حکایت سادهلوح و پول دفنشده زیر سایه ابر
داستان گم شدن پول یک مرد ساده لوح
![حکایت سادهلوح و پول دفنشده زیر سایه ابر](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/549KLqHaJpGL/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6IsgBxQqBEzem/%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA.jpg)
ساده لوحی را در بیابان دیدند که با اوقات تلخی جای جای زمین را می کند و چیزی را جست و جو می کرد. از او پرسیدند: چه کار می کنی؟ پاسخ داد: پولی را در این زمین دفن کردم. اکنون آن را هر چه بیشتر می جویم کمتر می یابم. گفتند: مگر وقتی آن را دفن کردی برایش نشانی نگذاشته بودی؟ گفت: چرا؟ پرسیدند: نشانی چه بود؟ گفت: لکه ی ابری که روی این نقطه از زمین سایه انداخته بود.
برچسب ها:
حکایت