تفکر آمریکا سازمان ملل را به بنبست رسانده است
«سرگئی آرسنی کیتزه» گفت: تفکر آمریکا سازمان ملل را به بنبست رسانده است و راه حل بحرانهای غرب آسیا خروج آمریکا از منطقه است.
«سرگئی آرسنی کیتزه» معاون دبیرکل اسبق سازمان ملل متحد، دیپلمات با سابقه و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک روسیه در جدیدترین قسمت از برنامه تلویزیونی «بدون مرز» درباره تحولات غرب آسیا سخن گفت و تاکید کرد راه حل منطقه، پیمان همه کشورهای همسایه برای اخراج آمریکا از منطقه است. او معتقد است تفکر آمریکا، سازمان ملل را هم به بن بست رسانده است.
اولین قدم در ایجاد سازمان ملل متحد در ۱۲ ژوئن ۱۹۴۱ و در خلال جنگ جهانی دوم برداشته شد. بر اساس آن ۱۴ دولت اعلامیهای را تصویب کردند و متعهد شدند که همراه با سایر ملل جهان در راستای زدودن جنگ و برقراری صلح اقدام کنند.
دو ماه بعد ملاقاتی بین چرچیل، روزولت و استالین صورت گرفت و سندی سیاسی موسوم به منشور آتلانتیک که دارای ۸ ماده بود، تنظیم شد. سازمان ملل متحد در شکل کنونی عملا فعالیت خود را در سال ۱۹۴۶ آغاز کرد. در ابتدا نشستهای سازمان در لندن و ژنو برگزار میشد تا اینکه در سال ۱۹۵۱ مقر اصلی سازمان ملل متحد در کشور نیویورک مستقر شد.
مهمترین محورهای این سند، حق تعیین سرنوشت ملتها، برابری دولتها در دسترسی به مواد اولیه، همکاری و امنیت بینالمللی، آزادی دریاها و خلع سلاح عمومی بود.
اکنون اعضای سازمان ملل متحد ۱۹۲ کشور هستند. ۵۱ کشور از جمله ایران اعضای موسس سازمان ملل هستند و بقیه بعدا به این سازمان پیوستند.
براساس منشور ملل متحد، سازمان ملل دارای ۶ رکن اصلی شامل مجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی- اجتماعی، شورای قیمومیت، دبیرخانه و دیوان بینالمللی دادگستری است.
اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد از آخرین سهشنبه سپتامبر برابر با دوم مهر ماه آغاز و بمدت سه ماه ادامه خواهد داشت که در آن سران و شخصیتهای سیاسی ۱۹۲ کشور جهان شرکت میکنند.
مجمع عمومی سازمان ملل مهمترین رکن این سازمان است اما تصمیمات آن ضمانت اجرایی ندارد. شورای امنیت نیز با ۵ عضو دایم و با برخورداری از حق وتو، برابری و حق حاکمیت کشورها را در جهان زیر سوال برده است؛ در حقیقت سازمان ملل تنها درمواردی تصمیم قاطع میگیرد و آن را اجرایی میکند که منافع ۵ عضو دائم شورای امنیت تامین شود. امروز آمریکا با همین پشتوانه و داشتن حق وتو، بعنوان کشوری سرکش قوانین بین المللی را یکی پس از دیگری نقض میکند.
متن کامل گفتگو با «سرگئی آرسنی کیتزه» در ادامه منتشر میشود.
*ریشه ناآرامیها و بحرانهای امروز غرب آسیا را در چی چیزی میبینید؟
ریشه این ناآرامیها در سیاستهای امپریالیستی آمریکا در منطقه است. حدود ۱۵ سال قبل در ملاقاتی که با دبیرکل سازمان ملل داشتیم طرح ایالات متحده برای «خاورمیانه بزرگ» را که منجر به تغییر رژیم کشورهای غرب آسیا میشد مورد بحث قرار دادم. در آن زمان واشنگتن ادعا میکرد که در منطقه باید رژیمهای دموکراتیک روی کار بیایند. من به این طرح اعتراض کردم چون اعتقاد داشتم هر کشوری شیوه زندگی و حاکمیت مخصوص به خودش را دارد و مردم هر کشوری باید خودشان شیوهی زندگیشان را تعیین کنند.
