سرنوشت عجیب و دلخراش یک دختربچه اتیسمی از فرزندخواندگی تا بازگشت به شیرخوارگاه آمنه
صفر تا صد سرنوشت عجیب و دلخراش یک دختربچه اتیسمی از فرزندخواندگی تا بازگشت به شیرخوارگاه آمنه را ببینید و دلتان به درد می آید وقتی می بینید پناه کوچولو در چه شرایطی قرار دارد.
اعظم خاکپور یزدی، مادر فرزندپذیر و از جمله افراد شجاعی است که در سال ۱۳۹۹ تصمیم گرفت کودکی 7 ماهه به نام پناه را که به فرزند خواندگی گرفت او در گفتگویش با ما بارها اظهار کرد که من درپی فرزندی بدون هر گونه بیماری بودم و مسئولین بهزیستی اهواز پناه را با مدارکی از نظر فیزیکی سالم به من تحویل دادند اما چند ماه بعد در یک سالگی پناه متوجه شدم او در تشخیص صدا و شناسایی محیط اطراف خود کند است، با مراجعه به پزشکان متوجه شدم او مبتلا به اتیسم است و بعد از پیگیری های فراوان از سابقه والدینش این موضوع برایم محرز شد چون مادر پناه مبتلا به کند ذهنی و اسکیزوفرنی شدید است و پناهجو بوده و این بیماری از طریق وراثت به او قابل انتقال بوده است و پیش بینی اش برای پزشکان بسیار ساده بود که متاسفانه سازمان بهزیستی نسبت به آن بی توجه بود.
در ادامه خانم یزدی روایت میکند که چگونه با طی 12 جلسه مشاوره در حالی که باید به صورت استاندارد 30 جلسه برای مشاوره طی می شد فرزند به آنها داده شد و در طی این چهارو نیم سال حتی یک بار مددکاران بهزیستی برای بررسی وضعیت پناه به منزل او مراجعه نکردند و صرفا با ارسال فیلم در واتساپ وضعیت پناه را گزارش داده است.
داستان از جایی شروع میشود که خانم یزدی پس از پیگیریهای متعدد، در درمان پناه می کوشد اما بلافاصله مشکلات شروع میشود. او برای درمان پناه به تهران مهاجرت می کند پس از انتقال به تهران و پیگیری درمانهای مختلف، پناه از لحاظ روانی و رفتاری تغییراتی داشت که تشخیص قطعی اوتیسم برای او داده شد.در این میان همسر خانم یزدی با فشارهای زیادی که از لحاظ روحی و مالی تحمل می کند نمی تواند در ادامه مسیر با او همراه باشد بنابراین متارکه می کند و خانم یزدی با سرپرستی دو فرزند راه خود را ادامه می دهد.
خانم یزدی با نارضایتی از حمایتهای ناکافی از سوی بهزیستی در این مسیر، اشاره میکند که هیچ کمکی از طرف این نهاد در زمینه مشاوره یا حتی پیگیری مددکاری در این سالها صورت نگرفته است. در نهایت، در شرایطی که هزینههای درمان پناه بسیار سنگین شده بود، خانم یزدی تصمیم به فسخ فرزندخواندگی میگیرد. در این مدت او و همسرش با مشکلات مالی و روانی بسیاری دست و پنجه نرم کردند.
او در حال حاضر نگران وضعیت پناه در مرکز نگهداری شیرخوارگاه آمنه است و با توجه به اینکه این کودک باید هر چه زودتر جانمایی شود خواستار رسیدگی به این وضعیت است.او می گوید در این مدت یعنی از تاریخ 7/9/1403 اجازه ملاقات پناه به سختی به او داده شود و حتی برای دیدار او مجبور به طی مراحل قضایی شده در حالی که او مادر غیر زیستی پناه است و از نوزادی تا این سن او را بزرگ کرده و در شرایطی که ناخواسته بوده او را به سازمان واگذار کرده است.