بررسی جایگاه رفیع شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری
در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که کاندیداهای نام آشنای زیادی برای پذیرفتن این منصب ثبت نام کرده اند طبیعی است که تعدادی از آن ها به دلایل مشخص و روشنی نتوانند نمره قبولی را در ترازوی صلاحیت شورای نگهبان کسب کنند. به حمد الهی مسئولینی که بار دیگر با انتخاب صندلی ریاست قوه مجریه پا در عرصه گذاشته اند خود به اهمیت و جایگاه شورای نگهبان واقف هستند و با هرگونه تشکیک و جنجال امنیت انتخابات را تحت الشعاع قرار نخواهند داد.

قوه مقننه در جمهوری اسلامی ایران از دو رکن «مجلس شورای اسلامی» و «شورای نگهبان» تشکیل شده است؛ اهمیت رکن دوم به حدی است که رکن اول بدون آن اعتبار قانونی نخواهد داشت.
در قانون اساسی این نهاد تاثیرگذار وظیفه نظارت بر تدوین قوانین در مجلس شورای اسلامی و همچنین نظارت بر کلیه انتخابات کشور را دارد. این شورا موظف است صلاحیت همه نامزدهایی که جهت شرکت در هر انتخابات به جز انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در وزارت کشور ثبت نام میکنند را بررسی کرده و پس از آن اجازه شرکت در انتخابات را به کاندیداها بدهد.
در اهمیت این نهاد همین بس که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اعضای آن را "حافظ مصالح اسلام و مسلمین" دانسته و نسبت به کسانی که علیه تصمیمات فقهای شورا حرف می زنند، میفرمایند: "من به این آقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است".
به طور کلی برگزاری هر گونه "انتخابات" در دولتهای جهان، گذاشتن مسئولیت سیاسی به عهده ملت است و از ستون اصلی "دموکراسی" محسوب میشود؛ تا جایی که اصطلاح دموکراسیِ نمایندگی Representative Democracy به معنی دخالت مستقیم مردم در انتخاب نمایندگانشان به اصطلاحی متعارف در فرهنگ علوم سیاسی تبدیل شده و این مفهوم، اساساً در رژیمهای خودکامهای مانند پادشاهی عربستان سعودی مفهومی بیگانه است.
بدیهی است برای انتخاباتهای مختلف، ساز و کارهای اجرایی در سیستم هر کشور تعریف شده است. انتخابکنندگان و انتخابشوندگان، بر اساس این قانونها مشمول محدودیتهایی مانند سن، سلامتی روان، عدم پیشینۀ مجرمیت و غیره میگردند که از نظر حقوقی در قانون اساسی کشورهای دنیا با عنوان "بررسی صلاحیتها" به کار میرود و در هر کشور بر عهدۀ نهاد خاصی گذارده شده است.
در اکثر کشورهای دنیا به منظور اعمال نظارت بر انتخابات، مراجعی قانونی وجود دارند و نهادهایی حدوداً مشابه یکدیگر دارای شرح وظایف و عملکردهای مشابه به خصوص در کشورهای دارای ساختار دموکراتیک هستند.
اینکه برخی تلاش دارند، بررسی صلاحیت ها در انتخابات را به عنوان یک اشکال نظام اسلامی مطرح کنند، سخن غیرفنی و ناشیانه ای است زیرا بررسی صلاحیت کاندیداها و عبور آنها از صافی های قانونی، در دموکراسی های دنیا وجود دارد.
نهادهای مشابه شورای نگهبان در خارج از کشور
بر اساس اصل 99 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان، وظیفهی نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد. به موجب تفسیر شورای نگهبان، نظارت یاد شده در این اصل «نظارتی استصوابی» است که شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میباشد. تلقی برخیها از نظارت بر انتخابات، ایجاد نوعی محدویت در حقوق سیاسی مردم است. حال آن که چنین دیدگاهی در مورد مسألهی نظارت و حقوق مردم وجود نداشته و نخواهد داشت.
