محاکمه بعد از 14 سال/ قاتل: به خاطر فرزندانم مرا آزاد کنید!
مردی که 14 سال قبل در جریان یک نزاع در پارک جمشیدیه مرتکب قتل شده بود، بعد از جلب رضایت اولیایدم موفق به رهایی از حبس شد.
مردی که 14 سال قبل در جریان یک نزاع در پارک جمشیدیه مرتکب قتل Murder شده بود، بعد از جلب رضایت اولیایدم موفق به رهایی از حبس شد. او که بعد از آزادی از زندان Prison ازدواج کرده و صاحب دو فرزند شده بود روز گذشته از جنبه عمومی جرم Crime به میز محاکمه بازگشت.
اواخر پاییز سال82، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک پسر 20 سالهای به نام محسن در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان میداد پسر جوان در یکی از رستورانهای پارک جمشیدیه در یک درگیری به قتل رسیده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل یا عاملان قتل آغاز کرده بودند تا اینکه بنا به گواهی شاهدان حادثه Incident عامل قتل که پسر 19 ساله به نام علی بود، بازداشت شد. علی در بازجویی اما جرمش را انکار کرد و گفت: «من و برادرم در یکی از رستورانهای پارک جمشیدیه کار میکردیم. شب حادثه در رستوران بودم که ناگهان متوجه شدم چند نفر با سر و صدای بلند قصد دارند به رستوران حمله کنند. بلافاصله خودم را به محوطه رستوران رساندم که دیدم مقتول و دوستانش با چوب و قمه به داخل رستوران آمدند و به طرف برادرم و دیگر کارگران حمله کردند. علت درگیری را نمیدانستم به همین خاطر فاصله گرفتم و دخالتی نکردم تا اینکه متوجه شدم آنها با برادرم درگیر شدند و یکی از آنها قصد دارد با چوب به برادرم ضربه بزند.»
متهم در ادامه گفت: «برادرم، قلبش را جراحی کرده بود و چند وقتی بود از بیمارستان مرخص شده بود. به همین دلیل صحنه درگیری برادرم مرا آشفته کرد و سراسیمه به کمکش رفتم. نزدیک شدم و میخواستم او را از رستوران بیرون ببرم که ناگهان محسن با ضربه چاقو زخمی شد و روی زمین افتاد. من ندیدم که چه کسی به او ضربه زد. بلافاصله او را به بیمارستان بردم و آنجا بودم که فهمیدم مقتول در بیمارستان بر اثر شدت جراحات فوت کرده است.»
با این توضیحات متهم بنا به شواهد و قرائن موجود، به اتهام مباشرت در قتل روانه زندان شد و پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده اولیایدم درخواست قصاص کردند و متهم که با قرار وثیقه آزاد بود بار دیگر حادثه را شرح داد. در پایان هیئت قضائی بنا به درخواست اولیای دم متهم را به قصاص محکوم کرد. با تأیید حکم صادره متهم در آستانه مرگ قرار داشت که توانست با پرداخت دیه از چوبهدار فاصله بگیرد.
بعد از رضایت اولیایدم بود که متهم ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. به این ترتیب وی پس از گذشت 14 سال، در حالی که صاحب دومین فرزند نیز شده بود از جنبه عمومی جرم در همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت. پس از اعلام رسمیت جلسه علی در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید روز حادثه به خاطر کمک به برادرم وارد درگیری شدم و نمیدانستم علت درگیری چیست و آنقدر شدید بود که نفهمیدم مقتول با ضربه چه کسی به قتل رسید. وقتی به قصاص محکوم شدم به کمک خانوادهام توانستم از مرگ نجات پیدا کنم و تشکیل زندگی دهم. مدیون همسرم هستم که به من اعتماد کرد و فرصت داد به زندگی امیدوار شوم و این روزها را کنار او و فرزندانم سپری کنم. حالا از ریاست دادگاه میخواهم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم سایه همسر و فرزندانم باشم.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.