌ در اقیانوس آرام غربی، جایی که یکی از بزرگ ترین پایگاه های هوایی آمریکا قرار دارد،‌ تحریک آمیز باشد.

 

بحران بین کره شمالی و آمریکا البته فعلا از مرحله جنگ لفظی جلوتر نرفته است،‌ در حالی که کره شمالی از بسیج آماده به رزم لشگر کارگرانش فیلم و عکس منتشر می کند،‌ ترامپ رییس جمهور امریکا می گوید که نیروهای نظامی این کشور آماده حمله به کره شمالی هستند!‌ و مطبوعات بسیاری در کارتون های هفتگی شان دو رهبر را کودکانی تصویر می کنند که جغغه‌های اتمی شان را به بازی گرفته اند و آماده اند که دنیا را نابود کنند.

 

با این حال، خیلی از ناظران هم معتقد هستند که هر چند جدال لفظی اخیر بین آمریکا و کره شمالی،‌ از جدی ترین درگیری های دستگاه دیپلماسی دولت ترامپ است،‌ اما احتمالا جنگی در نخواهد گرفت؛ یکی از ساده ترین و اولین توضیحاتی که در این مورد به نظر می آید این که « اگر جنگی در بگیرد،‌ رژیم فعلی کره شمالی حتما سرنگون خواهد شد!» و این چیزی نیست که رهبران هر کشوری به سادگی ریسک آن را بپذیرند.

 

علاوه بر این هر چند که آمریکا می تواند با استفاده از هواپیماها،‌ تجهیزات پیشرفته و اطلاعات دقیق ماهواره ای اش از کره شمالی،‌ عملا نیروی نظامی این کشور را فلج کند، ‌اما باز هم این خطر وجود دارد که در صورت بروز درگیری نظامی،‌ سئول پایتخت کره جنوبی با بیش از ده میلیون نفر جمعیت،‌ و ژاپن متحد نزدیک ایالات متحده متحمل ضرر های غیر قابل جبرانی شوند،‌ همین مساله از علاقه آمریکا به از سرگیری درگیری نظامی با کره شمالی می کاهد.

 

اما از طرف دیگر، چین و روسیه، حامیان کره شمالی در سال های اخیر هم در این شرایط تمایل دارند که در برابر آزمایش های هسته ای کره شمالی موضعی نزدیک به آمریکا اتخاذ کنند. خوشبختانه دنیا به سمتی می رود که به جز دیوانگان کسی به دنبال ایجاد یک درگیری نظامی که احتمال استفاده از سلاح هسته ای در آن وجود داشته باشد،‌ نیست؛ هر چند همیشه باید یک امکان نا ممکن را هم در نظر گرفت و تصور کرد که شاید ترامپ در برابر تهدید بعدی کشورش از سوی کره شمالی،‌ به راهکار « صبر استراتژیک» که بوش و اوباما هر دو از آن پیروی می کردند،‌ تن ندهد.

 

منبع: ايسنا