حافظ نماینده فرهنگ و تمدن ایرانی است
مهم ترین و اصلیترین پایههای شکلگیری هر فرهنگ و تمدن، دین و جغرافیا و زبان است، که مجموع این عوامل با یکدیگر شناسنامه فرهنگی و ملی هر کشوری را ثبت و ضبط میکند.
در این میان تاریخ به درستی بیانگر این است که ایران کهن، فرهنگی قوی و غنی داشته است و در فروغ این موهبت، همواره در جهان بیرق سربلندی و افتخار را بر افراشته است. بر هیچ کس مکتوم نیست که هویت فرهنگی هر ملت در گذر زمان بنابر عوامل مختلفی می تواند دستخوش تغییر و تحریف شود ،به خصوص در زمان حاضر که عوامل متعدد فراوانی ائم از دسترسی آسان به تکنولوژی و.... می تواند عاملی بنیادین در تهدید و یا حتی تخریب هویت فرهنگی یک ملت باشد. اما با وجود این، هستند کسانی که با وجود اینکه قرن هاست از میان ما رخت بر بسته اند ودر دنیای ابدی آرام گرفتهاند،خوشبختانه حاصل چندین دهه زندگی پربار و طلایی آنها به صورت دواوین ارزشمند و منسجم و همچون میراثی مکتوب برای نسلهای بعد به یادگار مانده است، و تا امروز نگهدار و نگهبان فرهنگ و تمدن ایران و ایرانی بوده است. یکی از این بزرگان، حضرت لسانالغیب، حافظ شیرازی است که قریب به هفت قرن از زمان حیاتش میگذرد و از ارزنده ترین سرمایه های ملی و جهانی است. براستی که می توان خواجه شیراز را ستون و بنیاد فرهنگ و تمدن ایرانی دانست، چرا که هر ایرانی در گریوههای پر خطر فرهنگ و تمدن همیشه حافظ را ستون و تکیه گاهی استوار برای خود دانسته است. در اینجا این نکته بسیار حائز اهمیت است که وقتی ما در مورد حافظ اینگونه سخن می گوییم حتما در ذهن خواننده این نکته مطرح می شود که پس جایگاه سه شاعر برجسته دیگر زبان و ادب فارسی یعنی فردوسی، مولانا و سعدی چه می شود؟ در پاسخ این سوال می توان گفت که در مقایسه با سه شاعر دیگری که نام آنها مطرح شد ما حافظ را بزرگترین شاعر در بین آن بزرگان نمینامیم چرا که هر چهارنفر به نوبه خود چهار ستون و پایه شعر فارسی هستند ولی حافظ را می توان درخشانترین شاعر در بین این شعرا دانست چرا که شعر و سخن حافظ برای همه قابل درک و فهم است. بر همگان آشکار است که هیچ شاعری مانند حافظ با مردم ارتباط برقرار نکرده است. در خانه هر مسلمان یک جلد قرآن کریم وجود دارد و هر ایرانی در کنار کتاب مقدس قرآن، دیوان حافظ را نگه داری می کند،که این ارتباط با حافظ فقط اختصاص به کشور ایران عزیز ندارد و همه کشورهای فارسی زبان تا کنون این ارتباط خود را با حافظ حفظ کرده اند و اشعار راز گونه حافظ تا کنون سد عظیمی در برابر هجمه فرهنگی به هویت و تمدن و فرهنگ برقرار کرده است. یکی از مهمترین خصوصیات حافظ این است که حافظ مربوط به زمانی است که یاس و ناامیدی جامعه را فرا گرفته بود اما او باز همه را به هویت ایرانی فرا می خواند. اینگونه است که حافظ تنها شاعر و غزل سرایی برجسته نیست بلکه او قسمتی از هویت و فرهنگ ایرانی نیز هست، نکته مهم این است که هویتی که حافظ از آن سخن می گوید هویت همراه با فکر و آگاهی و فکر و تعقل است. همان طور که در ابتدای این مبحث نیز گفتیم شعر حافظ مربوط به همه زمان ها و مکان ها است که در اشعار خود انسان را به سوی تکامل که همان حرکت به سوی خداوند است سوق می دهد. بنابراین اشعار حافظ ریشه در تمدن و فرهنگ مردم فارسی زبان دارد چرا که حافظ واژگان و مطالب فراوانی از فرهنگ و تمدن ایرانی به اقتباس گرفته و در اشعار خود به کار برده است و این عناصر که بسیاری از آنها نیز ریشههای آیینی و دینی دارند ، تا به امروز در حفظ هویت و تمدن فرهنگ ایرانی به کار گرفته شدهاند. جان کلام اینکه حافظ شاعر همه قرنها و قشرهاست. حافظ شاعری است که در هر مبحثی که سخن سرایی کردهاست، ملیح ترین و موجزترین را سروده است. او هم مقوله لفظ ومعنا و هم قالب و محتوا را توامان به اوج رسانده است.
به درستی که کم شعری چون شعر حافظ خوش میباشد و خواجه شیراز چه خوب سروده است که :
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
به قلم دکتر حامد وفاپور
به مناسبت بیستم مهر ماه روز بزرگداشت حافظ شیرازی
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.