طلاق به خاطر بازنشستگی؟ روایت عجیب زنی که دیگر تاب تحمل زندگی را ندارد
مینا و سلمان سالها قبل با هم ازدواج کردند. حالا مینا در حالی که دو فرزند دارد تصمیم گرفته از شوهرش طلاق بگیرد.
مینا و سلمان سالها قبل با هم ازدواج کردند. حالا مینا در حالی که دو فرزند دارد تصمیم گرفته از شوهرش طلاق بگیرد. مینا درباره دلایل جدایی میگوید.
*چند سال است ازدواج کردهاید؟
۱۸ سال قبل با شوهرم ازدواج کردم. یک سال بعد هم بچهدار شدیم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
یکی از دوستان معرفی کرد. من تنها دختر خانواده بودم و پدر و مادرم روی ازدواج من خیلی حساس بودند. خیلی تحقیق کردند و بعد گفتند سلمان فرد مناسبی است.
*شغل همسرت چیست؟
همسرم مدتی است بازنشسته شده ولی قبلاً در بیمارستان نظافتچی بود.
*چند سال با هم فاصله سنی دارید؟ به نظر میرسد جوان هستی؟
من ۱۹ سال از شوهرم جوانتر هستم. او وقتی ۵۰ ساله شد، تصمیم گرفت خودش را بازنشسته کند.
*چند فرزند داری؟
دو فرزند دارم. هر دو دختر هستند.
*چرا میخواهی از همسرت جدا شوی؟
از وقتی بازنشسته شده در خانه مینشیند و سر کار نمیرود، با اینکه جوان است و میتواند کار کند اما سر کار نمیرود.
*چرا؟
میگوید هر قدر کار کنم شما بیشتر خرج میکنید.
*مگر شما چقدر هزینه دارید؟
من دو دختر دارم که هر دو مدرسه میروند. خرج بچه مدرسهای زیاد است. من خودم هم کار میکنم. شوهرم میگوید حقوق بازنشستگی او و حقوق من برای زندگی کافی است.
*فقط به همین خاطر میخواهید جدا شوید؟
مساله این نیست. او در خانه میماند و مدام جروبحث داریم. من به همین دلیل ناراحت هستم.
*فکر میکنی جدایی راه حل است؟
من قصد نداشتم جدا شوم اما دیگر تحمل ندارم. اگر سر کار برود، من جدا نمیشوم اما قبول نمیکند و میگوید همین وضعیت خوب است.
*حالا که درخواست طلاق کردهای چه؟ باز هم میگوید نمیخواهد سر کار برود؟
همچنان میگوید نمیخواهد کار کند و درآمدش بس است اما مساله این است که خانه ماندنش همه ما را اذیت میکند.
*خانوادهات چه میگویند؟
مادرم ناراحت است اما پدرم حمایتم میکند.