آمریکا نباید چیزی که فکر میکند درست است را به مردم منطقه تحمیل کند. ما چه در دولت شوروی و چه در روسیه فعلی باور داشتیم و داریم که کشورها خودشان باید شیوه زندگیشان را تعیین کنند. این یعنی همان حق تعیین سرنوشت ملتها که در منشورسازمان ملل هم آمده و یکی از مهمترین اصول اساسی حقوق بینالملل نیز هست.
*مسئول وضعیت امروز غرب آسیا و بحرانهای آن کیست؟
آمریکا و متحدانش در منطقه که حامی و مجری سیاستهای آن هستند. آمریکاییها فکر میکنند که اگر در سراسر جهان اختلال ایجاد کنند میتوانند از این دریایِ گلآلود ماهی بگیرند.
*شما چند سال معاون کوفی عنان دبیر کل اسبق سازمان ملل بودید. نگاه سازمان ملل و سیاستهای آن در قبال منطقه غرب آسیا چیست؟
آمریکا دو نگرش دارد، اول سواستفاده از سازمان ملل و دوم نادیده گرفتن مقررات سازمان ملل. در زمان حضور من در سازمان ملل، رویکرد واشنگتن این بود که از سازمان ملل سواستفاده کند و به اقدامات خودش مشروعیت سیاسی بدهد. اگر در جهان مقاومتی در قبال طرحهای خودشان میدید، با سواستفاده از اهرم سازمان ملل علیه آنها اعمال فشار میکرد. این رویکرد دموکراتها در آن دوران آمریکا بود، که ابتدا در دوران کلینتون دنبال شد. فشار زیادی به کشورهای اروپایی و اعضای سابق بلوک شوروی وارد کردند تا بااجبار به عضویت ناتو در بیایند.
در دوران گورباچف، مقامات متعددی از جمله بوشِ پدر وعده دادند که ناتو در اروپا گسترش پیدا نمیکند اما این وعده را نادیده گرفتند. وقتی پوتین این تعهد را به آنها یادآوری کرد، رئیسجمهور آمریکا، دبیرکل ناتو و سایر رهبران کشورهای غربی چنین تعهدی را تکذیب کردند و گفتند: «نه! هیچ توافق مکتوبی در این زمینه وجود ندارد. شما درست متوجه قضیه و توافق ما نشده بودید، اشتباه فهمیدید.» تعمدا منکر همه چیز شدند و گفتند هیچ قراداد و توافقی در این زمینه نیست.
*من حدود ۷ سال خبرنگار ایران در سازمان ملل بودم. شخصا شاهد بودم آمریکا و سایر ابرقدرتها نظیر انگلیس، جهتگیری شورای امنیت را به نفع خواستههایشان تغییر میدهند. نظر شما چیست؟
در شورای امنیت سازمان ملل باید ۸ رای به دست بیاید تا یک قطعنامه تصویب شود. حق وتو هم برای ۵ عضو دائمی شورای امنیت وجود دارد و آمریکا و متحدان غربیاش اغلب از این امتیاز برخوردارند. در وهله اول به نوعی اکثریت در ترکیب شورای امنیت دارند و از طرف دیگر بسیاری از کشورها را برای عضویت در شورای امنیت تحت فشار قرار میدهند تا ترکیب شورا به نوعی شکل بگیرد که به نفع آمریکا باشد.
در مرحله دوم، ابتکار عملها و ایدههای خودشان را مطرح میکنند که همیشه مداخله در امور داخلی سایر کشورهاست. طبق فصل هفتم منشور سازمان ملل، شورای امنیت زمانی میتواند از زور و گزینه نظامی علیه کشوری استفاده کند که تهدیدی علیه صلح جهانی باشد ولی متاسفانه آمریکا همیشه از این قانون سواستفاده میکند.
