مدیریت مصرف، راهنجات کوتاهمدت یا اساسی؟
یکی از مهمترین شعارهایی که از ابتدای دولت دوازدهم برای حل بحران آب و برق مطرح میشود این است که مدیریت مصرف میتواند مشکل کم آبی و خاموشی کشور را برطرف کند، این در شرایطی است که درکنار این موضوع، هنوز کارهای اجرایی آبی و برقی بسیاری در کشور نیمه کاره باقی مانده و لازم است که دولت به این طرحها نیز توجه کند.
مدیریت مصرف و تقاضا گرچه موضوعی مهم و قابل توجه است ولی اینکه تمام بار کمک به حفظ پایداری شبکه آب و برق بر دوش مشترکان باشد، کافی نیست؛ هرچند وزیر نیرو باوری اساسی به این موضوع دارد و در آخرین صحبتهای خود نیز بار دیگر صراحتا اعلام کرده که راهحل و کلید حل مشکل آب شرب و برق در دست مردم است.
وی معتقد است اگر از همین امروز به طور جدی مسئله اصلاح مصرف و دور شدن از بدمصرفی در دستور کار قرار بگیرد مطمئنا در این دو بخش مهم، تابستان امسال را بدون مشکل سپری خواهیم کرد.
شرایط پیش رو اردکانیان را در شرایط پیچیدهای قرار داده، همین مساله نیز موجب شده که مدیریت مصرف را بهترین راه حل در کوتاه مدت بداند اما این در شرایطی است که در بسیاری از اقدامات همچون خروج نیروگاههای فرسوده، افزایش راندمان نیروگاهها، استفاده و بازچرخانی از پساب و بسیاری از موارد دیگر نیز دچار عقب ماندگی هستیم و باید اقدامات جدی در این زمینه صورت بگیرد.
بر اساس آمار در حال حاضر ۳۰۰۰ هزار مگاوات نیروگاه فرسوده در سراسر کشور وجود دارد که طبق براوردهای صورت گرفته پنج سال زمان برای جایگزینی این نیروگاه ها نیاز است علاوه بر این نیز هر نیروگاه جدیدی که احداث شود به ۲ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد که در صورت تامین این مبلغ می توان با نیروگاه های اسقاطی خداحافظی کرد.
از سوی دیگر با توجه به گسترش روزافزون صنایع آببر، استفاده از پساب یکی از بهترین راهکارها برای کاهش معضل کمبود آب است همچنین به علت کمبود منابع آبی در سالهای آتی چارهای جز تفکیک آب مصرفی بخشهای مختلف از آب شرب باقی نمیماند. این مساله در شرایطی است که به طلای خاکستری در ایران علی رقم برنامههای از پیش عنوان شده توجه نمیشود.
وضعیت منابع آبی در ایران به شکلی است که میبایست علاوه بر تدابیر مدیریت مصرف به مساله پروژه های اجرایی نیز توجه شود و به نظر میرسد که تاکید بر مدیریت مصرف گرچه در کوتاه مدت پاسخگو باشد، املا بیشک نمیتوان تنها به این شعار برای سالهای دور نیز تکیه کرد.