افشاگری کارگردان سینمای ایران از بدهی 430 میلیونی اش در روز افتتاح تماشاخانه شانو
قطبالدین صادقی در مراسم افتتاحیه تماشاخانه خصوصیاش گفت: «در حال حاضر ۴۳۰ میلیون بدهکار هستم و چک دست مردم دارم و امیدوارم تا آخر سال بتوانم قرضهایم را تسویه کنم.»
در مراسم افتتاحیه تماشاخانه شانو و آکادمی «صادقی» که شب گذشته پنجشنبه ۲۰ مهر برگزار شد، علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد، مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی، محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محمدجواد حقشناس رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران، رحمت امینی، پیمان شریعتی، احمد کامیابیمسک، سهراب سلیمی، مسعود دلخواه، مهدی افضلی مدیرعامل موسسه توسعه هنرهای معاصر، اردشیر صالحپور، اسماعیل خلج، شهرام کرمی، قاسم زارع، یارتا یاران، ایرج راد، نادر نادرپور، ناصر آویژه، حسن دادشکر، گلاب آدینه، کاظم هژیرآزاد، توحید معصومی، عباس عبداللهزاده، رضا افشار و ... حضور داشتند. کوروش سلیمانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون اجرای این مراسم را بر عهده داشت.
در ابتدای برنامه، قسمتی از نمایش «فروغ ساراپینا» به کارگردانی محسن حسینی به نمایش درآمد و پس از آن قطبالدین صادقی مدیر این تماشاخانه تازهتاسیس گفت: «توسعه هنر شکلهای گوناگونی دارد که یکی از آنها همین غیردولتی کردن تئاتر است و این که ابتکار عمل به دست کسانی بیفتد که تعریف دیگری از هنر تئاتر دارند. من بیش از ۵۰ سال است که کار تئاتر میکنم، همه کار کردهام از تدریس و بازیگری گرفته تا نوشتن و کارگردانی اما تا به حال تماشاخانه نساخته بودم و این تجربهای بسیار گرانسنگ و پر از درد برای من بود.»
او تصریح کرد: «برای تماشاخانه ساختن، دلایل مختلفی داشتم که یکی از دلایل آن بحث آموزش بود که در کار ما از اهمیت بسیاری برخوردار است اما متاسفانه این روزها آموزش به امری کاریکاتورگونه تبدیل شده است. من سالیان دراز با دانشجویان کار کردم و از این منظر به خودم تبریک میگویم که هیچگاه محبتم را از آنها دریغ نکردم. هدف دیگری که من را ترغیب به راهاندازی یک تماشاخانه کرد پیدا کردن یک جایگاه برای گروهمان بود. گروه ۴۰ نفره من مثل آوارهها بیمکان بودند و این بیمکانی من را بسیار آزار میداد. احساس کردم حرمتها دارد از بین میرود و ما آرامش و تمرکزی برای انجام کار خلاقانه و منسجم نداریم. این حق ما نبود که بعد از ۸۰ کار حتی ۴۰ متر برای این که دور هم جمع شویم در اختیار نداشته باشیم. در همه جای دنیا مدیر تئاترهای بزرگ، کارگردانهای بزرگ و صاحبسبک هستند. دولت به آنها امکانات میدهد و در کارشان دخالت نمیکند و فقط یک کنترل مالی روی کارشان دارد. این کارگردان برای حداقل پنج سال مدیریت آن تئاتر را برعهده دارد و سبک و هویتی خاص برای آن تماشاخانه به وجود میآورد که متاسفانه این کار در کشور ما هنوز شروع نشده است.»
او ادامه داد: «مساله دیگری که باعث شد به این فکر بیفتم این بود که در همه جای دنیا مدیر تئاترهای بزرگ، کارگردانهای بزرگ و صاحبسبک هستند. دولت به آنها امکانات میدهد و در کارشان دخالت نمیکند و فقط یک کنترل مالی روی کارشان دارد. این کارگردان برای حداقل پنج سال مدیریت آن تئاتر را برعهده دارد و سبک و هویتی خاص برای آن تماشاخانه به وجود میآورد که متاسفانه این کار در کشور ما هنوز شروع نشده است.»
