تاریخچه تلویزیون به روایت خسرو معتضد:
دروغگویی به خاطر سریال علی حاتمی
خسرو معتضد در قسمت جدید برنامهاش درباره تاریخچه تاسیس تلویزیون و همکاری با زندهیاد علی حاتمی سخن گفته است.
خسرو معتضد در برنامه «تاریخ تماشایی» خاطرات خود در تلویزیون را بازگو کرد و گفت: در سال ۱۳۵۰ سازمان رادیو تلویزیون ایران تاسیس میشود. پیش از این در سال ۱۳۴۵ تلویزیون ملی ایران تاسیس شده بود تا جلوی تلویزیون ثابت را بگیرد.
وی ادامه داد: اینکه میگویند تلویزیون ثابت پاسال اشتباه است. پاسال نام شرکتهایی است که حبیبالله ثابت داشت که سالها در آمریکا زندگی کرده و ثروتی به دست آورده بود. زمانی که شاه در پی کودتای ناتمام گارد شاهنشاهی در ۲۵ مرداد با هواپیمای KLM به بغداد و بعد به رم میرود و موقتا در هتل اکسلسیور زندگی میکند تا از اینجا به آمریکا برود، وضع مالی خوبی نداشت و فقط ۹ هزار دلار داشت.
معتضد منبع صحبتهایش را گزارش خانم لوس سفیر آمریکا در ایتالیا دانست و تاکید کرد که او با ویلیام لوس وزیر خارجه انگلیس که معامله بحرین را تمام کرد اشتباه گرفته نشود. در این گزارش آمده است که شاه به خانم لوس میگوید که من ۹ هزار دلار بیشتر ندارم و میخواهم به آمریکا بروم، چه کنم.
این کارشناس تاریخی افزود: این ۹ هزار دلار در ۹ اسفند زمانی که محمدرضا شاه میخواست از ایران برود با رضایت دکتر مصدق به ارز دولتی پرداخت شد. این پول را دولت نداد زیرا حسین علاء میگوید این پول خود شاه بود که ما از بازار آزاد تبدیلش کردیم و۱۶۰ هزار تومان بود.
سابقه داشتن گرانی دلار در تاریخ
وی با اشاره به گران شدن دلار در آن دوره گفت: در زمان مصدق و در طول ۲۸ ماه، دلار از مبلغ مثلا سه تومان و پنج زار به ۱۳ و ۱۶ تومان رسید. شاه ۲۴ ساعت در کاخ الظهور عراق بود و عراق بدش نمیآمد که اینها زودتر بروند. زیرا خود عراق با ملییون، مخالفان و کمونیستها که با شاه مخالف بودند و با حزب توده در ایران ارتباط داشتند، مشکل داشت.
معتضد بیان کرد: خانواده سلطنتی اغلب به هتل اکسلسیور که هتلی زیبا ولی قدیمی بود میرفتند. ثابت در ایتالیا دسته چک خودش را به شاه میدهد و میگوید هر چقدر می خواهید بنویسید. مراد اریه نماینده کلیمیان در مجلس هم این کار را میکند که بعدها صاحب کاشی سازی شد. تصادفا از پول اینها استفادهای نمی شود زیرا با همان ۹ هزار دلار کفش و لباس و چیزهایی می خرند و بس می شود.
مورد توجه واقع شدن صاحب تلویزیون در نزد شاه
وی اظهار کرد: شاه فکر میکرد باید بماند و بعد به آمریکا برود. ملکه تاج الملوک و شمس پهلوی در آمریکا بودند و اشرف پهلوی هم با شوهرش احمد شفیق در فرانسه بود. با این کاری که ثابت کرد مورد توجه شاه واقع شد. ثابت جزء بهائیان بود و در آمریکا سرمایهگذاری هایی داشت.
معتضد گفت: ثابت زندگی خودش را در سالنامه دنیا ۱۳۳۹ یا ۱۳۴۰ نوشته است که چگونه انگلیسی یاد گرفت و به آمریکا رفت. همسر ثابت دختر شخصی به نام باقرف اهل قفقاز و صاحب گراند هتل قزوین بود. ثابت مدتی به نجاری و رانندگی اشتغال داشت. شرکت رانندگی در تهران به نام U.K.C.C کالاهایی از تهران به روسیه میفرستاد که ایرانیها ۴ هزار کامیون از این شرکت اجاره کرده بودند.
