زور آزمایی برجامی اروپا با آمریکا
اعلام حمایت اروپا از جمهوری اسلامی ایران در برابر تحریم های آمریکایی رخدادی است که می توان از منظر رقابت های راهبردی دو سوی آتلانتیک به آن نگریست.
چاره جویی برای مقابله با خروج آمریکا از برجام و وضع تحریم های «دونالد ترامپ» رییس جمهوری این کشور علیه ایران در حال حاضر به اصلی ترین محور مساعی و گفت وگوهای دیپلماتیک مقامات اروپایی تبدیل شده است.
پس از گردهمایی اواخر هفته گذشته سران اروپا در پایتخت بلغارستان، کمیسیون اروپا اعلام کرد از بامداد جمعه (بیست و هشتم اردیبهشت ماه) روند حقوقی اجرای مقررات بازدارنده در برابر تحریم های آمریکا را آغاز کرده تا مانع از تاثیرپذیری شرکت های اروپایی از تحریم های ضدایرانی شود.
به دنبال این تصمیم، «میگل آریاس کانیته» کمیسیونر انرژی اروپا روز شنبه وارد تهران شد تا در جهت اطمینان بخشی به مقامات ایرانی در زمینه تداوم روابط تجاری و اقتصادی دو طرف گفت وگوهایی را به انجام برساند.
در روزهایی که برخی شرکت های اروپایی همچون فولاد ایتالیایی «دانیلی» و «توتال» فرانسه از چالش های ادامه حضور در ایران می گویند، برخی رسانه ها از رسیدن مقامات اتحادیه و کشورهای عضو به راهکارهایی برای حل مشکلات دادوستد با ایران خبر می دهند از جمله ایجاد خط مستقیم انتقال ارز به بانک مرکزی ایران که می تواند تحریم های بانکی واشنگتن را بی اثر سازد.
تعهد سه دولت بزرگ اروپایی به مفاد توافق هسته ای که آن را به امضا رسانده اند و ضربه شدید سست پیمانی به پرستیژ اتحادیه از دید بسیاری از ناظران اصلی ترین دلیلی است که اروپایی ها را به سمت حمایت از ایران و زورآزمایی با واشنگتن پیش می برد.
جدای از این دیدگاه، برخی با انگشت نهادن بر متغیرهایی دیگر به تحلیل تکاپوی کنونی اروپایی ها می پردازند. گروهی بر این باورند اروپا با این واقعیت مواجه است که باید طی سه تا هفت سال آینده ترامپ را در کاخ سفید تحمل کند؛ رییس جمهوری که در قضایایی چون خروج از پیمان آب و هوایی پاریس، تامین هزینه های ناتو، تقابل بر سر تعرفه های تجاری و ... نشان داد سر سازش با شرکای اروپایی ندارد. به همین خاطر سران کشورهای اروپایی می کوشند در پرونده ای که تا حد زیادی نگاه جامعه جهانی، هنجارهای اخلاقی و حقوقی بین الملل و همگامی قدرت های شرقی موضع آنان را تقویت می کند، روند عقب نشینی گام به گام در برابر آمریکا را متوقف سازند.
در کنار این تحلیل راهبردی، اروپایی ها شاهدند که دولت آمریکا با سوار شدن بر موج ایران هراسیِ اسرائیل و برخی دولت های عربی، خود را یگانه پشتوانه و حامی آنان قلمداد می کند و ما به ازای آن را در قراردادهای چند صد میلیارد دلاری می طلبد. این در حالی است که شاید برخی در اروپا تصور کنند می توانند با رویکردی تعاملی و نه تقابلی فرایند کنترل قدرت فزاینده تهران در خاورمیانه را دنبال کرده و به رقیب جدی آمریکا برای بهره برداری از میلیاردها دلار هزینه عربیِ رقابت با ایران مبدل شوند.
هراس از افزایش چشمگیر بهای انرژی نیز برای برخی تحلیلگران یکی از انگیزه های مهم حمایت اروپایی ها از تهران به شمار می رود. افزایش قیمت نفت بر اثر خروج آمریکا از برجام، کاهش صادرات انرژی ایران و تنش های احتمالی در خاورمیانه مشخصا زیان های فراوانی را متوجه اروپایی ها و کشورهایی نظیر چین می سازد. این در حالی است که افزایش بهای نفت می تواند سبب به صرفه تر شدن تولید نفت شیل آمریکا شده و رقبای غربی و شرقی این کشور - البته منهای روسیه به عنوان صادرکننده مهم نفت و گاز- را تحت فشار قرار دهد.
با توجه به چنین دیدگاه هایی، مقاومت اروپا در برابر ترامپ نه یک نمایش سیاسی که ضرورتی جدی به شمار می آید و به اهداف و منافعی مشترک میان ایران و کشورهای اروپایی در مقابله با تحریم های آمریکایی شکل می دهد.