اعترافات عجیب یک قاتل
بریدن سر پدر به سبک داعشی ها
مرد جوان که پس از قتل یکی از دوستانش به سراغ پدرش رفت و او را به سبک داعشی به قتل رساند ادعا می کند اگر آزاد شوم به داعش می پیوندم.
سیزدهم دی ماه سال 90، مأموران پلیس تهران از قتل مرد جوانی در یکی از خیابانهای اسلامشهر باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان میداد مرد جوان با ضربات چاقو به قتل رسیده و عامل قتل بعد از ارتکاب جرم متواری شده است.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و تشخیص هویت آن، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری ضارب آغاز شده بود که مأموران دریافتند عامل قتل مرد جوان 43 سالهای به نام ابراهیم است که پنج سابقه کیفری در پروندهاش ثبت شده است. همچنین بررسیهای مأموران نشان داد قاتل بعد از قتل به شهر دیگری گریخته است. در حالیکه تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران توانستند چند هفته بعد از حادثه متهم را در شهریار دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کنند. متهم در بازجوییها علاوه بر اقرار به قتل دوست صمیمیاش به قتل پدرش نیز اعتراف کرد.
متهم در شرح ماجرای قتل ایزد 38 ساله گفت: آن روز دوستم را سوار موتور کردم و برای انجام کاری به اسلامشهر رفتیم. بعد از ساعتی در یکی از خیابانهای اسلامشهر با هم بحثمان شد و درگیر شدیم. آنجا بود که دست به چاقو شدم و با دو ضربه او را به قتل رساندم و به تایباد فرار کردم.
متهم در ادامه بازجوییها درباره قتل پدرش گفت: پدرم چهار زن داشت و در این چندسال خیلی ما را اذیت کرده بود. بعد از قتل ایزد وقتی به تایباد برگشتم، تصمیم به قتل او گرفتم. شب حادثه وقتی وارد خانه پدرم شدم، فهمید میخواهم او را به قتل برسانم، به همینخاطر تا مرا دید با پلیس 110 تماس گرفت، ولی تا رسیدن مأموران با کارد سلاخی سر او را بریدم. بعد از قتل پدرم دوباره به تهران برگشتم و در شهریار دستگیر شدم.
با اقرارهای متهم، پرونده کامل و برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، اولیایدم ایزد درخواست قصاص کردند، اما برادران و خواهران متهم به عنوان اولیایدم قتل دوم در جلسه حاضر نشدند. بدین ترتیب در پایان هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع، متهم را به جرم قتل عمد ایزد به قصاص محکوم کرد. این رأی به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات یکی از شعبات دیوان تأیید شد.
با گذشت پنج سال از حادثه هیئت قضایی برای رسیدگی به قتل دوم متهم چندین جلسه برگزار کردند، اما بهدلیل عدمحضور اولیایدم که برادران و خواهران متهم بودند، جلسه محاکمه تجدید شد تا اینکه پرونده روز گذشته در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی روی میز هیئت قضایی قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: قتل پدرم را قبول دارم. بعد از قتل ایزد به تایباد فرار کردم و به خاطر کینهای که از پدرم داشتم، نقشه قتل او را کشیدم. روز حادثه به خانه پدرم رفتم و او با پلیس تماس گرفت، اما تا مأموران برسند پدرم را به حیاط بردم و از او خواستم چهارزانو کف حیاط بنشیند. سپس با خونسردی سر او را بریدم، اما جدا نکردم و الان هم از قتل او پشیمان نیستم.
متهم در خصوص انگیزه قتل پدرش گفت:40 سال از او خاطرات تلخ به یاد داشتم. او چهار زن داشت و نمیدانم چند خواهر و برادر ناتنی دارم، اما مادرم از او 10 فرزند داشت که هیچکدام تا حالا خواستهشان را اعلام نکردهاند و بلاتکلیفم. با پدرم اختلافات زیادی داشتم، اما بیشتر مشکل ما اعتقادی بود.
متهم در ادامه گفت: بعد از حکم قصاص خودم را برای مرگ آماده کردهام و حاضرم هرچه زودتر اعدام شوم. اگر آزاد شوم، فوراً به گروهک داعش ملحق خواهم شد!
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد تا بعد از اعلام نظر رئیس قوه قضائیه، رأی قطعی را صادر کند.