در اکثر کشورهای دنیا به منظور اعمال نظارت بر انتخابات، مراجعی قانونی وجود دارند. «شورای نگهبان» در جمهوری اسلامی ایران، «دادگاه قانون اساسی» در ترکیه، «شورای قانون اساسی»، «دیوان عالی عدالت» در فرانسه، «دادگاه قانون اساسی» در آلمان،«مجلس نمایندگان» و «سنا» در آمریکا، «مجلس عوام» در انگلستان و «دادگاه قانون اساسی» در روسیه، این نقش نظارتی را ایفا مینمایند. بنابراین مشابه شورای نگهبان قانون اساسی ایران، در کشورهای دیگر هم نهادهایی تحت عنوان شورا یا دادگاه وجوددارند که وظیفهی آنها نظارت بر صحت انتخابات است. تنها تفاوتی که وجود دارد آن است که در دیگر کشورها این نظارت در نهایت به دادگاه قانون اساسی، دادگاه عالی عدالت، شورای قانون اساسی، دیوان عالی کشور یا نهاد مشابه دیگری که واپسین تصمیم را گرفته و در برابر این تصمیم به شخص یا نهادی پاسخگو نیست، ختم میشود.
به عبارت دیگر وجود نهاد نظارتی در دیگر کشورها مورد تردید نیست، تنها ماهیت این نهادها متفاوت است که آن هم به ساختار سیاسی- حقوقی کشورها بستگی دارد. در واقع آن چه که موجب ایجاد شبهه مبنی بر عدم وجود نهاد نظارتی بر انتخابات میشود، صرفاً نشأت گرفته از عدم آگاهی از حقوق اساسی و نظام انتخاباتی دیگر کشورها است. وگرنه نظام انتخاباتی در غرب دارای یک صافی ظریف است که جریان انتخابات را کنترل مینماید.
به عنوان نمونه در فرانسه برای آن که نامزدی فرد جهت تصدی مقام نمایندگی مردم رسمیت بیابد، لازم است حدود 500 نفر از نمایندگان –اعم از نمایندگان مجلس یا شوراها و...- او را تأیید کرده باشند و به عبارتی پای طومار صلاحیت وی را امضا نمایند. طبق قانون، این 500 نفر باید لااقل از 30 استان مختلف کشور باشند و از هر استان بیش از 50 امضا نمیشود، جمع نمود. بنابراین فقط افرادی میتوانند به عنوان نامزد خود را مطرح سازند که صلاحیت خود را قبلاً در سطح کشوری به نمایش گذارده باشند. فرانسویها معتقدند این تأیید صلاحیت از ظهور به قول آنان «پارشوتیستها» یعنی افردی که به یکباره در میدان سیاست ظاهر شده و رأی مردم را با خود همراه میسازند، ممانعت به عمل میآورد.
اهمیت شورای نگهبان و پیامدهای عدم تمکین به آرای آن
هم بنیانگذار جمهوری اسلامی و هم رهبر کبیر انقلاب اهتمام خاصی به جایگاه شورای نگهبان و پاسداری همه جانبه از آرا و نظرات آن داشتند و دارند. لذا از لابلای بیانات ایشان بهترین نکات جهت تبیین جایگاه این شورای محترم را میتوان یافت.
دیدگاههای مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در سال های اخیر تاکیدات فراوانی را بر فصل الخطاب بودن نظر شورای نگهبان و همچنین با قاطعیت برخورد کردن آنها با کسانی که قرار است در حوزه بالای اجرایی کشور مسئولیت احراز کنند، داشته اند که به مطالعه برخی از آنها می پردازیم.
