قاتل قبل از محاکمه در دادگاه تهران به خاطر ایدز در زندان جان سپرد

اواسط مرداد ماه سال 92 پسر جوانی به نام حمید موتورسیکلت دوستش بابک را امانت گرفت و قرار شد چند روز بعد آن را پس دهد اما چند روز گذشت و خبری از موتورسیکلت نشد. بابک این موتور را با برادرش داوود شریک بود و نگران بود که مبادا بلایی بر سر حمید و موتورسیکلت آمده باشد.تا 25 روز نه از حمید خبری بود و نه از موتورسیکلت تا اینکه خبر رسید وقتی او سوار بر موتورسیکلت بوده تصادف  سختی کرده است.

شدت این تصادف به حدی بود که پسر جوان به بیمارستان منتقل شد و به‌دلیل ضربه‌ای که به سرش اصابت کرده بود به کما رفت. پسر جوان روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد و پزشکان به‌دنبال راهی برای نجات او بودند. هرچند او وضعیت وخیمی داشت اما سرانجام چند روز بعد از کما خارج شد. او که توانایی پرداخت هزینه‌های سنگین بیمارستان را نداشت چند روز در آنجا بستری بود اما یک روز به‌طور مخفیانه از بیمارستان فرار کرد.

درگیری مرگبار

چند روز از این ماجرا می‌گذشت که حمید سراغ بابک رفت. در جریان این تصادف هولناک موتورسیکلت به‌طور کلی از بین رفته بود و او سراغ دوستش رفت تا درباره موتورسیکلت صحبت کند اما آنها ناگهان با یکدیگر درگیر شدند. در جریان این درگیری بابک و برادرش داوود، حمید را که تازه چند روز بود از کما خارج شده بود به باد کتک گرفتند. بابک او را هل داد و سرش به دیوار برخورد کرد. همین ضربه کافی بود تا او بار دیگر تا یک قدمی مرگ پیش برود. 2 برادر که وضعیت وخیم دوست‌شان را دیده بودند پا به فرار گذاشتند و مادرشان مجبور شد پسر جوان را به بیمارستان منتقل کند. با وجود اینکه پزشکان باز هم تلاش زیادی برای نجات پسر جوان انجام دادند اما او به‌دلیل شدت ضربه‌ای که به سرش برخورد کرده بود جان خود را از دست داد.

ایدز، بلای جان متهم

با مرگ پسر جوان خانواده او در دادسرای امور جنایی حاضر شدند و از 2 برادر به‌عنوان قاتلان پسرشان شکایت کردند. آنها گفتند 2 برادر به‌طور عمدی حمید را مورد ضرب و شتم قرار داده و کشته‌اند. به همین دلیل باید قصاص شوند. از آن روز بود که تحقیقات برای دستگیری 2 متهم فراری آغاز شد. با وجود اینکه آنها در مکان نامعلومی مخفی شده بودند اما بعد از هفته‌ها فرار سرانجام دستگیر شدند. 2 برادر در بازجویی‌های مقدماتی مدعی شدند که ناخواسته باعث مرگ دوست‌شان شده‌اند. آنها در ادامه صحنه درگیری را نیز بازسازی کردند و در نهایت پرونده اتهامی‌شان با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده شد.

بخشش در ازای دیه

در حالی که متهمان در انتظار فرا رسیدن روز محاکمه بودند داوود که به بیماری ایدز مبتلا شده بود در زندان Prison جانش را از دست داد. در جلسه محاکمه که چندی قبل در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد بابک درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من و حمید(مقتول) با یکدیگر دوست بودیم و مشکلی نداشتیم.

او موتورسیکلتم را امانت گرفت اما چند روز گذشت و آن را نیاورد تا اینکه تصادف کرد. بعد از تصادف او به بیمارستان رفت اما وقتی مرخص شد هزینه موتور من را نمی‌داد. به‌خاطر همین روز حادثه  من و برادرم با او درگیر شدیم. من او را هل دادم و سرش به دیوار برخورد کرد و برادرم هم یک لگد به او زد. اما باور کنید که ما قصد نداشتیم به او آسیبی بزنیم ولی چون به تازگی تصادف کرده و به سرش ضربه خورده بود، فوت شد.

هرچند ابتدا اولیای دم مقتول خواستار قصاص قاتل شده بودند اما در ادامه این جلسه با تلاش رئیس دادگاه آنها حاضر به مصالحه شدند. در این جلسه آنها قبول کردند در ازای دریافت 300 میلیون تومان دیه قاتل را ببخشند. به این ترتیب قضات دادگاه متهم را به لحاظ جنبه عمومی جرم  به تحمل 7سال حبس محکوم کردند