شاکی شدن مردم با راه افتادن تلویزیون
نویسنده «اشرف از سرای سنگلج تا سریر سلطنت» یادآور شد: مردم دچار قحطی و بدبختی شده بودند و با راه افتادن تلویزیون صدای شکایتشان درآمد. این تلویزیون مبتذل بود و برنامههای مهملی داشت و بر اساس نامههای که بعدا به دست آمد معلوم شد که این تلویزیون مرکز تبلیغات بوده است.
اشاره آیت الله بروجردی و راه افتادن تلویزیون ملی ایران در ساختمان فعلی شبکه ۲
وی به آیت الله بروجردی اشاره کرد که گفت من این تلویزیون را تماشا نمیکنم و ساواک آنتن های تلویزیون را در شهر قم پایین آورد و این شد که تلویزیون ملی ایران را به سرعت درست کردند و تلویزیون ثابت را در سال ۱۳۴۹ به مبلغ ۵۰ میلیون تومان خریدند. ساختمان شبکه ۲ فعلی همان ساختمان ثابت است.
معتضد ادامه داد: با خرید تلویزیون ثابت، گروه ثابت گفتند که ما بیکار هستیم. اکثرشان به تلویزیون ملی ایران آمدند. در سال ۱۳۵۰ آقای قطبی که مدیرعامل سازمان تلویزیون ملی ایران بود درخواست کرد که رادیو را به او بدهند. در آن زمان تلویزیون حداکثر ۴۵۰ نفر کارمند داشت و کارمندان رادیو حدود ۸۰۰ نفر بودند. اینها به یکدیگر ملحق شدند.
پیشنهاد ساخت فیلمی درباره قتل ناصرالدین شاه به زنده یاد حاتمی
وی اظهار کرد: از برنامههایی که قرار بود ساخته شود برنامه های تاریخی بود. به آقای حاتمی که فرد بااستعدادی بود و پیش از این فیلمهایی مثل ستارخان را ساخته بود، پیشنهاد می شود فیلمی درباره قتل ناصرالدین شاه بسازد. این فیلم به نام «سلطان صاحبقران» زندگینامه ناصرالدین شاه بود.
معتضد علی حاتمی را عاشق ایران و تهران قدیم نامید و گفت: حاتمی به فولکلور و طرز صحبت و لباسها علاقه داشت. همان حالتی که من هم دارم؛ یعنی آدم احساس کند که گذشته و زندگیها چقدر زیبا بوده است. قصرهای قاجار، کاخ گلستان یا کاخ نیاوران را نگاه کنید. در زمان خودشان چنین نبود، یعنی وبا نابود میکرد، طاعون میآمد شیراز و رشت را از بین میبرد. در زمان ناصرالدین شاه چندین قحطی و وبای عام داشتیم. وبای عام سال ۱۳۱۰ را همه نوشتهاند.
نظر خسرو معتضد درباره فیلم تازه کریستوفر نولان
وی بیان کرد: قبل از اینکه فیلم سلطان صاحبقران پخش بشود عدهای که در دستگاه بودند به ساواک گزارش دادند که این فیلم، شاهکشی است. ناصرالدین شاه در این فیلم کشته می شود و درس ترور داده می شود. حاتمی چنین قصدی نداشت. تاریخ نویس یا کسی که فیلم تاریخی می سازد می خواهد چیزی یاد بدهد. من اخیرا فیلم تاریخی «دانکرک» را دیدم که برای بار چهارم انجام می شد و کار جالبی بود.
معتضد افزود: گفتند باید قسمت های ناصرالدین شاه و ملیجک سانسور شود. حاتمی برای این فیلم زحمات زیادی کشیده بود. در آن زمان من صبح ها در وازرت بهداری مسئول تبلیغات بودم و بعدازظهرها از ساعت ۴ در تلویزیون کار می کردم. من در رادیو مشغول بودم و با ادغام رادیو و تلویزیون، ما را به گروه خبر تلویزیون بردند. بعد در کار تاریخ و برنامه های مستند فعالیت کردم و در همان حال برای رادیو داستان شب تاریخی می نوشتم.
