ماجرای مرگ دردناک عروس 5 ساله
آرزوی کوچکی که پرواز کرد. ایلید، فرشته کوچولویی که در باغچهی زندگیاش، گلهای آرزو میکاشت، رویاهایی داشت به زیبایی رنگینکمان. رویاهایی که در دل بیماری سختش، همچون ستارهای درخشان میدرخشید. اما تقدیر، بالهای فرشته کوچولو را برای پرواز به آسمان آماده کرد.
ایلید، فرشته کوچولویی که در باغچهی زندگیاش، گلهای آرزو میکاشت، رویاهایی داشت به زیبایی رنگینکمان. رویاهایی که در دل بیماری سختش، همچون ستارهای درخشان میدرخشید.
در دنیایی که برای یک کودک پنج ساله، بازی و شادی معنا پیدا میکرد، ایلید با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد. اما روح بلندش تسلیم بیماری نشد. او در دل آرزو داشت که روزی مانند یک عروسک زیبا لباس عروس بپوشد و در کنار دوستش، جشن بگیرد.
این آرزوی کوچک، با کمک خانواده و دوستانش به واقعیت پیوست. در مراسمی ساده و صمیمی، ایلید با لباس عروس سفید، زیباترین عروس دنیا شد. لبخندی بر لب داشت که گویی تمام دنیا را تسخیر کرده است. او و دوستش، پیمانی ابدی بستند و قول دادند تا ابد بهترین دوستان هم باشند.
اما تقدیر، سرنوشت دیگری برای ایلید رقم زد. بیماریاش شدت گرفت و بالهای فرشته کوچولو، برای پرواز به آسمان آماده شد. چند هفته بعد از آن جشن رویایی، ایلید چشم از دنیا بست و به جمع فرشتگان پیوست.
داستان ایلید، حکایت آرزویی است که هرگز خاموش نشد. حکایت عشق و امید، در دل تاریکی بیماری. او به ما آموخت که حتی در سختترین شرایط، میتوانیم به رویاهایمان امیدوار باشیم و با لبخند به استقبال زندگی برویم.