//
کد خبر: 91336

دور از چشم شوهرم ارتباطم با کامران را ادامه دادم اما در این میان باردار شدم

زن خیانتکار که با همدستی یک مرد سناریوی قتل همسرش را اجرا کرده بود از سوی قضات دادگاه کیفری مشهد به اعدام محکوم شدند.

اواخر تابستان سال گذشته بود که زن جوانی به اداره پلیس مشهد رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد.

او گفت: روز گذشته مثل همیشه شوهرم از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس می گیرم خاموش است. سابقه نداشت شاهرخ بی خبر به خانه نیاید نگرانم ممکن است برای او اتفاقی رخ داده باشد.

فرضیه هایی برای ناپدید شدن

با شکایت زن جوان تحقیقات از سوی مأموران پلیس مشهد آغاز شد. اثری از شاهرخ در بیمارستان ها و کلانتری ها نبود. از سویی وضع مالی شاهرخ معمولی بود و چون تماسی هم از سوی هیچکس در رابطه با گروگانگیری صورت نگرفته بود احتمال ربوده شدن او خود به خود رنگ باخت.

اما مدارکی به دست آمد که نشان می داد مرد جوان خانه را به خاطر قهر ترک نکرده است.

تحقیقات پلیس نشان می داد این زوج با وجود ۴ فرزند با یکدیگر اختلاف شدید خانوادگی داشته اند.

از سویی در ادامه بررسی ها مشخص شد که مینا مدتی است با مردی به نام کامران ارتباط پنهانی داشته و همین موضوع احتمال دست داشتن مینا در مرگ شوهرش را زیادتر می کرد.

بدین ترتیب مینا بازداشت شد. زن جوان ابتدا مدعی بود که از سرنوشت همسرش بی اطلاع است اما مدارک پلیسی او را وادار کرد که لب به اعتراف بگشاید. مینا گفت: ۴ تا فرزند دارم اما اختلاف هایم با شوهرم باعث شد تا درخواست جدایی دهم. در راه دادگاه با کامران آشنا شدم. مرد جوان و مهربانی که وقتی از زندگی ام با خبر شد قول داد به من کمک کند. مخفیانه و دور از چشم شوهرم ارتباطم با کامران را ادامه دادم اما در این میان باردار شدم.

او ادامه داد: شوهرم راضی به جدایی نبود و از طرفی اگر موضوع بارداری را می فهمید آبرویم می رفت. در این مدت خیلی تلاش کردم تا بچه را سقط کنم اما نشد تا اینکه تصمیم گرفتیم شاهرخ را به قتل برسانیم.

ابتدا داخل آبمیوه داروی بی هوشی ریختم و به او دادم سپس با کامران تماس گرفتم. نیمه شب درحالی که بچه ها خواب بودند کامران وارد خانه شد. دست و پای شاهرخ را با طناب بستیم و او بدن نیمه جانش را با خودرو به اطراف شهر برده و داخل چاهی در اطراف مرغداری متروکه انداخت. کامران برای آنکه راز این جنایت برملا نشود پلاک خودروی همسرم را نیز داخل چاه انداخته بود. بعد هم روی دهانه چاه سیمان ریخته بود.می دانستیم دیر یا زود ماجرای ناپدید شدن شاهرخ را همه می فهمند و برای آنکه کسی به من شک نکند تصمیم گرفتیم که خودم ناپدید شدن شاهرخ را به پلیس گزارش کنم.

در دادگاه

با اعترافات زن جوان، همدستش نیز بازداشت شد. با راهنمایی های کامران جسد قربانی این جنایت کشف شد. پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری یک مشهد ارجاع شد.

زن جوان و همدستش در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی مقابل بازپرس امام وردی قرار گرفته و به دفاع از خود پرداختند. با توجه به مدارک موجود در پرونده؛ کامران به قصاص محکوم شد و به خاطر داشتن رابطه پنهانی هر دوی آنها به اعدام محکوم شدند.