هنوز زنده ایم و در خانه آواز میخوانیم/ روایت یک برخورد نامناسب
یکی از خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب با اشاره به روند فعالیت های حوزه موسیقی کشور در سالهای اخیر از کم توجهی مدیران سازمان صدا و سیما نسبت به هم نسلانش انتقاد کرد.
حسن همایونفال نوازنده و خواننده مطرح نسل اول موسیقی پاپ کشورمان که با قطعه «آی نسیم سحری» در میان مخاطبان معرفی شد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تازه ترین فعالیت های موسیقایی خود توضیح داد: دیگر ما نه خبری از جایی داریم و نه کسی از ما خبر می گیرد گویی باید فقط به این نکته اشاره کنیم که «همه چیز در امن و امان است.» انگار ما دیگر نباید در این عرصه حضور داشته باشیم و فقط استراحت کنیم و به کار جوانان برومند و عزیزی نگاه کنیم که خوشبختانه پرشور، مشغول به فعالیت هستند.
وی ادامه داد: بسیاری از دوستان و هنرمندان هم نسل من به دلیل بی توجهی های محضی که به ما شده کاملا دلزده شده و اکنون مشغول کارهای دیگری هستند. این موضوع خیلی ناراحت کننده ای است که زمانی در کانون توجهات باشی و بعد تو را مانند یک فرزند از خانه ات بیرون کنند. یک اتفاق بسیار ناراحت کننده که باید واقعیت آن را بپذیریم این است که آقایان مدیری که هم اکنون در حوزه مدیریت موسیقی سازمان صدا و سیما فعالیت می کنند علاقه ای به کارهای ما ندارند. من حتی به ماجرای موسیقی و حواشی آن نیز توجهی ندارم اما آیا این رسم جوانمردی است که دوستان حتی یک تماس با ما نمی گیرند و بپرسند آیا زنده ایم یا مرده؟ همین دوستان نمی دانند زمانی که شبکه های مجازی و این گستردگی وجود نداشت خوانندگان هم نسل ما بودند که به سهم خود آثار ماندگاری را خلق کردند.
این خواننده پیشکسوت موسیقی پاپ اظهار کرد: من یک کارمند بازنشسته هستم که در این سال ها کوشش کردم ضمن حفظ شان و منزلتی که به لطف خداوند از آن برخوردار بودم به زندگی و کارهای روزمره ام بپردازم. در این مدت هم خیلی علاقه مند بودم اثر تازه ای را منتشر کنم اما در اثر همین بی توجهی دوستان دیگر انجام این کار هم برایم مقدور نیست و خودتان بهتر از من می دانید که تولید یک قطعه موسیقایی چه هزینه هایی می تواند، داشته باشد. اصلا این ماجرا شکل خوب یک اتفاق است. موضوع از جایی تاسف بار می شود که غیر از مدیران، برخی از تهیه کنندگان نیز ما را به طور کلی فراموش کرده اند.
همایونفال افزود: چندی پیش شرایطی برای حضورم در یک برنامه بسیار پربیننده تلویزیونی پیش آمد اما جالب اینجاست وقتی که با تهیه کننده به صورت تلفنی صحبت کردم وی رفتار نامناسبی با من داشت و عنوان کرد که من را به جا نمی آورد و بعد هم گوشی تلفن را در زشت ترین شکل ممکن و به بهانه جلسه قطع کرد. آیا این نوع نگاه در شان هنرمندی است که سال های سال به سهم خود در ذهن شنیداری مخاطب حضور داشته است البته بماند که برخی از دوستان تهیه کننده نیز طی ماه های اخیر انصافا نگاه مهربانانه ای داشتند اما آنچه من در اینجا به آن اشاره می کنم کلیت ماجراست که گویی تبدیل به یک اپیدمی فراگیر شده است.
وی در پایان صحبت هایش بیان کرد: آقایان بدانند تا وقتی خدایی هست ما هم نیازی به دلسوزی بندگان او نداریم. حرف ما فقط همین است که اگر توجهی به طرح و ایده های ما ندارید لااقل حرمت همان چند سال خدمت را نگه دارید. ما حتی برای لباس پوشیدمان هم وسواس به خرج می دادیم و دوست داشتیم بیننده در بهترین شکل ممکن از کارهایمان استفاده کند. این چه عیبی دارد که مدیران محترم رسانه ملی هر از چند گاهی خوانندگان را دور هم جمع کنند و برای آنها کار تولید کنند. من هم دوست دارم دوباره در جای بهتر خوانندگی کنم اما وقتی توجهی به هنرمندان پیشقراول موسیقی پاپ ایران بعد از پیروزی انقلاب نمی شود دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند جز اینکه در منزل بنشینیم و ضمن گذران زندگی و امور شخصی در خانه آواز بخوانیم.