افراد صالح را به مردم معرفی کنید تا انتخاب کنند
شورای محترم نگهبان که از انسانهای پرهیزکار، متقی و آگاه تشکیل شده براساس وظایف قانونی خود، کسانی را که برای ریاست جمهوری صالح هستند به مردم معرفی می کنند و مردم از میان نامزدهای معرفی شده، کسی را که صالح تر است و بیشتر به درد ملت می خورد انتخاب خواهند کرد. عمل به قانون معیاری بسیار خوب و وسیله ای برای آرامش و آسایش ملت و حفظ وحدت ملی است و به هیچ دلیلی نباید کسی از آن تخطی کند. 1392/2/25
شورای نگهبان باید چه کسی را تایید صلاحیت کند؟
کسانى هم که میخواهند صلاحیتها را ملاحظه کنند و بر اساس آن تصمیمگیرى کنند، همه چیز را در کنار هم باید ببینند. رئیس جمهور، هم باید کارى باشد، هم باید مردمى باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشى باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد - مجرى قانون است - هم باید درد مردم را احساس کند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند؛ اینها خصوصیاتى است که در انتخاب آن کسى که ما میخواهیم کلید اجرائى کشور را به او بسپریم، نقش دارد. ما مردم در این زمینه تصمیمگیریم. هیچ کس هم نگوید که رأى من یک نفر چه اثرى دارد. میلیونها از همین یک نفرها تشکیل میشود. همه احساس وظیفه کنند و انشاءاللّه وارد میدان شوند. ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
در انتخابات نباید تعبیر برنده و بازنده و این اصطلاحات غربىِ مادى را به کار برد
بدیهى است در هر انتخاباتى، یک عدهاى به نتیجهى مطلوبِ خودشان نمیرسند - من نمیخواهم اسمش را بگذارم بازندهى انتخابات؛ نباید تعبیر برنده و بازنده و این واژهها و اصطلاحات غربىِ مادى را به کار برد؛ اگر براى خدا و براى انجام تکلیف وارد میشویم، برد و باخت وجود ندارد - خب، اینها اعتراض دارند. انسان پیش قاضى هم که میرود، همین جور است. قضاوتى در یک دادگاهى وجود دارد؛ آن طرفى که در این قضاوت به مقصود خود رسیده، خوشحال است، آن طرف دیگر ناراحت است؛ آن طرف دیگر نباید دادگاه را متهم کند که برخلاف حق عمل کرده؛ نه، دادگاه است و بر طبق قانون عمل میکند؛ منتها او ناراحت میشود، ناراضى میشود. باید همهى آنچه را که پیش مىآید - که مبتنى بر قانون است - تحمل کنیم؛ این را باید همهمان یاد بگیریم؛ این صبرِ انقلابى است، این تحملِ انقلابى است. امیدواریم خداى متعال هم دلها را هدایت کند به آنچه که براى کشور بهتر است. ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
صلاحیت داوطلبین باید احراز شود
روالِ احراز و تشخیص صلاحیت یک روال همهجایىِ دنیایى است و مخصوص ایران و مخصوص مجلس شوراى اسلامى هم نیست. در همه جا وقتى انسان براى مسئولیتى مأموریت دارد که مسئول معیّن کند، قهراً تفحّص و جستجو مىکند که آیا این شخص صلاحیت دارد یا ندارد؛ این هیچ ارتباط ندارد به اینکه مجلس شوراى اسلامى باشد یا غیر مجلس شوراى اسلامى. بنابراین کار، کار معمولىاى است؛ کارى است که در همه جاى دنیا و پیش همهى عقلاى عالم انجام مىگیرد. 1382/10/24
