موازنههای قدرت منطقهای بعد از نشست سهجانبه سوچی
نشست سه جانبه سوچی تنها برای ترسیم نقشه راه جدید سوریه نبود، بلکه برای مشخص کردن شاخصهای آینده خاورمیانه مبتنی بر رویکردهای تهران و مسکو است.
به نقل از پایگاه شبکه خبری المیادین، نشست ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه با حسن روحانی و رجب طیب اردوغان رؤسای جمهوری ایران و ترکیه تنها برای ترسیم نقشه راه جدید سوریه نبود، بلکه این نشست برای مشخص کردن شاخصهای آینده منطقه خاورمیانه مبتنی بر رویکردهای ثباتبخش تهران و مسکو است که عاری از نمودهای تروریسم و در راستای مطالبات ملتهای منطقه است.
چند روز قبل از برگزاری نشست سهجانبه سران بین رؤسای جمهور روسیه و ایران و ترکیه در سوچی واقع در سواحل دریای سیاه، المیادین در مقاله ای این نشست را با کنفرانس "یالتا" مقایسه کرده بود که در فوریه سال 1945 و اندکی پس از جنگ جهانی دوم میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا و انگلیس برگزار شد که در آن زمان ائتلافی را برای دشمنی با آلمان نازی ترتیب داده بودند. در آن زمان استالین، روزولت و چرچیل را برای ترسیم نقشه جدید اروپا و تشکیل نظم جهانی جدید و تأسیس سازمان ملل متحد به دور هم فرا خواند.
امروز نیز پوتین و روحانی و اردوغان نه تنها برای ترسیم نقشه جدید سوریه ، بلکه برای مشخص کردن شاخصهای آینده منطقه خاورمیانه دور هم جمع شدهاند. این شاخص ها مبتنی بر رویکردهای مسکو و تهران است و آنکارا نیز که مناسباتش با غرب در بدترین شرایط ربع قرن اخیر قرار دارد، منافع خود را در رزرو کوپه ای از قطار ایران و روسیه می داند تا از دویدن دنبال ناتو و گدایی عضویت از اتحادیه اروپا در امان بماند.
به این ترتیب میتوانیم بگوییم که شاخصهای ائتلاف تاکتیکی از جغرافیای آسیای میانه و قفقاز تا شرق اروپا و جنوب قاره پیر تا منطقه بالکان و غرب آسیا و خاورمیانه خود را نشان میدهد. منطقهای که خاستگاه اقتصادی و ژئوپلیتیک ویژهای دارد. شاید برخی نسبت به نامگذاری ائتلاف به این مجموعه اعتراض داشته باشند، اما در این رابطه باید گفت آیا مشارکت میان اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک جریان سوسیالیستی با آمریکا و انگلیس با رویکرد سرمایهداری در زمان جنگ جهانی دوم برای ترسیم نقشه اروپا یک ائتلاف نامیده نشد؟
المیادین در مقاله خود میافزاید نشست سوچی که ما انتظار داریم یک نشست تاریخی باشد ، تنها از دیدگاه انتقال به مرحله راه حل سیاسی در سوریه و بازگشت مجدد توازن به خاورمیانه تاریخی نیست، بلکه از جنبه توزیع نقشها در منطقه نیز یک نشست تاریخی به شمار میرود. این موضوع را نباید تنها در سخنرانیهایی جستجو کرد که سران سه کشور در جریان این نشست یا بعد از آن داشتند، یا در بیانیه پایانی این نشست رد پایی از آن جست، بیانیهای که هیچ اشاره به نقش آمریکا یا ائتلاف بینالمللی تحت فرماندهی این کشور در رابطه با آینده سوریه نکرده است. رؤسای جمهوری سه کشور اجماع دارند که آینده سوریه را تنها باید مردم این کشور سوریه رقم بزنند. در این میان دکتر روحانی رئیسجمهور ایران به ذکر نامی از واشنگتن اکتفا کرد و این کشور را مسئول بخش گستردهای از مصیبتی دانست که در نتیجه حمایت این کشور از گروههای تروریستی بر سر مردم سوریه آمده است. اردوغان دیگر فردی بود که همین موضع را در پیش گرفت، اما اشاره ای به نام آمریکا نکرد.
پوتین و روحانی و اردوغان حضور آمریکا در سوریه را پدیدهای موقت میدانند ، این موضوع بر خلاف نظر آمریکاییها است. پیش بینی میشود که ترکیه از هیچ تلاشی برای طولانی نشدن موجودیت آمریکا در سوریه فروگذار نکند، موجودیتی که در راستای حمایت از کردها قرار دارد. آیا نمیتوان انگیزههای آنکارا برای خرید سامانه دفاع موشکی اس 400 از روسیه را در این راستا ارزیابی کرد؟ قطعا این گونه است. چرا که این سامانه در درجه اول برای رهگیری هواپیماها و موشکهای نیروهای ناتو تولید شده است.
برخی زمزمهها از سوچی به گوش میرسد مبنی بر اینکه اردوغان حتی ممکن است با بشار اسد رئیسجمهور سوریه از در آشتی برآید، به شرط اینکه جلوی فرصت دادن به کردها برای ایفای نقش ملموس در سوریه گرفته شود. شاید این موضوع شایعات مربوط به پشت پرده نشست سران سوچی را توجیه کند مبنی بر اینکه بشار اسد سوچی را ترک نکرده و پوتین به دنبال برگزاری نشستی میان وی با اردوغان است.
مهمترین نتیجه این نشست توافق بر سر اجازه ندادن به تجزیه سوریه و تبدیل شدن این کشور به دولتهای کوچک و ریشهکن کردن کامل رویکرد تروریستی و اجرای طرح پوتین در رابطه با کنفرانس گفتگوهای ملی سوریه با بیشترین حد مشارکت از میان ساختارهای جامعه سوریه است. در خصوص نگرانیهای اردوغان از مشارکت کردها در این کنگره نیز به نظر میرسد روسیه تمام تلاش خود را برای رسیدن به راهکاری توافقی و مورد رضایت ترکها و کردها انجام می دهد.
قرار است این کنفرانس خیلی زود برگزار شود و همان طور که از پشت پرده این اجلاس سران به گوش میرسد، روس ها تلاش دارند این کنفرانس را در روز دوم دسامبر آینده برگزار کنند.
در رابطه با مشابهت دادن میان کنفرانس یالتا 1945 و نشست سوچی 2017 نیز باید به این نکته اشاره کرد که دنیا نهایتاً در برابر رویکرد چند قطبی تسلیم شد. چین به عنوان یک قدرت در حال افزایش مطرح است و فراکسیونهای منطقهای نظیر سازمان شانگهای و گروه بریکس و سازمان امنیت جمعی و اتحادیه اوراسیا و دیگر مجموعههای این چنینی موازنه های خسته ناتو و آمریکای عقب نشینی کرده و اتحادیه اروپای تجزیه شده را در هم نوردیده است. امروز دیگر گروه سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه به واقعیتب تبدیل شده که قدرت و اهمیت خود را از معادلات منطقه ای برگرفته است.