//
کد خبر: 65251

کمپین تغییر قوانین جذب هیأت علمی

کمپین تغییر قوانین جذب هیأت علمی و بیانیه دانشگاهیان به شرح ذیل است:

بسم‌‌الله ‌الرحمن‌‌الرجیم

قائم مقام محترم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

جناب آقای دکتر باقری

با سلام و احترام، اینجانبان جمعی از دانش‌آموختگان و دانشجویان دکتری دانشگاه‌های سراسری سراسر کشور نسبت به مواردی از روند جذب هیات علمی در دانشگاه‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور به شرحی که می‌آید اعتراض داریم و خواهان رسیدگی و اصلاح می‌باشیم؛

 نخستین مورد که مهم‌ترین نیز می‌باشد، بی‌عدالتی حاکم بر اجرای این روند توسط گروه‌ها  به صورت اخص دانشگاه‌ها و از سوی دیگر قرین شدن این مساله با نبود نظارت و پیگیری توسط وزارت است. در این راستا موارد زیر شایان توجه می‌باشند؛

عدم اعلام نیاز از سوی دانشگاه‌ها و گروه‌ها با وجود نیاز مبرم به جذب هیأت علمی و پیش‌بردن کارها با مدرسان حق‌التدریس و از سوی دیگر نبود اراده‌ی بالا دستی‌ها به التزام دانشگاه‌های پیام‌نور و علمی‌کاربردی و دانشگاه‌های صنعتی و همچنین دانشگاه‌های دیگر و گروه‌ها برای اعلام نیاز

-  اعلام جذب صوری گروه‌ها و دانشگاه‌ها و عدم جذب نیرو از بین متقاضیان شایسته

 - جذب نیرو پیش از اعلام نیاز و استفاده از رویه‌ی جذب صرفا به منظور مستندسازی

-  نبود یک معیار روشن در گزینش‌ها و رعایت نشدن معیارهای موجود از سوی گروه‌ها و پایمال شدن حقوق متقاضیان و از سوی دیگر عدم امکان احقاق حق مورد اجحاف قرار گرفتگان به دلیل نبود یک معیار روشن و یک رویه‌ی قابل پیگیری

-  عدم صلاحیت گروه‌ها در امر گزینش و نبود نماینده یا هیأتی از وزارت جهت نظارت بر مصاحبه‌ها و ارزیابی‌ها

-  تأثیر نیروهای ذی‌نفوذ داخل و خارج دانشگاه‌ها در رویه جذب

- شرایط خاص دانشگاه‌ها و گروه‌ها که بیش‌تر به منظور جاده‌صاف کردن برای شخصی‌ست که از پیش انتخاب شده است.

2- دومین نکته‌ی مورد اعتراض، شرط نمره‌ی معدل است که در فراخوان اخیر برای جذب هیأت علمی دانشگاه‌ها، به صورت ویژه‌ای مطرح شده است. البته هدف از این موارد (عریضه) این نیست که کلا وقعی به معدل نگذاریم. خواسته‌ی اینجانبان (با دلایلی که در ذیل می‌آید) مطرح بودن معدل به عنوان یک شاخص در کنار سایر شاخص‌هاست؛

الف-  شرایط علمی دانشگاه‌ها با هم متفاوت است. قاعدتا معدل در دانشگاه‌های با سطح بالای علمی پایین‌تر از دانشگاه‌های با سطح علمی پایین‌تر است و اصولاً این نوع مقایسه قیاسی مع‌الفارق است که نباید باب شود(با کدام منطق می‌توان معدل یک دانشجو در مثلاً دانشگاه صنعتی شریف را با یک دانشجو در یک دانشگاه غیر‌انتفاعی در یک سبد قرار داد و صرفاً از لحاظ کمی مقایسه کرد)

ب-  همسنگ نبودن نمرات اساتید مختلف حتی در یک گروه آموزشی یک دانشگاه خاص. برای مثال نمرات مدرسان حق‌التدریس با نمرات هیأت علمی‌ها تفاوت معنادار دارند.

پ-  همسنگ نبودن نمرات یک استاد در دو ترم متفاوت و یا در دو گروه متفاوت.

ت-  قابل مقایسه نبودن نمرات یک استاد که دامنه‌ی نمراتش 18-20 است با یک استادی که دامنه‌ی نمرات‌اش 8-15 است و اتفاقاً در بیشتر گروه‌ها استادان اینچنینی برای یک درس خاص هستند.

ث- عدم اعمال ضریب تراز درست به گونه‌ای که تفاوت معناداری بین (یک گروه معمولی) یک گروه که به سختگیری در کشور معروف است، دیده نمی‌شود.

ج-  عدم توجه به سختی خیلی رشته‌ها مانند ریاضی، فیزیک و یا مهندسی مکانیک. چه بسا یک دانشجو با معدل زیر 14، در بین ورودی‌های خود در رشته‌ی ریاضی نفر اول یا دوم شده است، حال آن‌که در یک رشته‌ی ساده با معدل 17، دانشجو در چارک پایین کلاس قرار می‌گیرد.