گفتند عراق تهدیدی علیه صلح جهانیست و باید قطعنامه تصویب شود اما روسیه مخالفت کرد. در آن زمان فرانسه، آلمان و چین هم مخالف بودند اما انگلیس از پیشنهاد آمریکا حمایت کرد. در نهایت آمریکا سازمان ملل را کنار گذاشت و به طور یکجانبه از زور و اقدام نظامی استفاده کرد که به طور آشکارا نقض حاکمیت دولت عراق بود.
*میتوانیم بگوییم آمریکا کشوری مداخله گردر جهان است واز سازمان ملل هم برای رسیدن به اهدافش سواستفاده میکند؟ میشود گفت که آمریکا مشکل اصلی جامعه بینالملل است؟
قطعا. ایالات متحده امریکا تفکر وایدئولوژی سیاسی خودش را دارد. این کشور سازمان ملل را به بن بست کشانده و نگاه مردم جهان را درباره سازمان ملل تغییر داده است زیرا همواره از سازمان ملل و شورای امنیت سو استفاده کرده است. به طور مثال اگر یک کشور از تفکر و سیاست خارجی آمریکا پیروی نکند، متحد آمریکا و دموکراتیک محسوب نمیشود و تغییر رژیم چنین کشوری در دستور کار واشنگتن قرار میگیرد. برای نمونه در مصر، لیبی، عراق، و یوگسلاوی در همه این کشورها آمریکا به تنهایی و بدون تایید شورای امنیت سازمان ملل از نیروی نظامی استفاده کرد تا رژیمهایی که دوست ندارد را سرنگون کند. کمپینی را به راه انداختن که این رژیم دموکراتیک نیست، دیکتاتوریست و وظیفه داریم دولتشان را عوض کنیم.
*در خصوص پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد آمریکا و روسیه چه اتفاقی افتاد؟
هدف این پیمان خلع سلاح و توافقی دو جانبهای میان آمریکا و روسیه بود. واشنگتن به دو بهانه از اجرای این توافق خودداری کرد؛ اول این که ادعا میکرد روسیه به توافق پایبند نیست و آن را نقض کرده است؛ وقتی گفتیم چنین چیزی نیست و آزمایشهای موشکیمان را نشان دادیم نپذیرفتند و گفتند باید خودشان موشکها را بررسی کنند. آمریکا گفت میخواهد تیمی از مهندسان نظامی را به روسیه بفرستد تا موشکها را بررسی کند. اما ما گفتیم نه، این جزو اسرار نظامی است.
دومین بهانه آمریکا برای خروج از پیمان این بود که میگفتند سایر کشورها موشکهای میانبُرد دارند. برای مثال میگفتند چین، پاکستان و هند هم چنین موشکهایی دارند. ما گفتیم پس بیاید با کشورهایی که چنین موشکهایی دارند نشست برگزار کنیم و ببینیم برای جلوگیری از رقابت نظامی چه کار میتوانیم کنیم اما واشنگتن گفت تمایلی به این نشست ندارد.
آمریکا دنبال بهانه بود تا از این توافق خارج شود تا رقابت تسلیحاتی در زمینه موشکهای میانبرد دوباره شروع شود. در زمان امضای توافق، موشکهای دریایی و موشکهای میانبرد هوا به هوای آمریکا بیشتر از روسیه بود. روسیه (یعنی در آن زمان شوروی) قبول کرد موشکهای سطح به سطح میانبرد خودش را از بین ببرد. حالا کشتیها و هواپیماهایمان را مثل آمریکا به موشکهای میان برد مجهز کردیم و آمریکا از این وضعیت خوشش نمیآید. دلیل اصلی آمریکا برای خروج از توافق همین بود.
