تاثیر کمآبی بر بازار سرمایه
میگویند جنگ جهانی سوم که ممکن است بزودی هم اتفاق بیفتد این بار بر سر موضوع آب و کمآبی و تلاش کشورها برای بدست آوردن منابع آبی خواهد بود.
میگویند جنگ جهانی سوم که ممکن است بزودی هم اتفاق بیفتد این بار بر سر موضوع آب و کمآبی و تلاش کشورها برای بدست آوردن منابع آبی خواهد بود. مادهای که از آن به عنوان مایع حیات یاد میشود و اگر هم روزی جنگی میان دو کشور یا کشورها با یکدیگر بر سر آن رخ دهد خیلی هم دور از ذهن نیست؛ هر چه باشد حیات بشر و جهان اگر قرار باشد تنها به یک چیز وابسته باشد آن ماده "آب" است و بس.
بر این اساس موضوع کمآبی بحرانی است که کم و زیاد، بیشتر کشورهای دنیا با آن دست به گریبان هستند و تنش آبی همه جوانب زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد، چه این جنبه زندگی فردی و تلاش برای بقا باشد، چه موضوعات دیگر از جنبه فعالیتهای اقتصادی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر خود را بر بازار سرمایه نیز خواهد گذاشت.
بر این نگاهی به شرکتها و صنایع حاضر در بازار سرمایه نشان میدهد این صنایع و شرکتها علاوه بر این که از کلیت بحران کمآبی همانند سایر سطوح و جوانب مختلف کشور تحت تاثیر قرار خواهند گرفت، به طور ویژه نیز از موضوع خشکسالی تاثیرپذیر خواهند بود؛ چرا که مکان احداث و قرارگیری برخی از این شرکتها و همچنین نوع فعالیت برخی از آنها بیش از سایر صنایع و شرکتها تحت تاثیر بحران کمآبی است.
بر این اساس مطابق آمار موجود حدود نیمی از شرکتهای حاضر در بازار سهام در اقلیم مرکزی ایران قرار گرفتهاند که در شرایط عادی موضوع تامین آب در این مناطق و شرکتها امری قابل تامل و دشوار است، چه رسد به زمانی که صحبت از کمآبی و تنش آبی در میان باشد که موضوع بحران آب و خشکسالی میتواند بیش از پیش فعالیت، تولید و سودآوری این شرکتها را تحت تاثیر خود قرار دهد.
به عنوان مثال در استانی چون اصفهان که به خودی خود به لحاظ جغرافیایی منطقه کمآب و خشکی در جغرافیای کشور است، تولید و سودآوری شرکتهایی مانند فولاد مبارکه و ذوبآهن به لحاظ ماهیت فعالیت آنها وابسته به آب است و اگر قرار باشد موضوع کمآبی بیش از پیش جدی شود بدون شک کمبود آب اثراتی چون افزایش قیمت آب مصرفی این شرکتها را به همراه دارد که این مولفه تولید و سودآوری این دسته از شرکتها و صنایع را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نکته قابل توجه و تامل در این زمینه این است در حالی جانمایی اشتباه شرکتهای فولادی طی سالهای گذشته یکی از مشکلات اصلی این صنعت در کشور به شمار میآید که صنایعی همچون فولاد که برای تولید محصولات خود به آب بالایی نیاز دارند، در کشوری مانند چین در کنار دریا احداث و راهاندازی میشوند تا آب مصرفی خود را از این طریق دریافت و مصرف کنند. ضمن این که از این طریق در هزینه حمل و نقل و صادرات محصولات این شرکتها نیز صرفهجویی میشود؛ که مجموعه این عوامل مساوری است با کاهش هزینه تمام شده محصولات، افزایش سودآوری و رقابتپذیری بیشتر.
این در حالی است که در کشور ما همانگونه که اشاره شد به دلیل جانمایی اشتباه شرکتها که در برخی موارد به دلیل نگاههای سیاسی و نیز عدم کارشناسی مناسب و بررسی دقیق رخ داده است، مشکلات زیست محیطی و کمآبی برای این مناطق اتفاق افتاده است و کار به جایی رسیده تا برای جبران منابع آبی مورد نیاز این دسته از شرکتها طرحهایی چون جمعآوری پسماند و فاضلابهای شهری برای حل مشکل آب مورد نیاز صنایع و البته بیتدبیری متولیان امر در این زمینه تدبیر شود.
در هر حال این روزها موضوع کمآبی و بیآبی در حالی در صدر خبرها و رویدادهای کشور قرار گرفته است که کاهش بارشها در زمستان گذشته نیز رنگ و روی این تهدید را پررنگتر کرده است، تا جایی که در خصوص اثرات کمآبی بر اقتصاد و بازار سرمایه کشور برخی تحلیلگران بر این باورند سازمان بورس اوراق بهادار باید از این پس شرکتها را به توضیح و ارائه گزارش در خصوص اثرات مولفهای به نام "آب" بر میزان درآمدهایشان در گزارشهای مالی ملزم کند.
در مجموع باید گفت از بخت بد است یا هر چیز دیگر، این روزها بحران کمآبی و خشکسالی در کشورهای مختلف از جمله کشور ما خودنمایی میکند و علاوه بر اثرات زیست محیطی، مشکلاتی همچون افزایش قیمت، جیرهبندی و قطعی آب به طور ویژه، رهآورد خشکسالی برای بازار سرمایه و صنایع و شرکتهای آن است و این موضوع بیش از هر عامل دیگری میتواند سودآوری شرکتها و کلیت بازار سهام را تحت تاثیر خود قرار دهد و از سود و منفعت سهامداران نیز کم کند.
بنابراین تا بیش از این دیر نشده باید با انجام اقداماتی چون بروزرسانی تکنولوژی مورد استفاده در صنایع و همچنین بهینهسازی خط تولید از مصرف آب و هدررفت آن و اثراتش بر بازار سرمایه کم کرد.
هر چند موضوع کمآبی و خشکسالی بحث تازهای در کشور و اقتصاد ما نبوده و نیست و این سرزمین سالهای متمادی میباشد که با موضوعی بنام خشکسالی عجین است و عادت به کمآبی و بیآبی موجب شده تا تدبیری در این زمینه تدبیر نشود؛ خواه اثراتش بر زندگی مردم باشد، خواه بر شرکتها و صنایع و حوزهای به نام بازار سرمایه و سهامدارانش!