//
کد خبر: 511590

فروپاشی نراتزوری اینگونه رقم خورد؛

چهار بحران اصلی اینتر که رویای سه‌گانه را نابود کرد

خستگی، ضعف خط حمله و دفاعی و البته واکنش‌های ضعیف به عملکرد حریفان از جمله دلایل اصلی فروپاشی شاگردان سیمونه اینزاگی به حساب می‌آید.چهار بحران اصلی اینتر که رویای سه‌گانه را نابود کرد

فصل رؤیایی اینتر در خطر تبدیل شدن به یک کابوس است. این چیزی است که نتایج هفته‌های اخیر‌ اینتر آن را به خوبی ثابت می‌کند. ابتدا باخت به بولونیا که به ناپولی اجازه داد به امتیاز آنها در صدر جدول برسد و سپس حذف تلخ از کوپا ایتالیا توسط میلان و در نهایت یک شکست دیگر برابر رم که منجر به صدرنشینی شاگردان آنتونیو کونته شد.

می‌توان گفت دنیا در هفت روز زیر و رو شد و بیش از 13 سال بود که اینتر سه بازی متوالی را بدون گلزنی نمی‌باخت. جایی که آخرین بار به فوریه 2012 و زمانی که کلودیو رانیری روی نیمکت نراتزوری نشسته بود برمی‌گشت.

حالا رانیری این روزها سرمربی رم است که تیم اینزاگی را به روزهای سخت‌تری محکوم کرد. زیرا تنها در یک هفته، اینتر برتری خود در لیگ را از دست داد و با رقابتی خداحافظی کرد که برای هواداران اهمیت داشت و روز چهارشنبه در بارسلونا بازی رفت نیمه نهایی لیگ قهرمانان را در نامناسب‌ترین زمان فصل انجام خواهد داد. در ماه آوریل، واضح است که چیزی در ماشین اینتر گیر کرده است.

خستگی: در کمبود آشکار اکسیژن، بی رمق بودن در خط حمله، پریشانی در عقب زمین و ناتوانی از واکنش به به گل‌های حریف، از جمله مشکلات بزرگ این روزهای اینتر است. پیروزی باشکوه در ورزشگاه آلیانز مقابل بایرن مونیخ در بازی رفت یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان شاید این توهم را ایجاد کرده بود که این تیم توانسته است برنامه فشرده و تمام سختی‌های ناشی از آن را از خود دور کند.

جایی که لائوتارو مارتینز و حتی سیمونه اینزاگی، هدف اینتر را قهرمانی در همه رقابت‌ها عنوان کردند و در عوض، امروز همه چیز متفاوت است. زیرا حجم عظیم مسابقات نزدیک به هم، ساق پاها و ذهن تیم را مسدود کرده است.

اینتر مقابل رم به‌طور مداوم سعی کرد با حفظ مالکیت توپ بازی کند. اما مالکیتی بی‌حاصل، کند، قابل خواندن توسط حریف، که هرگز منجر به فرصت‌های عالی برای رسیدن حداقل به گل تساوی نشد، نتیجه خستگی جسمی و ذهنی زیاد نراتزوری بود و این احساس که وقتی اینتر در بهترین حالت خود نیست، همه چیز فرو می‌ریزد، بار دیگر تأیید می‌شود.

اینزاگی پس از دربی از خستگی جسمی و به ویژه ذهنی صحبت کرده بود. این مشکل حل نشده است زیرا پس از بولونیا و میلان، سومین شکست در سه بازی آخر بدون گلزنی نیز رقم خورد.

نبود مارکوس تورام: غیبت تورام تأثیر بسزایی در بازی تهاجمی تیم داشت، اما لائوتارو نتوانست بار خط حمله تیم را به دوش بکشد و همواره عصبی و ناامید به نظر می‌رسید. صفر گل در سه بازی آخر عددی است که بدون شک اینزاگی را نگران می‌کند.

اینتر همچنان بهترین خط حمله ایتالیا با 72 گل در 34 بازی است. آن‌ها بیش از 2 گل در هر بازی به ثمر رسانده اند اما مشکل مربوط به هفته‌های اخیر، به ویژه این ماه آوریل است که قرار بود جاه‌طلبی‌ قهرمانی سه گانه نراتزوری را راه‌اندازی کند و در عوض آنها را به جنگیدن برای بازپس گیری صدر جدول رسانده است.

این تیم تا حدود یک هفته پیش حداکثر تلاش خود را کرده است. اما تعهدات مداوم نزدیک به هم، آتش تهاجمی را نیز کاهش داده است. همچنین واضح است که بازیکنان ذخیره به اندازه بازیکنان اصلی خوب نیستند. نه کورئا، نه آرناتوویچ و نه طارمی، نشان نداده‌اند که می‌توانند به طور مناسب جایگزین تورام شوند.

ضعف خط دفاعی: اینتر امروز اما فقط در خط حمله مشکل ندارد. زیرا ماشینی که تا سال گذشته هرگز گل نمی‌خورد، به یک دیوار برخورد کرده است. چند ماه پیش اما حتی شبیه گلی که از رم دریافت کردند در بازی‌های اینتر رقم نمی‌خورد.

واکنش‌های ضعیف: خستگی (چه جسمی و چه ذهنی) به اینتر اجازه نداد نیرویی برای واکنش سریع به بازی حریف پیدا کند. مقابل رم بازی تقریباً هیچ فرصت واضحی وجود نداشت. در دربی لیگ، دو گل اول در پایان نیمه اول و در شروع نیمه دوم به ثمر رسید.

در بولونیا درست است که گل اورسولینی تقریباً در زمان تلف شده به ثمر رسید، اما تیم اینزاگی اغلب بدون اینکه هرگز این احساس را داشته باشد که می‌تواند در صدر قرار گیرد، دچار انحراف شده است.

اینتر تنها دو واکنش به موقع را در برابر بایرن، چه در بازی رفت و هم در بازی برگشت داشت و پیش از این، بین پارما و بازی رفت نیمه نهایی مقابل میلان، اینزاگی هرگز نتوانست روند منفی یک بازی را به نفع خود تغییر دهد. اما برای دیدار با بارسلونا در روز چهارشنبه، بهتر است همه چیز را بیرون بکشیم تا دوباره از رویا به سمت کابوس نرویم.

 

منبع: ورزش3