پشت پرده کشف لباس های یک پلیس ایرانی در خانه یک قاتل
مقتول همراه با سه نفر دیگر از پلههای خانه پایین آمده و به سمت من حملهور شدند، من نیز با قمهای که در دست داشتم حدود ۲۰ تا ۳۰ ضربه به آنها زدم اما ضربات با کنار قمه و به گونهای بود که یک قطره خون از آنها نیامد.
ساعت 14:30 بیستم اردیبشهت ماه سال جاری مأموران کلانتری 125 یوسفآباد با بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفته و خبر قتل مرد میانسالی را اعلام کردند.
بنابر اظهارات اولیه مأموران مقتول مرد پنجاه و یک سالهای به نام مجید بود که پس از جراحت در یک نزاع دستهجمعی به بیمارستان شریعتی منتقل شده و در نهایت به علت شدت جراحات جان باخته بود.
دقایقی بعد از اعلام این خبر سجاد منافیآذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی در صحنه جرم حاضر شده و مشغول تحقیقات درباره این پرونده شدند.
تحقیقات حاکی از آن بود که نزاع بین دو گروه چهار و سه نفره در یک ساختمان مسکونی در یوسفآباد به وقوع پیوسته است، سه متهم این پرونده (دو برادر و یک برادرزاده) بودند و با مقتول و سه همراه وی درگیر شدهاند، دو برادر (متهمان) در طبقه اول و همکف ساختمان مسکونی سکونت داشتهاند و با تماس آنها، بردارزادهشان نیز در محل درگیری حاضر شده بود.
بررسیها نشان داد یکی از این برادرها در پارکینگ اتاقی درست کرده و در آنجا سکونت داشت، برادرها یکی از واحدهای ساختمان را به مقتول فروخته بودند و مقتول از آنها به دلیل تصرف فضای مشاع ساختمان شکایت کرده بود، زمانیکه شکایت دست دو برادر رسیده بود، یکی از آنها (مهدی) با قمه، مقتول و دو نفر همراهش را زده و پس از درگیری همراه با برادرش از محل گریخته بود.
در این درگیری خودروی زانتیا مقتول در پارکینگ تخریب شده و دو همراه مقتول نیز با قمه مجروح شده بودند همچنین پس از نزاع، برادرزاده مهدی به منزل پدربزرگ و مادربزرگش در طبقه اول ساختمان محل درگیری رفته بود که توسط پلیس بازداشت شد.
همچنین در بازرسی از پارکینگ و محل زندگی متهم (مهدی) دهها بطری مشروبات الکلی، تجهیزات و البسه نظامی کشف شد که به نظر میرسید از این تجهیزات نظامی برای انجام اقدامات غیرقانونی استفاده شده است، همچنین در بررسی خودروی «بی.ام.و» متعلق به مهدی به ارزش تقریبی 350 میلیون تومان، کارآگاهان متوجه شدند که وی نسبت به تجهیز خودرو شخصیاش به آژیر مورد استفاده در خودروهای امدادی و نظامی اقدام کرده که این خودرو نیز توقیف و به پلیس آگاهی منتقل شد.
همزمان با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بازداشت متهم اصلی این پرونده آغاز شد تا اینکه روز گذشته وی در یک باغ در حاشیه تهران بازداشت شد.
مهدی که پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود، جزئیات درگیری با مجید را تشریح کرد و گفت: زمانیکه مجید در منزل من ساکن شد، میگفت به این دلیل که چند خودرو دارد باید به تعداد خودروها پارکینگ نیز داشته باشد در صورتیکه او یک واحد مسکونی داشت و بیش از یک پارکینگ نیز متعلق به او نبود و سر این موضوع با هم جرو بحث داشتیم.
وی ادامه داد: روز حادثه من در خانه نبودم و مجید با تلفنهمراه من تماس گرفت و از پشت تلفنهمراه به من فحاشی کرد و گفت در حال تخریب خودرو بی.ام.و من است که من به او گفتم این کار را نکن اما فایدهای نداشت و به منزل رفتم؛ زمانیکه به خانه رسیدم مقتول همراه با سه نفر دیگر از پلههای خانه پایین آمده و به سمت من حملهور شدند، من نیز با قمهای که در دست داشتم حدود 20 تا 30 ضربه به آنها زدم اما ضربات با کنار قمه و به گونهای بود که یک قطره خون از آنها نیامد چون کار با قمه را بلد بودم.
مهدی که 45 سال سن دارد و معتاد به تریاک است، در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: پس از آن، یکی از برادران مجید در منزل را قفل کرد، مجید به سمت برادرزادهام رفت و او را کتک زد، من نیز به سمت وی رفتم و چند ضربه با کناره قمه به وی زدم که یکی از برادران مجید از پشت، دست مرا گرفت و مرا به سمت عقب کشاند، من نیز به برادر مجید گفتم که مرا رها کن و درحالیکه او مرا گرفته بود، صورتم به عقب برگشت و در یک لحظه متوجه شدم یک نفر «آخ» گفت و وقتی به مقابلم برگشتم دیدم قمه به مجید اصابت کرده است، در صورتی که برادرش دست من را رو به جلو و برادرش هل داده بود و من ضربهای به مجید نزدم.
وی افزود: پس از ضربه خوردن مجید، به برادرش که دست مرا گرفته بود گفتم چه کار کردی که او به طبقه بالا دوید، من نیز به سمت برادر کوچک مجید رفتم و گفتم مجید را به بیمارستان ببرید که وی گفت داد و بیدا نکن، اورژانس نزدیک خانه است، در نهایت به خاطر اعتیاد و ترسی که داشتم با موتورسیکلت فرار کرده و چند روز بعد از ماجرا متوجه مرگ مجید شدم.
مهدی که مدعی بود ضربه کُشنده به مجید نزده است، به بازپرس گفت: پس از این ماجرا به ویلای یکی از دوستانم رفتم و آنجا بودم، من میتوانستم با حدود 4 میلیون تومان از کشور به صورت غیرقانونی خارج شوم و حتی قصد داشتم به ترکیه بروم اما با خود گفتم مگر من مجید را کشتم که بخواهم فرار کنم.
وی درباره البسه نظامی و مشروبات الکلی که از منزل و انباری وی کشف شد، به بازپرس گفت: من به کارهای پلیسی علاقه داشتم و یک روز که از چهارراه سپه رد میشدم، یک لباس پلیس با درجه سرهنگی خریدم اما حتی یک بار لباس را نپوشیدم و لباس در خانه بود، همچنین به خاطر ترک اعتیاد، مشروبات الکلی مصرف میکردم و فقط به این خاطر تجهیزات و بلندگو روی خودرو نصب کرده بودم تا زمانیکه میخواهم وارد منزل و پارکینگ شوم، به برادرم اطلاع دهم تا در خانه را باز کند.
مهدی پس از این اظهارات با دستور سجاد منافیآذر؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.