قاب هایی پُر از توریست
لبخند به لب، ایستادهاند رو به دوربین ، ژست گرفتهاند و برای همیشه خودشان و لبخندشان ثبت شده در خاطرات نصف جهان. حتی وقتی که دیگر نباشند، برگشته باشند کشورخودشان، برگشته باشند چین، آلمان ،رومانی ، هند یا هرجای دیگر، خاطره حضور این توریستها از ذهن اصفهان پاک نمیشود.
غریبه هستند، با شکل ، ظاهر و زبانی متفاوت؛ شاید به خاطر همین است که خیلی زود به چشم میآیند؛ غریبههایی که چند روزی مهمان کشور ما شدهاند. گاه چند هزار کیلومتر راه آمدهاند و اینجا وقتی مقابل آثار باستانی و بناهای دیدنی ایران ما ایستادهاند ، مات و مبهوت عظمت، قدمت و فرهنگ عمیق و تاریخ درازدامان این کشور شدهاند. فرقی نمیکند مبداءشان کجای کره جغرافیا باشد، آنها مقصد را درست انتخابکردهاند. به این باور رسیدهاند که باوجود تمام هجمههای مختلفی که آن سوی این مرزها علیه ایران وجود دارد، ایران را باید دید. به همین بهانه با رسول مجاهدی ، یکی از اعضای کانون عکس اصفهان، که این علاقه و حضور خارجیها در ایران را در قاب دوربینش ماندگار میکند،به گفتوگو نشسته ایم.
معلوم است علاقه زیادی به اصفهان دارید؟
خب من بچه اصفهانم...اصفهانی باشی و اصفهان را دوست نداشته باشی مگر میشود؟!
شغل اصلیتان عکاسی است؟
نه حرفه من در ارتباط با کامپیوتر است، اما علاقهام عکاسی است.
چطور به فکر عکاسی از توریستها افتادید؟
از اول هدفم عکاسی از توریست ها نبود، من یک صفحه عمومی در اینستاگرام دارم، که کلا مربوط به اصفهان است و تصاویر مختلف شهرم را به خاطر علاقهای که به آن دارم میگذارم. اوایل بیشتر از معماری اصفهان عکاسی میکردم. از بناهای معروف، بناهایی که کمتر دیده شدهاند. اما از وقتی توریستها در شهر ما زیاد شدند، به فکر توریستگرافی افتادم. میخواستم نشان بدهم که کشور من با آغوش باز پذیرای آنهاست...
یعنی از کِی؟
تقریبا یک سال پیش که توریست واقعا در شهر اصفهان زیاد شد، هنوز هم امکان ندارد شما به یک مکان دیدنی بروی و توریست نبینی. البته من قبلا هم که توریست ها را می دیدم جلو میرفتم و صحبت میکردم ، خیلی دلم میخواست نظرشان را درباره ایران بدانم. الان هم به همان ترتیب میروم و چند دقیقه با هم صحبت میکنیم. مشکلاتشان را میپرسم و از آنها اجازه میگیرم برای عکاسی که بدون استثنا همه قبول میکنند.
نظرشان درباره ایران چیست؟
نظرشان مثبت ِ مثبت است ، همه از اینکه مهمان کشور ما شدهاند حس خوبی دارند و البته تعجبزده هم هستند یعنی ایران را آنطوری که در ذهنشان بوده نمیبینند. میگویند که با آمدنشان دید جدیدی راجع به ایران پیدا کردهاند. مثلا میگویند که ما تا قبل ازاینکه به ایران بیاییم فکر میکردیم باید با لباس کثیف و موهای ژولیده بین عموم رفت و آمد کنیم تا شبیه باشیم و به ما کاری نداشته باشند! اما حالا که وارد ایران شدیم میبینیم فضا کاملا متفاوت است و آن تصویری که از ایران برای ما ساخته بودند اصلا حقیقت ندارد. همگی میگویند که مردم ایران فرهنگ اصیلی دارند که از همان برخوردهای اول به چشم میآید و شدیدا هم مهمان نواز هستند. یادم است یک بار یکی از این توریستها میگفت من به کشورهای زیادی سفرکردهام اما مردم ایران تنها مردمی هستند که دوستانه با ما ارتباط برقرار میکنند و هرچیزی که دارند را با ما شریک میشوند مثلا غذا یا بستنی و ... درحالیکه درکشورهای دیگرهمیشه میخواهند از توریست هاچیزی بگیرند.
کدام شهر را بیشتر دوست دارند؟
همه شهرهای ایران را دوست دارند؛ یعنی هرجایی را که دیدهباشند. از آثار باستانی و تاریخی ما خیلی تعریف میکنند، میگویند این نشان دهنده تاریخی بودن کشور شماست. شما مردمی با اصالت و با فرهنگ هستید.
چه مشکلی بیشتر از همه در ایران توجه شان را جلب میکند؟
تنها مشکلی که همه آنها دارند و فکر کنم بین توریستها مشترک باشد، بحث رفت وآمد است. بحث مترو و وسایل نقلیه عمومی. همه میگویند که وقتشان در اتوبوس و تاکسی و ... میگذرد و جابجایی شان خیلی زمان می برد. همه توریستها از ترافیک مینالند، آرزو میکنند که کاش مترو در همه جا وجود داشت و آنها سریعتر به مقصدشان میرسیدند و فرصت بیشتری برای دیدن مکان های دیدنی داشتند.
بعد از رفتن آنها از ایران باز هم با این توریستها، در ارتباط هستید؟
بله ازطریق اینستاگرام. همگی میگویند که ما با یک دنیا خاطره خوب ازایران به کشورمان برگشتهایم و به هموطنان مان گفته ایم که چهره واقعی ایران این تصویری نیست که برای ما ساختهاند، ایران را باید خودتان ببینید و تجربه کنید.