کارگردان «مکبث» متذکر شد: «من دوست داشتم برخی نمایشهایی را که خودم دوست دارم کار کنم و هنرمندانی را که همتعریف با من هستند به کار دعوت کنم. برایم سخت بود که در انتظار اجرا در سالنهای مختلف بمانم. آرزویم بود جایی را داشته باشم که یک تعریف واقعی از هنر داشته باشد و در واقع این تماشاخانه عکسالعملی بود که نسبت به تئاتر تجاری داشتم. معتقدم این موج تئاتر تجاری طولی نمیکشد اما این روزها اغلب کارها هیچ ربطی به ایران ندارد و تئاتر دارد حالت و شکلی روشنفکرانه و دور از واقعیتهای زندگی اجتماعی به خود میگیرد و روز به روز مهجورتر میشود.»
این مدرس و کارگردان تئاتر یادآور شد: «در کاری که شروع کردم مشکلات بسیار زیادی از جمله مشکلات مالی داشتم. بسیاری از افرادی که به عنوان سرمایهگذار وارد این کار میشدند تعریفشان از تئاتر با من بسیار فرق داشت در نتیجه هیچ شریکی را قبول نکردم. مشکلات ساخت و ساز و سرراست نبودن مهندسانی که وارد کار شده بودند از دیگر مشکلات من بود و در مقطعی متوجه شدم که ۷۰ میلیون از من اختلاس شده است. مشکل دیگر افتادن در بروکراسی ادارات بود که اگر چند جا من را نمیشناختند با مشکلاتی بیش از این روبرو میشدم.»
صادقی با اشاره به افرادی که در شکلگیری این تماشاخانه او را یاری رساندند، گفت: «پیش از همه از آقای مرادخانی و افضلی کمال تشکر را دارم. اگر آقای مرادخانی و مهدی شفیعی در سه چهار بزنگاه من را یاری نمیکردند، فلج میشدم. به آقای صلاحی نیز ادای احترام میکنم که بسیار به ما کمک کردند. صندوق کارآفرین و صندوق حمایت از هنرمندان من را بسیار زجر دادند اما کمک زیادی هم به من کردند. همچنین از آقای امرآبادی مدیر سایت تیوال و افراد دیگری که در این پروژه با من همراه بودند، قدردانی میکنم.»
او در پایان صحبتهایش بیان کرد: «در حال حاضر ۴۳۰ میلیون بدهکار هستم و چک دست مردم دارم و امیدوارم تا آخر سال بتوانم قرضهایم را تسویه کنم. برای راهاندازی این تماشاخانه همه ریسکهایی را که هرگز در عمرم نکرده بودم امتحان کردم که امیدوارم نتیجهاش را ببینم. نکته دیگر این که صاحب ملک حاضر شده این جا را بفروشد که همین جا اعلام میکنم یا به من وام بدهید یا خودتان این ملک را بخرید چون حیف است این جا از بین برود، بگذاریم این جا محلی برای آفرینشهای هنری باشد. در حال حاضر قرار است از اول آبان نمایشهای «من»، «پینکیو دروغ بگو» و «فروغ ساراپینا» در این تماشاخانه به صحنه بروند و تا آخر سال نیز تقاضاهای بسیاری برای اجرای نمایش دریافت کردهایم.»
بعد از صحبتهای صادقی، اپیزود «سرگل» از نمایش «نامههای عاشقانه از خاورمیانه» توسط هانا کامکار اجرا شد. اجرای رقص کردی (هلپرکی) توسط آسو نادری و گروهش و اجرای بخشی از نمایش «من» به کارگردانی فرهاد تجویدی بخش پایانی مراسم شب گذشته بود.