درخواست قطبی از معتضد برای حل قضیه سانسور فیلم حاتمی
این مورخ یادآور شد: روزی آقای شاه بختی پسر سپهبد شاه بختی که مرد بسیار خوب و افتاده و شریف و نازنینی بود از دفتر آقای قطبی به من زنگ زد که به آنجا بروم. آقای قطبی که برنامه های تاریخی مرا دیده و خوشش آمده بود به من گفت این قضیه سانسور فیلم سلطان صاحبقران کار شما است، همین امشب آن را حل کنید.
وی ادامه داد: فیلم را ندیده بودم. به استودیو رفتم و برای اولین بار آقای حاتمی را آنجا دیدم. بعد از روبوسی میخواست فیلم را برای من بگذارد تا ببینم که به علت کمبود وقت نگذاشتم فیلم را پخش کند و از او خواستم تا فیلم را تعریف کند. گفتم شخصیت ملیجک جالب نیست. حاتمی گفت به پرویز فنیزاده نقشی از طبقه پایین دادهام که به دربار آمده است و صدای مردم را میرساند.
معتضد با تاکید بر اینکه من با ملیجک که آن موقع ملاجکه گفته میشدند به این دلیل که برادرزاده امین اقدس بود مخالف بودم، گفت: اگر امین اقدس زن صیغهای ناصرالدین شاه نبود ملیجک به دربار راه پیدا نمیکرد. پدرش امین خواهان که درجه مارشالی بهش داده بودند آدم محقر و کوچکی بود. اعتمادالسلطنه درباره این مرد می گوید او معامله و دلالی می کرد و رشوه می گرفت.
وی بیان کرد: اختلاف من با علی حاتمی بر سر همین ملیجک بود اما نظر کارگردان محترم است. ما در پخش زنده جلوی دوربین قرار گرفتیم. خانم ژاله کاظمی مصاحبه می کرد. آقای تورج فرازمند رییس شبکه یک، آقای شاه بختی رییس شبکه ۲، آقای ارباب قائم مقام شبکه ۲، آقای داوود رشیدی و یکی دو نفر دیگر هم حضور داشتند.
دروغگویی به خاطر دلسوزی برای فیلم علی حاتمی
مشاور تاریخی سریال «دکتر قریب» ادامه داد: خانم ژاله کاظمی گوینده و دوبلور از من پرسید که این فیلم از نظر شما چه مشکلی دارد. برای اینکه فیلم روی آنتن برود مجبور شدم دروغی بسازم و بگویم فیلم را دیدهام. زیرا دلم برای آقای حاتمی می سوخت از بس نگرانی داشت که جلوی فیلمش را بگیرند. از این فیلم تعریف کردم و گفتم تاریخ است و اتفاق افتاده است.
وی افزود: در زمان ناصرالدین شاه ناپلئون سوم در سال ۱۸۷۳ میلادی و ۱۲۹۰ هجری قمری بعد از جنگ سدان یعنی جنگ آلمان یا همان پروس با فرانسه در سال ۱۸۷۱خلع و فوت شده خلع و فوت شد. به علت علاقه شاه به این فرد، سه سال بعد در زمانی که شاه قصد سفر به خارج را داشت این خبر را به او دادند. در مصاحبه گفتم شما هم دارید این کار را می کنید. این تاریخ است و ما آن را در مدارس می خوانیم. بگذارید مردم این را بدانند.
معتضد بیان کرد: همان شب قسمت اول فیلم پخش شد. این صحبت ها زهر برنامه را گرفت و نیم ساعت بعد اعلام کردند که کسانی که باید موافقت کنند، موافقت کردند. این فیلم رنگی تهیه شده بود ولی فکر می کنم در سال ۱۳۵۳ سیاه و سفید پخش شد. چون در این سال ما در تلویزیون سیستم رنگی نداشتیم. من خوشحال بودم و یک دوستی با آقای حاتمی پیدا کردم.
