دختر جوانی که قبل از جشن عروسی با تفنگ شکاری پدر خودکشی کرد
خودکشی دختر جوان با تفنگ شکاری پدرش در یکی از مناطق تهران و همین چند روز پیش اتفاق افتاده است.
«خودکشی» یک کلمه است، اما معنای زیادی را برای گفتن دارد. یعنی آنقدر از زندگی خسته شدی که حاضری خودت با دست خودت جانت را بگیری! یعنی آنقدر تحت فشاری که حتی نمیخواهی به این فکر کنی که بعد از خودکشی چه بلایی سرت میآید؟ یعنی خودت، خودت را میکشی و با همه چیز و همه کس خداحافظی میکنی. یعنی دیگر دلت مرگ میخواهد و فکر میکنی کسی نمیخواهد تو را درک کند و باورت داشته باشد. اما اینها تمام تصوراتی است که لحظه خودکشی در ذهن فرد وجود دارد؛ واقعیت شاید خیلی با آن چیزی که در ذهن اوست متفاوت است.
قطعا زندگی هر کسی مشکلات خاص خودش را دارد. یک نفر پدرش را در سن کم از دست داده و تکیه گاهی ندارد، یک نفر سرپرست خانواده است و بخاطر بیکاری نمیتواند از پس هزینههای آنها بر بیاید. آن یکی شکست عشقی خورده و فکر میکند دنیا به آخر رسیده و یک نفر دیگر از بی توجهی دیگران افسردگی گرفته و فکر میکند هیچ کس دوستش ندارد. یا خیلی مشکلات دیگر که در زندگی افراد وجود دارد و گاهی برخی از آدمها فکر میکنند بهتر است به زندگی پایان بدهند و خودکشی کنند.
اخیرا دختر جوانی خودکشی کرده که قرار بود تا چند وقت دیگر جشن عروسی بگیرد وبه خانه بخت برود. سه سال است که با پسر مورد علاقه اش عقد کرده و جهیزیه اش را در خانه پدریش چیده بودند تا بعد از انتخاب خانه مورد نظرشان آنها را با شادی و جشن و پایکوبی بچیند و به خانه بخت برود. ولی اتفاقاتی افتاد که یک لحظه نتوانست فشار زندگی را تحمل کند و تصمیم گرفت تا با زندگی خداحافظی کند! حالا خانواده او به جای لباس جشن، سیاه پوشیده اند و برایش عزاداری میکنند.
دختر جوانی که قبل از جشن عروسی با تفنگ شکاری پدر خودکشی کرد
خودکشی دختر جوان با تفنگ شکاری پدرش در یکی از مناطق تهران و همین چند روز پیش اتفاق افتاده است. حال خانواده دختر جوان آنقدر نامساعد است که حتی نمیتوانند در رابطه با اتفاقی که افتاده صحبت کنند. اما همسایههای این خانواده که از قدیمیهای محل هستندو آنها را میشناسند در این رابطه حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
خانم هاشمی که یکی از همسایههای این خانواده است به خبرنگار «فردا» میگوید: «ما خودمان در شوک هستیم، باورمان نمیشود این دختر دست به خودکشی زده باشد.»
او ادامه میدهد: «آنطور که ما فهمیده ایم این دختر سه سال بود که عقد کرده بود و قرار بود چند وقت دیگر عروسی بگیرند. جهیزیه او نیست آماده بود و در خانه پدری خود آنها را جمع کرده بود. اما اخیرا خبر دادند که برادر همسرش فوت کرده و نمیتوانند که جشن عروسی بگیرند.»
این خانم همسایه میگوید: «راستش را بخواهید شنیده ایم که پدر این دختر دیگر از طولانی شدن عقد صبرش لبریز شده بود و دلش نمیخواست اینقدر دوران عقد دختر و دامادش طولانی باشد.»
خانم هاشمی ادامه میدهد: «سه شنبه هفته گذشته بود که صدای شلیک از تفنگ شکاری به گوش رسید و بعد از آن بود که صدای فریاد و جیغ از خانه این همسایه مان بلند شد. با عجله به سمت خانه شان رفتیم و متوجه شدیم که این دختر با تفنگ شکاری پدرش به سر خودش شلیک و خودکشی کرده است.»
این خانم در پایان میگوید: «خدا میداند که دخترک چقدر تحت فشار بوده که حاضر شده مقابل چشم خانواده اش خودکشی کند. من دلم به حال پدر و مادرش میسوزد که با غم از دست دادن دختر جوانشان باید بقیه زندگی شان را بگذرانند.»
اگر کسی میخواهد خودکشی کند چکار کنیم؟!
«خودکشی» موضوع سادهای نیست که بشود به راحتی از آن گذشت. زیرا علاوه بر تبعات سنگینی که برای فرد وخانواده او دارد، تاثیرات بدی بر جامعه نیز میگذارد؛ بنابراین اگر فکر میکنید کسی در فکر خودکشی است، بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که سرصحبت را با او باز کنید. این کار هم به شما امکان میدهد که به او کمک کنید و هم به او کمک کند که حس کند تنها نیست و کسی او را درک میکند و نگرانش است. همچنین، حرف زدن با شما به او فرصت میدهد که راهحلهای دیگری برای حل مشکل را نیز در نظر بگیرد. اغلب اوقات کسانی که در فکر خودکشی هستند دوست دارند با یک فرد مورد اعتماد صحبت کنند. به دلیل آن که افراد افسرده قادر نیستند مثل دیگران راه حلهای مختلف یک مساله را در نظر بگیرند، این مکالمه فرصتی را فراهم میسازد تا با همکاری یک نفر دیگر، حداقل یک راه دیگر برای خروج از شرایط بحرانی پیدا شود.
کسی که به طور جدّی در فکر خودکشی است در چنان وضعیتی قرار دارد که نمیتواند تشخیص دهد که نیازمند کمک است؛ بنابراین اگر متوجه چنین مسئلهای شدید به او کمک کنید یا هر چه زودتر موضوع را با یک مشاوریا روانشناس در میان بگذارید. شاید بتوانید جان کسی را که قرار است خودکشی کند نجات دهید.