زنم فحاشی کرد با چاقو به جانش افتادم / قاتل کرجی پس از 11 سال دخترش را در آغوش کشید + عکس
مرد جوان که از شکاک بودن همسرش خسته شده بود در اقدامی هولناک زنش را با ضربات چاقو به قتل رساند. این مرد که 11 سال در زندان است با رضایت خانواده همسرش از چوبه دار نجات یافت و در یک قدمی زندگی با دختر 11 ساله اش قرار دارد.
اواخر سال ۸۶ بود که زن جوانی به نام فاطمه هراسان با پلیس مهرشهر کرج تماس گرفت و از کشته شدن زن برادرش خبر داد.
این زن به پلیس گفت : صبح زود بود که برادرم « پیام» هراسان به خانهمان آمد و فرزند ۸ ماهه اش را به من سپرد و ادعا کرد همراه همسرش برای انجام کاری بیرون میرود. رفتارهای برادرم عجیب بود به همین خاطر من که نگران شده بودم با زن برادرم به نام آرزو تماس گرفتم اما جواب تلفنش را نداد. به همین خاطر ساعتی بعد مقابل در خانه برادرم رفتم و با در بسته روبه رو شدم. من با کمک همسایه ها در را باز کردم و جنازه زن برادرم را در اتاق خواب یافتم.
به دنبال اظهارات این زن پلیس به خانه مورد نظر رفت و با جنازه آرزو ۲۵ ساله که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود روبرو شد.
در حالی که شواهد حکایت از همسرکشی داشت ردیابی متهم فراری آغاز شد اما شواهد نشان میداد این مرد به محل نامعلومی گریخته است. دو ماه از این جنایت گذشته بود که پلیس رد پیام را در پارس آباد زد و وی را دستگیر کرد.
پیام 26ساله به قتل همسرش به خاطر اختلافهای خانوادگی اعتراف کرد و پای میز محاکمه ایستاد. وی به درخواست مادر همسرش به قصاص محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار داشت که مادر آرزو به خاطر کهولت سن جان سپرد.
به این ترتیب خواهر و برادرهای آرزو که ولی دم جدید محسوب می شدند از قصاص گذشتند.
آنها و پدر پیام که ولی قهری فرزند خردسال وی بود اعلام کردند با دریافت دیه رضایت میدهند. به این ترتیب پیام پس از ۱۱ سال از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم Crime پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge عبداللهی و با حضور یک مستشار برگزار شد پیام به دفاع پرداخت و گفت : سه سال بود که با آرزو ازدواج کرده بودم. اما مدام با هم اختلاف داشتیم.او زن شکاکی بود. چون در مترو کار میکردم و بعضی شبها در آنجا میماندم به من مشکوک بود. او هربار به بهانه ای به محل کارم میآمد تا از کارهایم سر در بیاورد. آرزو حتی چند بار در محل کارم بامن درگیر شده و داد و فریاد راه انداخته بود. او هر بار مرا تهدید به آبروریزی میکرد.
وی در تشریح جزئیات جنایت گفت: آن روز آدرس صبح زود می خواستم به محل کارم بروم از خانه خارج شدم. اما فراموش کردم پتو را باخودم ببرم به همین خاطر به خانه برگشتم . آرزو به محض دیدن من بار دیگر شروع به فحاشی کرد. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم با چاقو آشپزخانه به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم .من همان موقع فرزند هشت ماهه ام را در آغوش گرفتم و او را به خانه خواهرم بردم. دخترم را به خواهرم سپردم و سپس از ترسم فرار کردم. من در مدت ۱۱ سالی که در زندان هستم عذاب زیادی کشیده ام.
در این سال ها دخترم ۱۱ ساله شده و با خواهرم زندگی میکند. می دانم زندگی و آینده دخترم را تباه کرده ام. من پشیمانم و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم به خاطر دخترم را ببخشند. من می خواهم زندگی آرامی برای دخترم فراهم و گذشته تلخ را برایش جبران کنم .
بنا به این گزارش، در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.