هر روز در جادههای ایران یک سانچی غرق میشود
حادثه تلخ برخورد نفتکش ایرانی با کشتی فلهبر چینی که منجر به درگذشت تمام سرنشینان کشتی ایرانی شد، اتفاقی تلخ است که در طول تمام روزهای گذشته جامعه ایران با آن روبرو شده است؛ موضوعی که شاید نگاه به آن از طرفی دیگر واقعیتی بسیار دردناکتر را نشان دهد.
حمل و نقل دریایی در طول سالهای گذشته به عنوان یکی از اصلیترین حملونقلهای ایمن در سطح جهان شناخته شده که با توجه به ابزارهای مختلفی که ایمنی آن را تضمین میکنند، به وقوع پیوستن حادثههای بزرگ در آن بسیار دشوار است.
از این رو حادثه برخورد دو کشتی غولپیکر با یکدیگر با افکار عمومی جامعه ایران بسیار سخت و دردناک بود که پذیرش آن دشوار به نظر میرسد. حادثهای که شاید از نظر نوع اتفاق شبیه به برخورد سال گذشته دو قطار با یکدیگر بود که در آن نیز تعدادی از مردم ایران درگذشتند.
هر چند لزوم پیگیری حوادث در عرصههای دریایی، ریلی و هوایی به منظور کاهش و از بین رفتن آنها یکی از اصلیترین مسائلی است که باید جامعه به طور دقیق آن را دنبال کند اما به نظر میرسد فاجعه اصلی جایی دیگر یعنی در جادههای ایران، اتفاق میافتد.
با وجود آنکه از سال ۱۳۸۴ به بعد میزان تلفات جادهای در ایران همواره رو به کاهش داشته و روند افزایشی خطرناک خود را د نبال نکرده است اما همچنان آمارها نشان میدهد که سالانه رقمی بیش از ۱۵ هزار ایرانی در اثر تلفات جادهای جان خود را از دست میدهند.
تقسیم این تعداد کشته در سال به ۳۶۵ روز سال نشان میدهد که به طور میانگین در هر روز بیش از ۴۱ ایرانی جان خود را در تصادفات جادهای از دست میدهند و این به معنای آن است که هر روز در جادههای ایران بیش از یک کشتی سانچی غرق میشود.
عواملی مانند قصور انسانی، عدم ایمنی جاده، ایمنی پایین خودروها و نبود نظارتهای کافی بر رفت و آمد مسافران اصلیترین مسائلی است که به عنوان تاثیرگذارترین عوامل در تلفات جادهای از آن یاد میشود اما به نظر میرسد با وجود تمام اقداماتی که در این زمینهها انجام شده، اصلیترین مسئله بیتفاوتی جامعه ایران نسبت به این فاجعه آمیز است. موضوعی که شاید در کوتاهمدت نتوان انتظار داشت به ریشهکنی تصادفات جادهای منجر شود اما عدم توجه به آن در بلندمدت مشکلساز خواهد شد.
رئیس سازمان راهداری در گفتوگو با ایسنا اعلام کرده بود که در حال حاضر آمار تلفات جادهای به هسته سخت خود رسیده و برای کاهش بیشتر این تلفات نیاز به برنامهریزیهای جدی و دستورالعملهای قدرتمند است. موضوعی که شاید جز با حساسیت و پیگیری مردمی امکان کاهش آن وجود نداشته باشد