//
کد خبر: 472335

فکر می کردم همسرم مار است، او را کشتم!

مردی که در جنایتی هولناک سر همسرش را بریده بود، در جلسه محاکمه مدعی شد همسر خود را به شکل ماری سفید دیده و او را کشته است. با درخواست وکیل متهم، قرار شد سلامت روانی او در کمیسیون پزشکی‌قانونی بررسی شود.

ساعت ۴:۲۲ صبح یکشنبه هفتم اردیبهشت سال۱۳۹۹ و همزمان با دومین روز ماه رمضان ساکنان ساختمانی در شهرک احمدیه خانی‌آبادنو صدای فریاد مردهمسایه وگریه‌های نوزاد اورا شنیدند. آنها خود را به طبقه اول رسانده و پس از ورود به خانه ۳۰متری با جسد بدون سر زن۴۰ساله درمقابل درحمام روبه‌رو شدند.

یکی ازهمسایه‌ها با پلیس تماس گرفت و تیمی از ماموران دقایقی بعد در محل حاضر شدند.آثار به‌هم‌ریختگی و لکه‌های خون روی دیوارها و نیز گهواره دختر هشت‌ماهه دیده می‌شد. روی دستان مرد ۴۳ساله هم خراش‌هایی وجود داشت. مرد جوان در تحقیقات اولیه مدعی شد وقتی از خواب بیدار شده جسد همسرش را در مقابل حمام خانه دیده و نمی‌داند چه کسی او را به قتل رسانده است.

در اطراف خانه این زوج، زمین مخروبه‌ای بود که بازپرس جنایی دستور بررسی محل را داد. در ادامه یک کیسه که در آن لباس‌های خونین همسر مقتول و یک خنجر قرار داشت، پیدا شد. بازجویی‌ها ادامه پیدا کرد تااین‌که متهم پس ازسه ساعت لب به اعتراف گشودوبه قتل همسرش اعتراف کرد. اودر بازجویی‌ها گفت: من و همسرم همشهری بودیم و در یکی ازشهرستان‌های شرقی کشور زندگی می‌کردیم. ۱۵ سال پیش ازدواج کردیم و به تهران آمدیم. سال‌ها بچه‌دار نشدیم تا این‌که با کلی دارو و دکتر مهرماه سال گذشته دخترمان به‌دنیا آمد.

نگهبان پارکینگی هستم که خودروهای توقیف‌شده در آنجا نگهداری می‌شود و ماهی یک‌میلیون و ۵۰۰هزار تومان حقوق می‌گیرم. چند سال بود که خانه‌ای ۳۰ متری را اجاره کرده بودم و با خانواده‌ام زندگی می‌کردیم. ۴۵۰هزارتومان از حقوقم را بابت کرایه می‌پرداختم. تنها دلیل اختلاف‌مان مشکلات مالی بود. در چند ماه گذشته اختلاف و درگیریمان بیشتر شد.

حتی به‌خاطر مشکلات مالی سه سال نتوانستم به شهرستان بروم و مادرم را ملاقات کنم. حقوقم کم بود و شرایط مالی سختی را سپری می‌کردم. از زنم خواستم به شهرستان بازگردیم که قبول نمی‌کرد و می‌گفت زندگی در تهران برای آینده دخترمان بهتر است. تحمل این شرایط را نداشتم و چند روز بود به قتل همسرم و خودکشی بعد از آن فکر می‌کردم. سحرگاه یکشنبه از خواب بیدار شدم و ابتدا با چوبدستی‌ای که در خانه بود چند ضربه به سر و صورت زنم زدم که به‌شدت زخمی شد. نتوانست مقاومت کند و بعد با خنجر چند ضربه به او زدم و سرش را بریدم.

با تکمیل تحقیقات متهم در شعبه پنجم پای میز محاکمه قرار گرفت .

او درباره انگیزه قتل همسرش مدعی شد: حدود ۱۰روز قبل از این ماجرا خواب‌های عجیب‌وغریب می‌دیدم. ماری سفید را در خواب می‌دیدم که دورگردنم پیچیده بود وداشت خفه‌ام می‌کرد.هربار با وحشت ازخواب بیدار می‌شدم. این کابوس دست از سرم بر نمی‌داشت. آخرین بار هم ماری سفید را دیدم که روی سرهمسرم قرارداشت.

من آن شب همسرم را به شکل یک مار ‌دیدم و خواستم آن را بکشم. در ادامه وکیل متهم در جایگاه ایستاد و گفت: من معتقدم که موکلم جنون دارد و گزارش پزشکی‌قانونی درباره سلامت روان او به من ابلاغ نشده تا بتوانم به آن اعتراض کنم. درخواست دارم برای بررسی‌های تخصصی، موکلم به پزشکی‌قانونی منتقل و در کمیسیون تخصصی سلامت روانی او بررسی شود. پس ازاین درخواست، قضات دادگاه با درخواست وکیل متهم موافقت کرده و او را برای بررسی سلامت روانی به پزشکی‌قانونی معرفی کردند.