بعضى مىگویند حقّ شهروندىِ انتخاب شدن را نبایستى سلب کرد. حقّ انتخاب شدن، حق شهروندى معمولى مثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکن شدن در شهر و راه رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و ... نیست. این یک حقّ شهروندى است که براى دارندهى آن صلاحیتهایى لازم است که این صلاحیتها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شوراى نگهبان نیست؛ هم وزارت کشور است، هم شوراى نگهبان، که باید صلاحیتها را احراز کنند. در احراز صلاحیت نامزدها خودِ مردم بهترین افراد هستند و بیشترین مسئولیتها را دارند که وقتى انسانى را احراز صلاحیت کردند، به همدیگر معرفى کنند و آن کسانى که مىتوانند، براى آن شخص امکانات فراهم نمایند، تا انسان صالح بتواند وارد این میدان شود. 1382/09/26
احراز صلاحیت با دید صددرصد قانونی باشد
رد صلاحیت از دو حال خارج نیست؛ یا رد صلاحیتِ کسى است که طبق قانون صلاحیت دارد- که این غلط است- یا رد صلاحیت کسى است که واقعاً طبق قانون صلاحیت ندارد، که این درست است. نمىشود بهطور مطلق گفت رد صلاحیت خوب است یا بد است. در یک صورت رد صلاحیت خوب است، در یک صورت بد است. باید به مسئولان احراز صلاحیتها توصیه کنیم که با دید صددرصد قانونى و بدون هیچ ملاحظهیى از هیچ طرف نگاه کنند. این، چیزى است که بنده همیشه توصیه مىکنم. 1384/02/19
البته کسانى که به عنوان نامزد انتخابات به مردم معرفى مىشوند، معنایش این است که اینها صلاحیت دارند و این معرفى، امضاى صلاحیت اینهاست. دستگاهها بایستى مراقب باشند که این امضاء بیهوده، خلاف و دروغ نباشد. این دروغ گفتن به مردم است؛ هم رد کردنِ آدم صالح، هم پذیرفتنِ آدم ناصالح؛ هر دو بد و هر دو خلاف است. 1382/10/18
به نظر من مُرّ قانون خیلى مهم است. البته شما اهل قانون هستید و مىدانید که قانون زبان دارد؛ زبان قانون را باید دانست و حدود قانون را باید کشف کرد. گاهى اوقات کلمات و الفاظ براى بیان آن مغزها و محتواى حقیقىِ قانون کافى نیستند؛ قانونشناسى مثل شماها مىتواند درک کند که واقعاً قانون چه دارد مىگوید. 1370/12/04
به جوسازىها ابداً نباید اعتناء کرد
نظارت شوراى نگهبان در مسائل انتخابات، یکى از مهمترین کارهائى است که انجام مىدهد؛ کار بسیار مهمى است، کار بسیار لازمى است. به جوسازىهائى که علیه این کار مىشود، ابداً نباید اعتناء کرد. البته کار را باید درست انجام داد. به همان اندازه که کار مهم است، به همان اندازه سلامت کار مهم است. یعنى باید معیارها را درست فهمید، و فقط بر اساس این معیارها قبول کرد یا رد کرد. از این معیارها نباید تخطى شود، کوتاهى هم نباید بشود، غفلت هم نباید بشود. 1386/04/20
اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیلهى شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهورى، و هر انتخاباتى که نظارت آن بر عهدهى شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهمتر، همه بر دوش شوراى نگهبان گذاشته شده است. 1386/04/20
*** در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که کاندیداهای نام آشنای زیادی برای پذیرفتن این منصب ثبت نام کرده اند طبیعی است که تعدادی از آن ها به دلایل مشخص و روشنی نتوانند نمره قبولی را در ترازوی صلاحیت شورای نگهبان کسب کنند.
به حمد الهی مسئولینی که بار دیگر با انتخاب صندلی ریاست قوه مجریه پا در عرصه گذاشته اند خود به اهمیت و جایگاه شورای نگهبان واقف هستند و با هرگونه تشکیک و جنجال امنیت انتخابات را تحت الشعاع قرار نخواهند داد.
مطالبه مردم هم همین است که مرجع واحد که مورد اعتماد آن ها نیز هست در مورد صلاحیت واقعی ثبتنام کننده ها رای بی برو برگشت دهد.