قصد دعوا نداشتم، من رفتم دعوا را تمام کنم؛ اما لیز خوردم و باعث قتل شدم

متهم که پسر جوانی است در یک درگیری دسته جمعی مرتکب  قتل شده ‌است. گزارش این قتل توسط حراست بیمارستانی به پلیس داده شد. آنها گفتند جوانی به نام پوریا که با چاقو مجروح و به بیمارستان آورده شده‌ بود، جانش را از دست داده است.

با حضور ماموران در محل و آغاز تحقیقات مشخص شد، این درگیری میان چند جوان در یک کارگاه صنعتی رخ داده و ضارب جوانی به نام کیان است.

با بازداشت کیان، او به قتل اعتراف کرد اما مدعی شد زمان حادثه پایش سر خورد و قصد قتل نداشت. با تکمیل تحقیقات و ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان تهران متهم پای میز محاکمه رفت.

در ابتدای جلسه اولیای ‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من به عمد مرتکب قتل نشدم و فقط پایم سر خورد.

او گفت: من و یکی از دوستانم به نام سیاوش به کارگاه دوست‌مان سعید رفته ‌بودیم. قرار بود خوش بگذرانیم. سیاوش حشیش و مشروب هم آورده بود. مقتول مرغ خریده بودم که جوجه درست کنم. پوریا دوست سعید هم بود و ما با پوریا رفاقت نداشتیم. سیاوش در کارگاه چند توله سگ را دید و خوشش آمد. می‌خواست سیاه‌بازی راه بیندازد و سگ‌ها را بردارد. من قبول نکردم. او سراغ پوریا رفت و به او حشیش و مشروب تعارف کرد اما او قبول نکرد و گفت اهل این چیزها نیست. سیاوش قمه برداشت و با پوریا درگیر شد. من که چاقو دستم بود به سمت آنها رفتم و خواستم درگیری را تمام کنم. گفتم بهتر است از اینجا بروند که یکدفعه به خاطر بارش برف و لیز بودن زمین، پایم سر خورد و چاقو به پوریا برخورد کرد.

متهم گفت: از آنچه اتفاق افتاده بسیار ناراحت و پشیمان هستم و از اولیای ‌دم عذرخواهی می‌کنم.

بعد از پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.