*به غرب آسیا برگردیم. امروز رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و آمریکا شرایط بدی را ایجاد کردهاند. وضعیت عراق و سوریه را همه از نزدیک حس کردیم. باید چه کنیم و چطور میتوانیم کشورها را با احترام به امور داخلیشان دور هم جمع کنیم؟
فکر میکنم تنها راه این است که که کشورهای منطقه کنار هم جمع شوند و تلاش کنند مشکلات منطقه خودشان را به تنهایی و بدون مداخله آمریکا حل و فصل کنند. ایالات متحده هزاران کیلومتر با منطقه ما فاصله دارد. مشکل آنا چیست؟ ناوگانهای نظامی را پشت سر هم به منطقه اعزام میکنند و در سراسر منطقه غرب آسیا پایگاههای نظامی دایر کردهاند چون کشورهای منطقه از نظر اقتصادی و نظامی به آمریکا وابسته هستند. تمام ارتش عربستان سعودی به سلاحهای آمریکایی مجهز است، برخی کشورهای دیگر هم همینطور است. این کشورها باید سیاست خارجی خودشان را بر مبنای منافع ملی تعریف کنند نه منافع آمریکا. واشنگتن امروز یک حرف میزند و فردا تکذیب میکند. مصر را ببینید. حسنی مبارک دوست آمریکا بود اما واشنگتن رژیم او را سرنگون کرد. رژیم بعدی یعنی محمد مرسی که به قدرت رسید، فکر کردن حامی آمریکاست. وقتی فهمیدن حامی آمریکا نیست، او را هم با کودتای نظامی سرنگون کردند. اگر کنار هم نباشیم و آمریکا را از منظقه بیرون نیندازیم نابود می شویم.
*شما پیشنهادی برای تحقق این موضوع دارید؟
باید کنفرانسی با حضور صرفا کشورهای غرب آسیا برگزار کنیم و تلاش کنیم مسائل و مشکلات را حل کنیم. مثل مذاکره برای حل موضوع سوریه و جنگ داخلی این کشور که در حال حاضر توسط ایران، روسیه و ترکیه انجام میشود. این مثال خوبیست که چطور باید مشکلات منطقه را بدون حضور آمریکا حل کنیم.
*برنامه روسیه برای سوریه چیست؟
ما اول از همه میخواهیم مردم سوریه دولت خودشان را انتخاب کنند. همانطور که گفتم کشورهای مستقل و عضو سازمان ملل، از نظامیان آمریکایی دعوت نکردند به کشورشان بیایند. آمریکا قوانین بینالملل و منشور سازمان ملل را نقض کرده است چون حضور سربازان آمریکایی در کشورها با تایید شورای امنیت صورت نگرفته است. دولت سوریه از سربازان روسی دعوت کرد به کشورش بروند برای همین است که حضور سربازان روسی در این کشور مبنای قانونی دارد.
*بسیاری از کشورهای عربی اخیرا به دنبال بازگشایی سفارت در دمشق هستند در حالی که قبلتر خواستار سرنگونی بشار اسد بودند. تحلیل شما چیست؟
این کشورها میخواستند دولت دمشق را سرنگون کنند اما نتوانستند و در نهایت فهمیدند دولت سوریه پابرجاست چون خواست مردم سوریه است. سازمانهای تروریستی مانند جبهه النصره و سایرین، بحران و درگیری ایجاد میکنند، مردم را میکُشند و فجایع بشری به بار میآورند. بیشتر مردم جهان با گذشت زمان فهمیدند جایگزینی برای دولت سوریه نیست. این دولت به طور دموکراتیک بر سر کار آمده، توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و کشوریست که قانون اساسی دارد.
دولت سوریه با کسانی که خودشان را اپوزیسیون میدانند در حال مذاکره است. آنها سازمانی تشکیل دادند که میخواهد قانون اساسی جدیدی را طبق خواست همه برای سوریه بنویسد. این مهم است که مردم سوریه و سازمانهای موافق و مخالف دولت سوریه آینده خودشان را رقم بزنند.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.