یادداشتی از علی مسعودی؛
بعد از ربع قرن به حرف مرحوم حجازی رسیدیم/ چی حرفهای شده که فوتبالمان حرفهای بشود؟!
پس از ۲۴ سال فوتبال حرفهای نه ورزشگاه استاندارد وجود دارد و نه حتی غیره استاندارد که بشود در آن یک مسابقه فوتبال برگزار کرد!
لیگ برتری که هزاران مشکل دارد و هر روز هم به مشکلاتش اضافه می شود پا به بیست و چهار سالگی گذاشته و ربع قرن را در یک قدمی اش می بیند. وقتی بیست و چهار سال پیش مسوولان خوش فکر! فوتبال تصمیم گرفتند نام لیگ آزادگان را به لیگ برتر تغییر داده و فوتبال ایران را مثلا! پیشرفت دهند مرحوم زنده یاد ناصر حجازی حرفی را به کنایه زد که هنوز هم باید از حرف کنایه ای او به نیکی یاد کرد و روحت شاد گفت. او در جواب خبرنگارانی که پرسیدند لیگ برتر را چطور می بینید، مرحوم حجازی گفت؛ لیگ برتر با لیگ آزادگان هیچ فرقی نکرده و فقط شماره پیراهن بازیکنان از فارسی به لاتین تغییر کرده است.
حال باید پس از ۲۴ سال باز هم از حرف "گوهربار" محروم حجازی یادی کنیم و بعد از نزدیک به ربع قرن به همان حرف مربی برسیم که همیشه واقعیت را میگفت ولی متاسفانه به مذاق خیلی از مسوولان هم خوش نمی آمد چون هیچ وقت انتقاد پذیر نبودند! متاسفانه در لیگ بیست و چهارم تیمها به مشکلی برخورد کردهاند که اگر هر کشوری از این مشکل خبردار شود فقط میخندد. وقتی کشورها خبردار شوند بیشتر از تیم های حرفهای ایران زمین مسابقه ندارند و دربهدر دنبال زمین مسابقه هستند چه فکری می کنند؟! البته به آنها بگویند در ایران ورزشگاه بسیار زیاد است ولی این ورزشگاهها یا چمن مناسبی برای انجام مسابقه ندارند و یا اجازه مسابقه در آن برای انجام بازی فوتبال نمیدهند چه فکری میکنند؟!
اگر به همین کشورهای مثلا پیشرفته! بگویند ما ورزشگاهی داشتیم (شیرودی یا همان امجدیه ) که فینال لیگ قهرمانان آسیا در آن برگزار شده و الان در آن لیگ پایه ها هم برگزار نمیشود چه فکری میکنند؟! اگر به این کشورها بگویند دو ورزشگاه روبروی هم ( دستگردی و راه آهن ) داشتیم که در یک روز همزمان در هر دو مسابقات سطح اول فوتبال برگزار می شد و هیچ اتفاقی هم رخ نمی داد ولی الان همین ورزشگاه ها بلا استفاده ماندهاند چه فکری میکنند؟!
اگر به همین کشورها بگویند استادیوم آزادی داریم که ۵۰ سال پیش ۱۸ ماهه ساخته شده و یک زمانی جزو ۵ ورزشگاه با ابهت دنیا محسوب می شد ولی الان حدود ۵ سال است که می خواهند بازسازی کنند اما نمیتوانند، چه فکری میکنند؟! اگر به همین کشورهای پر ادعا بگویند ما در شهری ورزشگاه ساختیم که حتی یک فوتبالیست هم ندارد و جالب اینجاست همین شهر فاقد بیمارستان است چه فکری می کنند؟! اگر به همین کشورها بگویند ما در پایتخت بزرگ کشور بیش از ۵ ورزشگاه به اصطلاح استاندارد داریم ولی نمی توانیم درآن مسابقه برگزار کنیم چه فکری می کنند؟!
اگر همین کشورها متوجه شوند ما استادیوم داشتیم که چمن آن تنها پس از دو سال افتتاح الان قابل استفاده نیست چه فکری می کنند؟! اگر همین کشور ها بفهمند ما در لیگ نخبگان دو نماینده داریم که هر دو نماینده استادیوم ندارند و باید در شهر دیگری آن هم اگر مجوز بدهند! میزبانی کنند، چه فکری می کنند؟! البته شاید هم باز رونالدو به داد فوتبال ایران برسد و برای اینکه جلو چشم ابر ستاره فوتبال جهان آبروریزی نکنند تا قبل از ورود او به ایران حداقل یک استادیوم برای میزبانی جناب سی از سون و یارانش آماده کنند و استقلال و پرسپولیس را نجات دهند! حال سوال اینجاست آیا با این همه امکانات بهتر نیست فوتبال را چند سالی تعطیل کنیم و هر وقت امکاناتش را فراهم کردیم به سمت آن برویم؟! یا بهتره نیست کمیته انضباطی، اخلاق و تعیین وضعیت که تعداد شان کم هم نیستند و هر روز جریمه های چند میلیاردی را صادر می کنند به جای این همه جریمه یک بار هم فدارسیون فوتبال و مسوولان متولی آن را جریمه کنند که مسابقات را بدون داشتن ورزشگاه برگزار می کنند؟! یا اینکه بهتر نبود وقتی کشور قطر بعد از جام جهانی ورزشگاه های پیش ساخته قابل حمل را وقتی داشت وقف می کرد یکی از آنها را ما می گرفتیم و در تهران سرهم میکردیم و الان حداقل یک ورزشگاه قابل استفاده در پایتخت داشتیم؟