پروندهی مرگهای ناگهانی چرا باز میماند؟
امروز گزارش نهایی هیئت عالی بررسی ابعاد و علل وقوع سانحه بالگرد حامل مرحوم رئیسی آخرین گزارش خود را منتشر کرد تا این پرنده برای همیشه بسته شود اما این پرونده باز میماند چنان که پس از سالیان دراز پرونده مرگ غلامرضا تختی، جلال آل احمد، صمد بهرنگی، این الله طالقانی و حتی علی شریعتی که همگی مرگی طبیعی و روشن داشتند باز مانده است.
اکبر منتجبی، روزنامهنگار، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
امروز گزارش نهایی هیئت عالی بررسی ابعاد و علل وقوع سانحه بالگرد حامل مرحوم رئیسی آخرین گزارش خود را منتشر کرد تا این پرنده برای همیشه بسته شود اما این پرونده باز میماند چنان که پس از سالیان دراز پرونده مرگ غلامرضا تختی، جلال آل احمد، صمد بهرنگی، این الله طالقانی و حتی علی شریعتی که همگی مرگی طبیعی و روشن داشتند باز مانده است.
این هیئت علت اصلی سقوط بالگرد آقای رئیسی را نه توطئه بیگانگان، نه دخالت افراد حاضر در بالگرد، نه دستکاری سیستم فنی بالگرد، نه افراد نفوذی بلکه شرایطِ پیچیده اقلیمی و جوّیِ منطقه ، در فصل بهار که باعث بوجود آمدن ناگهانیِ تودهِ غلیظِ مِهِ متراکمِ و بالارونده، به سمت ارتفاع، و برخورد بالگرد، با کوه شده است اعلام کرد. در واقع مقصر اصلی سقوط بالگرد، شرایط جوی ناگهانی است که از قبل نیز قابل پیشبینی نبوده. طبیعی است که آنچه تیم تحقیق و بررسی اعلام کردهاند حکم نهایی تا این لحظه است اما به نظر میرسد که این حکم پایانی بر بسته شدن پرونده در اذهان دوستداران و هواداران آقای رئیسی نیست.
اساسا ما ایرانیها همیشه مشکوک هستیم و دچار توهم توطئه. صمد در آب ارس غرق میشود اما دوستان تودهای او برایش مرثیه سرایی میکنند که شاه او را کُشته و صمد به مرگ طبیعی نمرده است. علی شریعتی در خانه سکته میکند اما ابتدای انقلاب او را معلم شهید میخوانند. غلامرضا تختی به دلیل مسایل خانوادگی خودکشی میکند اما ما ملت همیشه در صحنه مرگ او را به اختلافاتش با حکومت وقت گره میزنیم و خودکشی را سفیدشویی میکنیم تا هم مبرا از گناه شود و هم ابعاد حماسی سیاسی یابد و هم پرونده تا ابد باز بماند. جلال آل احمد بنابر نوشتهی سیمین خانوم همسرش به دلیل مصرف بیش از حد مشروبات الکی و مواد مخدر میمیرد اما ما مرگ او را مشکوک میخوانیم چون او را به نماد ایستادگی روشنفکری تعبیر کردهایم که ساواک سرش را زیر آب کرده است.
این پروندهها هیچگاه بسته نمیشوند زیرا روایت حقیقی زیر روایت جعلی مدفون میشود؛ زیرا ما مردمی غیر عادی هستیم. حقیقت را باور نداریم و افسانه را بیش از زندگی دوست داریم. و در این میان برخی از جریاناتی که دروغ را بیشتر از راست میپسندند، با طرح سئوالات جانبدارانه، مرگها را مشکوک و غیرطبیعی میخوانند تا از کنار آن بهرهبرداری سیاسی کنند که در بزنگاه لازم ماهی خود را از آب گلآلود صید کنند. برای آنها کارکرد افراد مُرده مهمتر از زنده بودنشان است.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.