چ- غیر استاندارد و ناعادلانه بودن معیار معدل در نبود امتحان سراسری و یکپارچه مانند کنکور سراسری، امتحانات نهایی دبیرستان یا سیستم پیام‌نور.

ح- موارد بالای رتبه‌های تک رقمی و حتی رتبه‌ی یک در آزمون‌های تحصیلات تکمیلی توسط دانشجویان با معدل پایین.

خ-  وجود نوابغ و بزرگان علم و هنر و ادبیات که معدل پایینی داشته‌اند از آواریست گالوا گرفته تا تامس هاردی و بهرام بیضایی

د- هستند دانشجویانی که در مقطع کارشناسی اختراع ثبت کرده‌اند و کتاب نوشته‌اند اما معدل‌شان هم زیر 14 است. آیا اگر فردی در مقطعی دچار مشکلی شود که منجر به افت تحصیلی شود، باید تمام راه‌های جبران را برای او مسدود کرد؟

ذ- قوانین در دوره های مختلف تفاوت کرده است؛ مثلاً در دوره‌‌ی تمام دروس حتی دروس افتاده و دروسی با نمره صفر نیز در معدل کل لحاظ می‌شدند در حالی که در دوره‌های بعدی نمرات صفر از معدل حذف شده یا مثلاً در آیین‌نامه‌های جدید دروس افتاده در معدل قابل محاسبه نیستند. چگونه معدل افراد در این دوره‌های گوناگون با هم مقایسه می‌گردد؟ جالب توجه است که دانشگاه‌های مطرح، همین آیین‌نامه‌ها را هم اجرایی نکرده‌اند.

ر- برای فردی که توانسته است در کنکور رتبه خوبی بیاورد و در دانشگاه‌های تراز اول کشور تحصیل کند یا در سطح دکتری از سد کنکور گذشته است و در امتحان جامع که به مراتب سخت‌تر از آزمون هر درسی است با موفقیت عبور کرده است چگونه معدل لیسانس، تعیین کننده ورود وی به گردونه فراخوان های وزارت علوم و استخدام شده است؟

ز-  مطابق با نظر شرعی و صددرصد عقلی حضرت امام خمینی(ره) بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، حال فعلی افراد ملاک قضاوت است لذا با چه منطقی سوابق گذشته فرد، معیاری سلبی برای تصمیم‌گیری در مورد مهم‌ترین برهه زندگیش قرار می‌گیرد و فرد از کل امتیازات و شغل خوب که حق مصرح او در قانون اساسی است محروم می‌گردد؟

ژ- در تمام دنیا سوابق پژوهشی فارغ‌التحصیلان بسیار مؤثرتر از سوابق آموزشی است؛ خصوصا در سطح اشتغالاتی مثل تحصیل دکتری، اعطای بورس، عضویت در هیأت علمی، دریافت گرنت‌های پژوهشی و استخدام؛  حال چگونه شده است که در کشور ما این ماجرا وارونه می‌نماید؛ آیا این رویه در آینده، درس خواندن برای نمره، افزایش تقلب و ظهور قارچ گونه مؤسسات تدریس خصوصی را در پی نخواهد داشت؛ آیا بلایی که بر سر نسل ما با غولی به نام کنکور فرود آمد باز هم باید تا پایان دوره دکترای گریبان گیرمان شود؟

از نظر ما دانشجویان و دانش آموختگان، این شرط‌گذاری‌ها برای استخدام، جذب و بورس برای حذف عده‌ای از متقاضیان و کاهش ورودی است تا دغدغه‌ای علمی لذا بایستی معدل نیز مانند سایر سوابق پژوهشی و آموزشی به عنوان صرفا یک آیتم و با لحاظ ضریب دانشگاه‌ها و نیز با امتیاز مشخص در کل امتیازات تأثیر داده شود نه به عنوان شرط ورود افراد به گردونه استخدام تا در نتیجه‌ی آن حق هیچکدام از متقاضیان ضایع نشود.

3- سومین مقوله‌ی مورد اعتراض، تغییر شرایط سنی است که از حداکثر 45 سال به حداکثر 40 سال تغییر یافته است. مساله‌ی تفاوت سن متقاضیان را می‌توان با یک سیستم ارزش‌دهی که با افزایش سن، نمره‌ی کمتری به داوطلب می‌دهد، تعدیل نمود. در این راستا توجه به موارد زیر لازم و ضروری است؛

الف-  در دانشگاه‌های برتر و در پایان‌نامه‌های ارزشمند‌تر، عموماً تحصیلات دانشجویان در مقاطع مختلف زمان‌برتر است که با این شرایط متضرر خواهند شد و با این وصف، تنها کسانی که از این شرط سنی در آینده متضرر خواهند شد فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های برتر دولتی هستند.

- در برخی رشته‌ها تجربه‌ی کار عملی بسیار مهم است و مکمل کار آکادمیک و دانشگاهی است از جمله رشته‌های روانشناسی و مشاوره، رشته‌های فنی و مهندسی، شیلات و دامپزشکی، رشته‌های مربوط به زیست فناوری و رشته‌های آموزش و هنر.

