ماجرای برانکو و ربیع خواه!
شکست پرسپولیس در شهرآورد شکست طلسم بازی کردن هافبکی بود که در ماههای گذشته یکی از جنجالیترین سوژههای فوتبال ایران بوده است.
بحث درباره یکی از ملیپوشان یا لژیونرهای پرسپولیس نیست، صحبت از ربیعخواه است که در میان شگفتی هواداران و رسانهها همیشه یکی از انتخابهای اصلی برانکو بود تا اینکه موج انتقادات در شهرآورد او را وادار کرد کوتاه بیاید.
در تمام هفتههایی که برانکو از بازی کردن ربیعخواه در ترکیب اصلی دفاع میکرد، استدلالش این بود که او نقش مهمی در ساختار دفاعی تیمش دارد و بهترین بازیکن موجود برای این پست است تا پاسخی باشد بر ضعف تکنیکی و بازی رو به جلوی این هافبک. با این حال در بازی با الوصل که خبری از ربیعخواه نبود و پرسپولیس با زوج کامیابینیا – ماهینی در خط میانی بازی کرد، هیچ ضعفی در ساختار دفاعی دیده نشد و خط دفاع این تیم و بیرانوند به دردسر نیفتادند. آن فاجعهای که برانکو همه را بابت آن نگران کرده بود رخ نداد و پرسپولیس بدون ربیعخواه بازی همیشگی را کرد و به سه امتیاز رسید. مدافعان برانکو استدلال معکوس میکنند و میگویند چون پرسپولیس در دو فصل اخیر با ربیعخواه نتایج خوبی گرفته، پس استفاده از او درست است و تصمیم مربی کروات قابل نقد نیست. با این حال دو قهرمانی متوالی به معنی تایید همه تصمیمات برانکو نیست و هیچکدام دیگری را نقض نمیکند. از طرف دیگر انتقاد از تصمیم برانکو به معنی نفی کارنامه و دانش این مربی نیست و دستاورد او در پرسپولیس را زیر سوال نمیبرد. سال گذشته، وقتی پرسپولیس در اوج بود، هواداران در شبکههای اجتماعی به شوخی از اصطلاح «هر چی برانکو بگه» استفاده میکردند. آنها در تمام مناقشات داخلی تیم چه با طارمی چه با رضاییان حق را به سرمربی کروات میدادند و این به معنی تایید تمام و کمال او بود. در همان زمان مدافعان برانکو از این تایید همهجانبه بهعنوان پشتوانهای برای اعتبار فنی این مربی استفاده میکردند، ولی در ماههای اخیر که همین هواداران بابت استفاده از ربیعخواه انتقاد میکنند، گفته میشود که عوام دید فنی درستی ندارند و نباید حرف آنها را در معادلات لحاظ کرد.
در این بحث نباید این نکته اساسی را فراموش کرد که ربیعخواه از تیپ هافبکهای دفاعی مورد علاقه سرمربی پرسپولیس است. برای برانکو هافبک دفاعی در آرایش 2-4-4 تنها وظیفه پوشش فضای مقابل دفاع و قطع حملات حریف را دارد. به یاد بیاوریم که او در شروع کارش با وجود تمام انتقادات در این پست از کامیابینیا استفاده کرد، ولی کمال با گذشت زمان توانست جا بیفتد و خودش را ثابت کند.
بخشی از این اختلاف سلیقه ناشی از تفکرات تاکتیکی برانکو است. مثلا مربیانی مثل آنچلوتی ترجیح میدهند که برای جلوی خط دفاع از یک هافبک بازیساز استفاده کنند. او وقتی به این ایده رسید که در میلان بازیکنی مثل پیرلو را در اختیار داشت و بعدا در پاری سن ژرمن این وظیفه را به مارکو وراتی سپرد.
اگر آنچلوتی به بازیسازی از عمق زمین اعتقاد دارد، ترجیح برانکو انتقال سریع از دفاع به حمله است و از هافبک دفاعی میخواهد آن را به سرعت به هافبکهای روی دستش بسپارد. ربیعخواه از هافبکهایی است که در این تیپ قرار میگیرند، ولی وقتی بحث به کیفیت میرسد او برای حضور در ترکیب تیمی مثل پرسپولیس نمره قبولی نمیگیرد.
به مثال کامیابینیا برگردیم؛ او در شروع با انتقاداتی روبهرو شد، ولی به تدریج توانست با این پست هماهنگ شود و علاوه بر انجام وظایف دفاعی در حملات هم حضور پررنگی داشت. گلهای مهم او برای پرسپولیس نشان داد که یک هافبک دفاعی میتواند در حملات هم اضافه شود و قدرت هجومی تیمش را بالاتر ببرد. ربیعخواه اما با وجود حضور دو سالهاش در حملات کمترین نقشی ندارد و کنار میایستد تا حرکات همبازیانش را تماشا کند.