یادداشتی از علی مسعودی؛
جنازهای روی دوش گواردیولای آفریقا/ آیا این تابوت حالا حالاها باید بچرخد؟!
روزی که جواد نکونام پس از شکست مقابل استقلال خوزستان گفت این تیم قهرمان می شود، فکرش را نمی کرد تیمش هر بازی در حال تحقیر شدن است!
استقلال چهارمین شکست را در هشتمین بازی تجربه کرد. پذیرفتن ۱۴ گل در ۸ مسابقه و به ثمر رساندن تنها ۹ گل نشان از استقلالی آشفته و از هم گسیخته را دارد. تیمی که از همه تیمها، حتی از تیم قعر جدولی هوادار نیز بیشتر گل دریافت کرده است. تیمی که جواد نکونام بست و مدعی شد این تیم قهرمان لیگ میشود، اکنون در حال تحقیر شدن است و جالب اینجاست مقابل تیمهای معمولی و انتهای جدولی هم تحقیر میشود، نه تیمهای صدر جدولی! تیمی که هم در خانه تحقیر میشود و هم خارج از خانه تا مشخص شود مشکلات بیشتر از آنی است که فکرش را میکردیم و همان روز اول مرد آفریقایی هم متوجه آن شد.
قرار گرفتن در رتبه دوازدهم جدول و فاصله سه امتیازی با تیم پانزدهم جدول یک فاجعه را نشان میدهد که مشخص نیست آیا این استقلال به خودش میآید یا سرمربی پرآوازه آفریقایی هم پا به خروج میگذارد و کشتی به گل نشسته آبیها را ترک میکند؟! کشتی که مشخص نیست سرنوشتش به کجا ختم میشود.
وقتی پیتسو موسیمانه با یک جلسه تمرین نصف و نیمه به خرمآباد سفر کرد و کنار خط بازی شاگردانش را دید، خیلی زود فهمید این پیراهنی که بازیکنان پوشیدهاند برای خیلیها گشاد است. او به خوبی متوجه شد خیلی کار دارد و باید همه چیز را از نوع بسازد. از سنگربان گرفته که یادش رفته فصل گذشته دستکش طلایی گرفته و مدافعانی که به قول قدیمیها "پنیر سوئیسی" میمانند و هافبکها و مهاجمانی که حال دویدن و گل زدن ندارند. رامین رضاییان پس از دربی که پنالتی داد هنوز رامین رضاییان نشده و ابوالفضل جلالی آن جلالی نیست که فصل گذشته بهترین پاسور لیگ شد. در خط دفاعی هیچ بازیکنی در حد خودش ظاهر نشده و اشتباهات مرگباری را مرتکب میشوند. در خط حمله نیز خبری از گلزنی نیست و راه دروازه را گم کردهاند.
مهمتر از همه تیمی که جواد نکونام پایه گذار آن بوده کاملا مشخص است هیچ بدنسازی نداشته و نیمه دوم را بازیکنانش دست به کمر بازی میکنند. جالبتر اینجاست مشخص نشد جواد نکونام چطور با این بدنسازی که قبل فصل انجام داده و با این نفراتی که جذب کرده چطور پس از باخت مقابل استقلال خوزستان مدعی بود این تیم قهرمان لیگ میشود؟! اگر خرافاتی باشیم؛ میگوییم این تیم نفرین شده است و آه و ناله دیگران به این روز انداخته و اگر هم نباشیم به همه چیز شک میکنیم! تیمی که نه روح بردن را دارد و نه روح جنگیدن و سخت باختن که حداقل هواداران به آیندهاش امیدوار باشند. تیمی با کلی ایراد فنی و غیره فنی که به گردن مربی افتاده تا شاید بتواند به جایگاه واقعیاش برساند.
تیمی که یک مشکل ندارد و مشکل درد دارد. کمبود بازیکن در هر پستی، بدنسازی که نیاز به زمان دارد و تغییر سیستم که باید گواردیولای آفریقا شب و روز به فکر برطرف کردنش باشد وگرنه خودش هم به سرنوشت جواد نکونام گرفتار میشود و باید به خانهاش برگردد.