//
کد خبر: 481448

گربه و تبر: حکایتی از از یک ترس بی‌مورد

این حکایت کوتاه، نگاهی طنزآمیز به ترس‌های بی‌مورد و وسواس‌های فکری دارد.

 این حکایت کوتاه، نگاهی طنزآمیز به ترس‌های بی‌مورد و وسواس‌های فکری دارد.

شخصی تبر داشت و هر شب آن را در اتاق می‌گذاشت و قفل می‌کرد.

همسرش از او پرسید: "چرا قفل می‌کنی؟

" گفت: "می‌ترسم گربه آن را ببرد.

" زن گفت: "چطور ممکن است گربه تبر را ببرد؟

" مرد پاسخ داد: "ای نادان، گربه شب پره را که به هیچ نمی‌ارزد می‌برد، پس چطور تبری را که به قیمت بالا خریده‌ام نبرد؟"