3تحلیل غلط درباره بازار ارز
پویا ناظران اقتصاددان، به برخی تحلیل های سطحی در مورد وضعیت بازار ارز پاسخ داد.
دیروز پستی در کانال های تلگرامی با سه نکته محوری منتشر می شد:
۱) در پنج سال گذشته دلار ۲۶۰۰ تومن رشد کرده، در حالیکه در دولت دهم ۲۰۰۰ تومن رشد کرده بود، لذا عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم خسارت بارتر از عملکرد دولت دهم بوده است.
۲) اشکال پنج سال اخیر سپردن مدیریت اقتصاد به لیبرالها بوده است.
۳) راه حل تجویز شده، سپردن مدیریت اقتصاد به جریان انقلابی است.
بنظرم می آید تحلیل فوق سه اشکال اساسی دارد؛
1-درصد رشد نرخ ارز مهم است و نه میزان افزایش سطحش.
در چهارسال دولت نهم، دلار 10 درصد و در دو سال اول دولت دهم، دلار 10 درصد دیگر رشد کرد، اما در دو سال دوم دولت دهم، رشد دلار به میزان 300 درصد رسید. این در حالی است که در چهار سال دولت یازدهم دلار 10 درصد و از آغاز دولت دوازدهم تاکنون، قیمت دلار حدود 50 درصد رشد را تجربه کرد. اگرچه نه خطای سیاستگذاری ارزی دولت یازدهم و دوازدهم قابل گذشت است و نه خطای دولت نهم و دهم. منتها بنظر می آید خسارت جهش 300 درصدی بیش از خسارت جهش 50 درصدی بوده است.
۲) در ارزیابی تعاریف مختلفی که ادبیات علوم سیاسی دنیا برای لیبرال قائل است، دولت کنونی بر مبنای هیچ تعریفی لیبرال نیست و سیاستهای لیبرال اتخاذ نکرده است. بعید است نویسنده بر این تعاریف مسلط نبوده باشد.
صفت لیبرال در فضای فعلی کشور، حکم ناسزای سیاسی دارد و معمولا به قصد تحقیر طرف مقابل بکار می رود. انگ زدن، که به آن name calling می گویند، مغلطهای است که عمدتا کاربرد اشاعه پروپاگاندا دارد.
۳) خطای دولت یازدهم، تثبیت ارزش اسمی ارز بود. از مرداد سال ۹۲ تا حال تقریبا 65 درصد تورم در نرخ ارز محقق شده است. اگه ارزش دلار متناسب با این رقم افزایش یافته بود، دیگر جهشی رخ نمیداد. اما سیاست تثبیت ارزی دولت یازدهم، در دولت دوازدهم تبدیل به جهش شد. عینا همین خطا را دولت نهم هم مرتکب شد و لذا جهش 300 درصدی دولت دهم رقم خورد. از این جهت، بنظر می آید که راه حل ساده، عدم تثبیت ارزش اسمی ارز باشد.
منتها، نگارنده تحلیل بالا، نتیجهگیری کرده است که راهحل انتقال قدرت از مدیران اقتصادی فعلی به مدیران اقتصادی مورد حمایت ایشان است. این روزها، در شبکههای اجتماعی، ویدئویی دست به دست می شود که نشان می دهد نامزد ریاستجمهوری، رییسجمهور قبل را بابت جهش دلار شماتت می کند و راه ثبات ارزی را نشستن خود بر کرسی قدرت می داند. نتیجهگیری نگارنده تحلیل بالا هم متفاوت نیست. توصیه او هم صرفا تغییر فرد در قدرت است. تا زمانی که برنامه نداشته باشیم مشکلی حل نخواهد شد. تغییر افراد نیز چیزی را تغییر نخواهد داد. مشکل اشخاص نیستند، مشکل اصولگرا و اصلاحطلب نیست. راهحل طراحی یک سیاستگذاری ارزی است. راهحل برقراری سیستمی است که قادر باشد سیاست مطلوب را اجرایی کند.
جمع بندی:
- خسارت جهش ارزی متناسب با درصد جهش است.
- انگ زدن ابزار نقد نیست، ابزار پروپاگانداست.
- تحلیلی که نتیجهاش به جای توصیه یک سیاست خاص، توصیه به انتقال قدرت باشد را خیلی جدی نگیرید، بخصوص اگر توصیه کننده منتفع از اون انتقال قدرت باشد.