"هدف را فراموش نکنید اما نتیجه را به دست فراموشی بسپارید"
آهسته ،آهسته شورای چهارم شهرشیراز به پایان کارخود نزدیک میشود و همه اعضا منتظر نتیجه گرفتن کار و کوشش چهارساله خودهستند که آیا درانتخابات آینده دوباره صاحب کرسی درشوراخواهندشد که این سبب شکاف و شقاق درونی می شود.

فرض کنید که شما میخواهید به یک هدفی برسید. مثلاً میخواهید در کنکور دکتری مثلاً فلان رشته قبول بشوید. خوب مثل هر انسان عاقلی،باید تمام مقدمات لازم را برای قبول شدن آماده کنید.
مثلا باید درس بخوانید، تمرین حل کنید، تکلیف انجام بدهید، و هزار کار باید بکنید تا این که بتوانید در کنکور موفق باشید. همه این کارها را میکنید ،که البته هیچ عیب و ایرادی ندارد، وارد جلسه کنکور میشوید، آن جا هم دقت میکنید، عجله نمیکنید، با طمانینه، با وقار امتحان را می دهید و بیرون می آیید. تا اینجا هیچ مشکلی ندارد. مشکل از آن جا شروع میشود که وقتی از جلسه امتحان بیرون میآیید، تا وقتی نتایج امتحان را بدهند، دائماً دغدغه دارید، که کی نتایج را اعلام می کنند؛ آیا قبول میشوم، آیا قبول نمیشوم؟
چه زودگذشت قبل از انتخابات دوره چهارم اعضا کنونی شورا با هزاران وعده برای مردم توانستند به شورا راه پیداکنند والان بعدازچهارسال خیلی ها واقعا حرفشان راعملی کردند والان باخیال راحت منتظر هستند تا درانتخابات شرکت کنند چون مردم دیگر خوب وبدرا شناختند ولی وای براحوال بسیاری ازدوستان که چهارسال اصلا خبری ازآنان نبود والان با برگزاری جلسات مختلف دنبال رای جمع کردن هستندواسترس بسیاری برآنان حاکم است .
عارفان به ما میگفتند هدف را فراموش نکنید، اما نتیجه را به دست فراموشی بسپارید، چون نتیجه به دست تو نیست. منتظر نتیجه ماندن تمرکز را کم می کند هدفت این است که در انتخابات موفق شوید خدارا شاهدبگیروبا خودت تفکر کن قبل ازاینکه درانتخابات شرکت کنید آیابه اندازه لازم دراین چندسال به خودت زحمت دادی ؟آیا بدنبال حل مشکلات مردم بودید؟آیا واقعا با مردم بودید یابرمردم ؟
در قرآن به پیامبر گفته است که «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ» وقتی از یک کاری فارغ شدی به کار بعدی بپرداز.برخی از عارفان از این آیه چنین برداشتی داشتند. یعنی می گفتند نباید درگیر نتیجه کارمان باشیم؛ چرا که نتیجه همیشه آدمی را در آینده نگه می دارد و از زمان حال بیرون می کند. ضمن این که منتظر نتیجه بودن هیچ تاثیری در خود نتیجه ندارد. وقتی منتظر بودن هیچ تاثیری در خود نتیجه ندارد چرا وجودمان را از آن تمرکزی که لازم است دور می کنیم و منتظر نتیجه می شویم؟
سعی و تلاش آدمی شرط لازم برای موفقیت است اما شرط کافی نیست. میلیاردها عامل خارج از اختیار ما وجود دارند که باعث موفقیت یا عدم موفقیت می شوند. ما تنها باید سعی و تلاش خودمان را انجام دهیم و در باقی امور توکل کنیم. یعنی آن را بر دوش عالم بیندازیم. قرآن می فرماید: «فاذا عزمت فتوکل علی الله » . وقتی تصمیمت را گرفتی که کاری را انجام بدی نتیجه را به خداوند بسپار، چرا که نتیجه در اختیار تو نیست(البته اگر کاری انجام دادید،مردم دیگر فریب پول و وعده های الکی نخواهندخورد )
آیا میشود گفت که هر که درس خواند در کنکور قبول می شود؟، نه، اگر همه دو میلیون آدمی که درکنکور شرکت میکنند، بیشترین حد درس را بخوانند، باز هم یک دهم آن ها در کنکور قبول میشوند، نه دهم آنها در کنکور عقب میافتند، چرا؟ چون اساساً شرط لازم برای موفقیت در کنکور و در هر کاری تلاش است، اما شرط کافی تلاش نیست، میلیاردها چرخ و دنده دیگر در عالم باید دست به دست هم بدهند تا تو قبول شوی .
«از رنج، کسی به گنج وصلت نرسید/ وین طرفه که بی رنج ، کس آن گنج ندید.میگوید که هیچ کس نیست که بگوییم لزوماً با رنج کشیدن به گنج میرسد، اما همه کسانی که به گنج رسیدند حتماً رنج کشیدند. این معنایش این است که رنج شرط لازم است اما شرط کافی نیست.تمام فعالیتهای عالم همین طور است، فقط عشق الهی و گنج محبت خدا و این ها نیست، همه چیز این گونه است که تلاش من، شرط لازم موفقیت است، اصلاً شرط کافی نیست خیلی چیزهای دیگر باید دست به دست بدهند تا موفقیت حاصل شود. از نظر عارفان منتظر نتیجه ماندن هم تمرکز را از آدمی سلب می کند.