اگر جهانیان سپندارمزگان را میشناختند، به ولنتاین دل خوش نمیکردند
میرجلال الدین کزازی گفت: اگرجهانیان اندکی درباره جشن سپندارمزگان ما میدانستند، هرگز به ولنتاین دل خوش نمیکردند و سپندارمزگان، جشن بزرگداشت زن میشد.
این شاهنامهپژوه در مراسم جشن اسفندگان که در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، بیان کرد: در فرهنگهایی که من میشناسم جشنی همپایه جشن سپندارمزگان و بزرگداشت زن پدید نیامده است. گاهی کسانی که با فرهنگ ایرانی بیگانهاند را میبینم که خاماندیش این جشن را با ولنتاین میسنجند. اگر این دو جشن هممانندی با یکدیگر داشته باشند در گرامیداشت زن است اما ولنتاین جشنی است که پیشینه دیرینه ندارد و از یک رخداد تاریخی مایه گرفته است اما اسپندارمز جشنی کهن، آیینی و باور شناختی است.
او ادامه داد: سپندارمز یکی از ٦ فرشته در آیین نیاکان است که ٦ ویژگی بنیادین اهورامزدا را میسازد که با او هفت بیآکَفت را پدید میآورد. آکَفت به معنی سستی و عیب است. در میان ٦ امشاسپند پنج فرشته در نمادشناسی کهن ایرانی نرینه هستند و تنها یک فرشته مادینه ستوده میشود که آن سپندارمز است.
کزازی افزود: این ویژگی مادینه در سپندارمذ انگیزهای نیرومند شده است تا جشن بزرگداشت امشاسپند، جشن بزرگداشت زن بهویژه زن ایرانی شود. چرا سپندارمز مادینه و مابقی فرشتگان نرینه هستند؟ نرینگی و مادینگی در پیوند با ایزدان، فرشتگان و باشندگان آسمان نمادین است. نرینگی نماد کارسازی و اثرگذاری و مادینگی نماد کارپذیری و اثر ستانی است؛ اگر یکی از این دو در کار نباشند، جهان پدید نخواهد آمد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در جهان بینی نمادین و باستانی، پدران هفت اختر که نرینه هستند با مادران چهارگانه یا چهار آخشیجان، عناصر اربعه در می آمیزند. از این آمیزش پدیده های هستی سر در می آورند. زادگان سه گانه ای که شامل کانی، جاندار و انسان است. اگر این پیوند سپند، دلپسند و ارجاوند رخ ندهد، هستی پدیدار و آشکار نخواهد شد. این به معنای آن نیست که چون مرد نرینه است پس به زن برتری دارد.
او با بیان اینکه بر پایه سامانه نماد شناختی، سپندارمز که مادینه است، ایزد زمین نیز هست، گفت: زمین بستر زایش و پیدایی جانداران گوناگون است. گاهی می شنوم اگر سخن از زیبایی زن شود او را خوار پنداشتن است. زن می تواند همه ویژگی مردانه را داشته باشد اما آنچه زن دارد و مرد از آن بی بهره است زیبایی و دل آرایی است. داستان این نیست که اگر زن زیبا باشد، نمی تواند دانا و هنر ورز باشد. زن مردانه به اندازه مرد زنانه زشت است.به راستی زنی که کشتی کج می گیرد، زن است؟ زن ایرانی گرامی و والاست و به آواز بلند می گویم که بی مانند است زیرا داد زنانگی خود را به شایستگی می داند.
کزازی با بیان اینکه سرزمین ما به جز بخشی از خلیج پارس پیوندی با دریاهای بیکران نداشته است، ادامه داد: به همین دلیل دریانوردی در ایران به اندازه پیشههای جنگآورانه گسترش نیافت و دریاسالار پایگاهی دشوارتر از دیگر پیشهها بوده است. در دوره هخامنشی، زنی که یونانیان به شیوه خود آرتیمیس نامیدهاند، دریاسالار بوده و از مرزهای ایران پاسداری کرد. چرا دریاسالار را به زن میسپارند؟ آیا مردی نبوده که دریاسالار باشد؟ چرا بوده اما به پاس شایستگی این بانوی شگرف انتخاب و با ناوگان دریایی یونان دلیرانه درمیآمیزد به گونهای که مایه شگفت یونانیان که دشمنان ایران بودهاند، میشود در حالی که این زن دریاسالار در زیبایی و دلآرایی آوازه بلندی داشته است.
این شاهنامهپژوه در بخش دیگری از صحبتهایش بیان کرد: در ایرانِ کهن، پایه گاهشماری بر روز، ماه و سال بوده و هفته را از فرهنگ دیگری وام گرفتهاند. هر کدام از ماههای سال نامی گرامی و پاک داشته است و هر کدام از روزهای ماه به شیوهای گرامی شمرده میشدند و جشنی بزرگ میآراستند که یکی از آنها سپندارمزگان است که در روز سپندارمز، پنجمین روز از ماه سپندارمز در واپسین سال برگزار میشده است. شادمان که چند سالی است ما ایرانیان به آن افتادهایم تا این جشن را ارج بنهیم.
او با بیان اینکه در این روز زن پادشاه بوده و بر تخت مینشسته و شوی و فرزندان به فرمان او بودهاند، گفت: در این روز مردان میکوشیدند تا به زنانشان ارمغانی دهند که به هر کسی نمیتوان داد. برای مثال، در یکی از روزهای اسفند، شوهر به کوه میرفت تا برفی از فصل زمستان را به سرای خود آورده تا برفاب بسازد و به بانوی خود پیشکش کند؛ ارمغانی که با رنج و تلاش به دست می آمده و صدها بار ارزشمندتر از ارمغان سیمین و زر است.
کزازی اضافه کرد: شوهر و فرزندان به نام مادر و بانوی خانه، درختی در خانه میکاشتند و زمین، امشاسپند و سپندارمز را گرامی میداشتند. این درخت سرسبزترین درخت خانه میشد زیرا آن را با مهر و باور بسیار میکاشتند. زن در کدام جشن در جهان این گونه گرامی داشته میشود؟ اگرجهانیان اندکی درباره جشن سپندارمزگان ما میدانستند، هرگز به ولنتاین دل خوش نمیکردند و سپندارمزگان، جشن بزرگداشت زن میشد.