شهرک سینمایی غزالی برای کدام فیلم ساخته شد
وی ابراز کرد: آقای حاتمی در سال ۱۳۵۵ فیلمی به نام «ایران، پل پیروزی» ساخت که برایش خیلی خرج کرد و زحمت کشید. شهرک سینمایی غزالی در ابتدا برای ساخت این فیلم ساخته شد. این شهرک را یک شرکت ایتالیایی درست کرد و آقای حاتمی نهایت همکاری را انجام داد.
معتضد گفت: آقای حاتمی سینماگر بسیار خوبی بود و تاریخ را آنطور که دلش می خواست قضاوت می کرد. من از فیلم «حاجی واشنگتن» او خیلی خوشم آمد و این کاراکتر را آقای انتظامی خیلی خوب مجسم کرده بود. من دارم بر روی حاجی واشنگتن که درباره روابط ایران و آمریکا است کار می کنم و دیدم دقیقا مثل همین فیلم است.
این مورخ ادامه داد: آقای حاتمی مقداری قصه وارد فیلم میکرد که این اشکالی ندارد. زیرا وقتی بخواهید سریال را به صورت مستند بسازید دیگر فیلم داستانی نیست. جلوی پخش این فیلم گرفته شد. ۱۴۰ میلیون تومان هزینه این فیلم شده بود. آقای محمد هاشمی دخالت کرد. حاتمی به مجلس رفت و درباره این فیلم توضیح داد و قرار شد یک فیلم تاریخی بشود که در نهایت سریال «هزاردستان» شد. اینها در روزنامههای آن زمان مانند کیهان و اطلاعات نوشته شده است.
معتضد با اشاره به صحنههای شهریور ۱۳۲۰ و تیراندازی آن سرباز جوان به انگلیسیها در میدان بهارستان در فیلم، بیان کرد: داستان را در میدان توپخانه نشان دادند در حالی که تمام حوادث ۱۷ آذر در میدان بهارستان روی داده است. اینها با عنوان قیام نان در تاریخ آمده است. در سریال «معمای شاه» آقای ورزی محل حادثه درست نشان داده شد.
نویسنده کتاب «اشرف از سنگلج تا سریر سلطنت» گفت: در این سریال صحنههایی از وقایع سوم شهریور و مردمی که منگ هستند و از تریاک و شیره بیچاره شده بودند نشان داده شده است. این فیلم حیف بود و زحمات زیادی برایش کشیده شد. سه فیلم سینمایی از درون این فیلم ساخته شده و سریالهایش همیشه تازگی دارد.
وی ادامه داد: مثلا عباس شش انگشتی کارآگاهی بود که داوود رشیدی نقش آن را به عهده داشت یا فرمانفرما را در خان مظفر مجسم میکند؛ البته این فرمانفرا همان فرمانفرما نیست زیرا او در سال ۱۳۱۹ مرد و آن هیبت را نداشت و گراند هتل از سال ۱۳۱۵ تعطیل و به سینما تبدیل شده بود. کار قشنگی بود و برای این مملکت ماندگار شد.
معتضد اظهار کرد: خیلی دلم سوخت که آقای حاتمی در سن ۴۹ سالگی بر اثر سرطان از دنیا رفت. اوج شکوفاییاش بود. شنیدم یکی از کارگردانهای جیمزباند در سن ۹۳ سالگی فوت کرد. آقای حاتمی میتوانست تا ۱۰۰ سالگیاش کار کند.
علاقه معتضد به آثار زندهیاد حاتمی به دلیل تلفیق قصه با تاریخ
وی در پایان این قسمت از برنامه «تاریخ تماشایی» سایت اشتراکگذاری ویدئو تماشا با ابراز علاقه به فیلم «حاجی واشنگتن» گفت: آقای حاتمی فرد جالبی بود و سبک تازهای در ایران گذاشت که شاگردانش از آن اقتباس میکنند. میبینید که فیلمهایش جاودانه است. در «مادر»، «دلشدگان» و سایر فیلمهایش سعی کرده است با تلفیق تاریخ و رمان فیلم جالبی درست کند.