پزشکانی که درگیر خشونت میشوند
سروش زرینی، پزشکی است با تخصص جراحی عمومی اما دلبسته هنر و ادبیات. این روزها هم مشغول اجرای تازهترین نمایش خویش است؛ «اولانزاپین» که زندگی شخصی یک پزشک را روایت میکند و نشانگر بحرانهای طبقه متوسط از جمله مساله خشونت است.
این پزشک کارگردان در گفتگویی توضیحاتی درباره این اثر نمایشی ارایه کرد و از خشونتی که در میان افراد طبقه متوسط جامعه رواج دارد، سخن گفت.
زرینی که نمایشنامههایش را با بهرهگیری از تجربه زیسته خود و افرادی که آنان را میشناسد، اجرا میکند، گفت: کارکترهای اصلی این نمایش و نمایش بعدیام هر دو پزشک و بیمار هستند و گویی این اتفاق به طور ناخودآگاه افتاده است. در این نمایش نظارهگر زندگی خصوصی پزشکی هستیم که روانپزشک است و همسرش بیمار اوست.
او ادامه داد: عموما در آثار هنری به جامعه پزشکی کمتر پرداخته شده و شاید در نگاه عموم جامعه یک پزشک قداست داشته باشد ولی مسایلی را که به عنوان یک انسان با آن سر و کار دارد، کمتر دیده میشود اما در این نمایش وارد زندگی شخصی یک پزشک میشویم و این بهانهای است برای پرداختن به وضعیت طبقه متوسط که این روزها دچار بحرانهای دوگانه و حتی چندگانهای است.
پزشکانی که درگیر خشونت میشوند
این کارگردان که نمایش «اولانزاپین» را به مدت ۹ ماه با گروه خود تمرین کرده است، ادامه داد: در این نمایش به مفاهیمی مانند رابطه، رفتن، جنسیت و ... میپردازیم و البته کانسپت کلی این واژگان را مد نظر داریم. اساس این کار، واژه است و بازیهایی که در آن انجام میشود، از نظر مفهومی و فرمی، روی واژهها میچرخد.
زرینی با اشاره به پرداخت این نمایش به بحرانهای طبقه متوسط افزود: تلاش کردم به بحرانهایی که اطرافیانم با آن سر و کله میزنند و ما به عنوان افراد طبقه متوسط ناآگاهانه در آن غوطهور میشویم، کمی جدیتر نگاه کنم. مساله من در این نمایش سیکل عدم قطعیتی است که بین افراد طبقه متوسط وجود دارد؛ اینکه نمیدانیم چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است، چه چیزی راست و چه چیزی دروغ است و ... مجموعه اینها سبب شد که این نمایشنامه را بنویسم.
او درباره انتخاب عنوان نمایشنامه نیز توضیح داد: «اولانزاپین» یکی از داروهای اعصاب و روان است که عوارض متناقضی ایجاد میکند و خودش تمایل به خودکشی را افزایش میدهد. تناقض این دارو در این است که هم درمانبخش است و هم خود ایجاد بیماری میکند مانند دنیای پیرامونمان که دچار عدم قطعیت است.
زرینی در پاسخ به اینکه چرا در تئاتر کمتر به مسائل طبقه متوسط جامعه پرداخته میشود، توضیح داد: شخصا فکر میکنم باید درباره چیزی صحبت کنم که آن را میشناسم. خیلی با طبقات اجتماعی دیگر آشنایی ندارم که بتوانم درباره آنها بنویسم. شاید ایده این کار از یک دوره سایکودرام شکل گرفت، جلسات روان درمانی گروهی بود که در آن افرادی از رشتههای مختلف مانند پزشک، مهندس و ... حضور داشتند. اتفاقاتی که در آن دوره رخ میداد، سبب شد که این نمایشنامه را بنویسم.
او در توضیح بیشتر این موضوع افزود: در این دوره متوجه شدم که بسیاری از ما فکر میکنیم بیش از دیگران میفهمیم و به واسطه آن میتوانیم خشونت خود را بر دیگری خالی کنیم. به همین دلیل در طبقه متوسط خشونت زیادی میبینیم که از جنس خشونت فیزیکی نیست بلکه کلامی است. به طوری که عموما در جمعهای طبقه متوسط افرد تا بن دندان مسلح هستند که با دیگری تقابل کنند و عقیده خود را به کرسی بنشانند. در رشته پزشکی هم هر پزشکی به احتمال قوی خشونت فیزیکی را محکوم میکند ولی ممکن است خودش مرتکب خشونت کلامی شود. همه اینها انگیزهای شد برای نوشتن و اجرای این نمایشنامه.
این کارگردان با اشاره به روند نگارش و اجرای این اثر نمایشی ادامه داد: موضوعات بسیار مختلفی طی نوشتن این نمایشنامه مطرح شد و در نهایت آمیزهای از بیهویتی، پوچی و خشونت، این متن را شکل داد.
زرینی که پس از این نمایش بنا دارد از اوایل فروردین سال آینده دیگر نمایشنامه خود را روی صحنه ببرد، درباره کار تازه خود گفت: نمایش بعدیام با نام «کاما» درباره یک پرفسور فلسفه است که آخرین روزهای زندگی خود را سپری میکند و به مفهوم جدیدی از فلسفه میرسد. البته متن این نمایش برگرفته از نمایشنامه «wit» نوشته مارگارت ادسن است که برنده جایزه پولیتزر شده و چندین ترجمه از آن در ایران وجود دارد ولی ترجمههای چندان مناسبی نبودند و خود دوباره آن را ترجمه کردم، بازنویسی و دراتورژی کردم. عنوان نمایش را هم تغییر دادم چون متن را متناسب با شرایط پزشکی خودمان بازنویسی کردهام. قرار است این نمایشنامه از اوایل فروردین سال آینده روی صحنه برود.
او در پایان با اشاره به علاقهمندیاش به ادبیات و هنر خاطرنشان کرد: تخصص من جراحی عمومی است و بورد تخصصی هم دارم. روانپزشکی یکی از علاقههای من است ولی دوستدار هنر و ادبیات هستم و در کنار اجرای تئاتر، گاهی فیلم هم میسازم و گاهی هم داستان مینویسم.