قاتل: فکر می کردم مرد متاهل مزاحم خواهرم است!
مرد افغان که هموطنش را با تصور مزاحمت برای خواهرش به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری پای میز محاکمه ایستاد و خانواده مقتول برای قاتل درخواست قصاص کردند.
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل و با کشف جسد مردی در یکی از محلههای ورامین آغاز شد. تیم جنایی با حضور در محل با جسد بشیر در حالی که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود، روبهرو شدند. پس از بررسی صحنه، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران با شناسایی خانواده بشیر سراغ آنها رفتند.
همسر مقتول در تحقیقات گفت: ما افغانستانی هستیم و چند سال قبل برای کار به ایران آمدیم و در یک باغ به عنوان سرایدار مشغول به کار شدیم. همسرم علاوه بر سرایداری، میوهچینی هم میکرد. امروز صبح برای کار از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت تا اینکه خبر قتلش را به من دادند. او مدتی بود با یکی از هموطنانمان به نام بصیر اختلاف داشت و احتمال میدهم او مرتکب قتل شوهرم شده باشد.
با کشف این سرنخ ماموران سراغ بصیر رفتند اما او همزمان با قتل ناپدید شده بود که این موضوع، احتمال قتل از سوی او را قوت بخشید. ماموران در جستوجوی بصیر بودند تا اینکه او را بعد از چند روز در مخفیگاهش دستگیر کردند. مرد جوان با اعتراف به قتل درباره انگیزهاش گفت: چند روز قبل متوجه شدم بشیر به خواهرم نظر دارد. حتی به خواهرم هم پیام داده بود.
روز حادثه عصبانی سراغ او رفتم و خواستم مزاحم خواهرم نشود اما او منکر همه چیز شد. من هم عصبانی شدم و او را با چاقویی که همراه داشتم کشتم و فرار کردم. پس از تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه همسر و پسر مقتول حضور داشتند.
پسر مقتول برای قاتل پدرش درخواست قصاص کرد و گفت: این مرد با ادعایی واهی پدرم را کشت و نمیتوانم از خون پدرم گذشت کنم.
همسر مقتول هم گفت: خانواده همسرم چون در افغانستان هستند، مرا به عنوان وکیل خود معرفی کردهاند. آنها پیش از این در دادسرا درخواست قصاص داده بودند. الان هم همین نظر را دارند.
سپس بصیر در جایگاه ایستاد و گفت: یک سوءتفاهم باعث شد با بشیر درگیر شوم. من دشمنی قبلی با او نداشتم و تصور میکردم مزاحم خواهرم است، همین باعث شد سراغش بروم و با چاقویی که همراه داشتم سه ضربه به او بزنم. حالا هم ازقضات دادگاه و اولیایدم درخواست تخفیف در مجازات دارم.
رئیس دادگاه: در دادسرا اعتراف کردی به پهلو و سینه مقتول ضربه زدی؟
متهم به قتل: تحت فشار بازجویی این ادعا را مطرح کردم. وقتی از پیش بشیر رفتم او هنوز زنده بود.
وکیل متهم هم در دفاع از او گفت: همسر مقتول اعلام کرده اگر دیه کامل را پرداخت کنند، رضایت میدهند. خانواده موکلم به دنبال جمع کردن مبلغ دیه و گرفتن رضایت هستند. پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.