ب-  نیروهایی که در کشورهای دیگر با صرف عمر، علاوه بر علم، تجارب و مهارت‌هایی اندوخته‌اند، با این رویکرد از بازگشت به میهن منصرف می‌شوند این پیامد با تصمیمات موازی آن وزارتخانه محترم برای جذب دانش آموختگان با تجربه از دانشگاه‌های خارج از کشور در تناقض است.

متاسفانه تعداد فارغ‌التحصیلان زیاد شده‌اند و موقعیت‌های شغلی کم، مسئولین به جای ایجاد اشتغال به بهانه‌های مختلف در فراخوان‌های جذب هیأت علمی و استخدام‌ها با شرط‌گذاری‌های نامناسب سعی در کاهش ورودی و تقاضاها هستند که عملاً متضررین این نوع شرط‌گذاری ها فقط و فقط فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های معتبر کشور می‌باشند.

برای حل این سه مورد راهکارهای زیر پیشنهاد می‌گردد؛

در مورد نظارت بر کار گروه‌ها

نخست- بر نیاز، اعلام نیاز و جذب نظارت جدی اعمال شود که همین مهم بی‌شک باعث افزایش مشهود ‌پست‌های دانشگاهی خواهد شد.

دوم- اعمال نظر قطعی دانشگاه و گروه تخصصی دانشکده حذف شود و صرفاً امتیازی حداقلی برای دانشگاه در نظر گرفته شود.

سوم- مصاحبه‌ی علمی توسط گروه ارزیاب بی‌طرف از وزارت علوم یا با حضور یک نماینده از طرف وزارت صورت گیرد.

چهارم- نتایج نهایی جذب به صورت عمومی و شفاف برای هر پست و دانشگاه اعلام گردد که راه بسیاری از  بی عدالتی‌ها سد شود و در صورت تخلف، امکان پیگیری برای مورد اجحاف قرار گرفتگان باشد.

پنجم- در نظر گرفتن معدل به عنوان یک شاخص در کنار سایر شاخص‌ها. نه این‌که به تنهایی تعیین کند که یک متقاضی شرایط هیأت علمی شدن را ندارد. یک سیستم امتیازدهی پیشنهادی این است نمره معدل هر مقطع به عنوان امتیاز در نظر گرفته شود و در کل امتیازات لحاظ شود یا فرمول‌هایی که می‌توان در این زمینه مورد نظر قرار گیرد که به عدالت نزدیک‌تر است.

ششم- این‌که متقاضیان 40-45 سال به یک‌باره از گردونه حذف شوند، مورد اعتراض است. یکی از پیشنهادهای تأثیر سن، این است که برای متقاضی زیر 30 سال 15 نمره، بین 30 تا 31، 14 نمره، بین 31 تا 32، 13 نمره و ... و برای بالای 40 سال، 4 نمره در نظر گرفته شود.(اختلاف یازده نمره با توجه به توصیفی که از تجربه مسن‌ها در بالا ذکر شد منطقی نیست ضمن اینکه در نظر داشته باشید تا سال گذشته هیچ اختلاف امتیازی بین فرد 45 ساله و 30 ساله نبوده است؛ می‌شود به جای 15 از 10 شروع کرد و به 4 رسید(25 تا 30 سال 10 امتیاز- 30 تا 35 سال 8 امتیاز- 35 تا 40 سال 6 امتیاز و 40 تا 45 سال 4 امتیاز))

هفتم- برای مقالات مستخرج از پایان‌نامه، کتب و سایر مقالات و فعالیت‌های موزشی و اجرایی افراد می‌توان امتیاز مشخصی در نظر گرفت و سپس افراد بر اساس امتیاز کسب شده، رتبه‌بندی و مهم‌تر اینکه از امتیاز خود در سیستم نیز آگاه باشند. سپس در گروه و با نظارت یک عضو خارج از گروه که می‌تواند نماینده وزارت باشد، یا مانند حضور داوران خارجی در جلسه دفاع از دیگر دانشگاه‌ها مدارک بررسی شود و سایر معیارهای شخصیتی فرد نیز توسط گروه مورد ارزیابی قرار گیرد که البته این موضوع فقط یک چهارم کل امتیاز را شامل می‌شود. در نهایت، امتیاز هر فرد به صورت شفاف اعلام و افراد برتر بکار گرفته شوند.

در پایان، امضا کنندگان این نامه درخواست دارند که یک میزان، معیار و محکی روشن و شفاف وضع شود که با کمترین تأثیر پذیری از افراد و بیشتر به صورت سیستمی عمل نماید و توسط هیأت‌های بی‌طرف و زبده اجرا گردد تا بی‌عدالتی‌ها و سوءاستفاده‌های صورت گرفته در این بخش، از جمله طولانی کردن روند بررسی درخواست‌ها و اقدام‌های صوری گروه‌ها و... بیش از این مایه‌ی وهن و نامیدی نگردد و جامعه علمی کشور را به جایگاهی که شایسته آن می‌باشد رهنمون شود.

کمپین تغییر قوانین جذب هیأت علمی