انتقادِ فنی یا غرضورزی؟!
هشدار؛ عزیزان این تیم ملی است، نه مِیلی!
بُرد بحرین شیرین بود، آن هم به علت انتقامِ سختی که ازشان گرفتیم، پُرگل بردیم و دلچسب، همچنین بحرینِ پُرمدعای رئیس کنفدراسیون آسیا را هم از جنگ صعود کنار زدیم، حالا برای کامبوج استراحت میکنیم و به فکر غولِ مرحله آخر و عراقِ چغر و بدبدن دیدار نهایی هستیم.
اینکه چگونه بردیم و عملکرد کادرفنی و بازیکنان تیم ملی تا چه حد رضایت بخش بود، بماند برای اتمام و بازیها و صعود به مرحله نهایی انتخابی جامجهانی، اما جو رسانهای حاکم بر تیم ملی، پس پیروزی برابر بحرین، بسی جای نگرانی دارد.
نکته اول درخصوص بزرگنمایی و حماسهسازی از برد در برابر تیمی است که قیمت کل بازیکنان تیم ملیشان به اندازه دو مهاجم اصلی تیم ملی ایران نیست، مگر انتظار غیر از برد در برابر رنک ۹۷ جهان داشتید؟ اما بهرحال ما به این رفتارهای غیرحرفهای عادت داریم، برد کامبوج با ویلموتس هم خیلیها را سر ذوق و به وجد آورده بود، اما پایانِ ویلموتس گیت هم مشخص شد اما نکته مهم، جوِ ناخوشایندی است که کاپیتان تیم ملی ایران را در موجی از انتقادات قرار داده است.
احسان حاجصفی، درحالِ حاضر کاپیتان اول تیم ملی ایران است، اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، با یاری خدا بازوبند تیم ملی کشور عزیزمان را در جامجهانی قطر هم بر بازو خواهد بست، سالیان مدیدی است، که از معدود بازیکنان فوتبال ایران است که چه در زمان بازی در خارج از کشور و چه در زمان حضور در لیگِ داخلی، از کمنوسانترین بازیکنان محسوب میشود و با عملکردِ مطلوبی که داشته، در چندین پست در تیم ملی و تیمهای باشگاهی کارآمدی مقبولی در قواره یک بازیکن بزرگ از خود به نمایش گذاشته است.
این فصل هم با تمام حواشی تیم تراکتور، با بازگشت به نقش جهان، حضوری موثر و محسوس در ترکیبِ تیم مدعی محرم داشته و از برترینهای لیگ بیستم بوده است.
اگر اشتباه نکرده باشم، اولین بار کارلوس کیروشِ بزرگ، احسان را در پست هافبک بازی داد، به حق در دوران کیروش، حاجصفی مهرهای بدون جانشین برای پیرمرد پرتغالی محسوب میشد، اما با گذشت زمان احسان هم در پست دفاع چپ و هم در پست هافبک وسط در رده باشگاهی و ملی نقش آفرینی کرد، اما اگر بخواهیم کمی فنی صحبت کنیم، در تیم ملی مدل اسکوچیچ، حاجصفی در پست هافبک وسط میسوزد، احمد نوراللهی در عین تواناییهای بدون غیرقابل اغماضش، هیچوقت هافبک تدافعی نبوده و نخواهد بود، اصرار بیش از حد دراگان برای استفاده از زوج حاجصفی و نوراللهی که بیش از چهار بار در دیدارهای مختلف امتحان شده است، عملا کاپیتان تیم ملی را از حضور در کارهای تهاجمی محروم میکند و نقش تدافعی وی را هم کاملا تحت تاثیرِ منفی، قرار میگیرد، حاج صفی در تیم کیروش، همیشه یک هافبک تدافعی تخصصی در کنارش داشت، یا امید ابراهیمی تقش آفرینی میکرد با عزتاللهی در ترکیب قرار میگرفت، در سپاهان نویدکیا هم این نقش برعهده محمد کریمی است و در تراکتور هم اکبر ایمانی عملکردی مشابه داشت، اما در تیم اسکوچیچ، سبک بازی و چینش بازیکنان، اجازه چنین عملکردی را به حاج صفی نمیدهد، فقط کافی است نمایش درخشان احسان در مقابل همین بحرین را زمانی ببینید که با تعویض کادرفنی به جناح چپ خط دفاعی رفت تا با واقعیت روبهرو شویم.
اما جدا از مسائل فنی، انتقادات گسترده از حاجصفی تنها به مقوله فنی بازنمیگردد، احسان جزو پنج بازیکن برتر زمین در دیدار با بحرین بود، اما طوری از عملکرد او انتقاد میشود که انگار خدایی نکرده گل به خودی حذف تیم ملی را به ثمر رسانده است.
اما آن طور که مشخص است، داستان این بغض و کینه، به انتخابات فدراسیون فوتبال بازمیگردد، جایی که مشخص شد، رای کاپیتان اول تیم ملی، علی کریمی، اسطوره فوتبال ایران نبوده و کاندیدای اصلح از نظر حاجصفی، مصطفی آجرلو بوده است.
پس از این اتفاق، موجی شدید از انتقادات روانه کاپیتان شد و آن مصاحبههای برخی از پیشکسوتان و فوتبالیها بر علیه او، متاسفانه آن جو متشنج را به منامه هم کشاند.
هرکس در هر جایگاهی میتواند قدرت اختیار و انتخاب را داشته باشد، دوران سیستم عقل کلی هم به سر آمده است که هرکس بخواهد نظرش را به دیگران القا و تحمیل کند، پس بهتر است با موج منفی، تیم ملی را از مسیر موفقیت جدا نکنیم و به انتخاب هم احترام بگذاریم.
به نظر نیاز به توضیح اضافهای نیست، به همین جمله کفایت کنیم که این تیم، "ملی" است، هرکه پیراهنش را بپوشد، جزوی از خانواده ماست، پس با نگاههای غیرحرفهای و رنگی، اعضای خانوادهمان را آزار ندهیم، از حاجصفی و سردار گرفته، تا قایدی و طارمی، همه و همه سرمایههای این مرز و بوم هستند و به خاطر، مِیل شخصی، از تیم ملی خرج نکنید.
به قلم، محمدرضا ولیزاده
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.