//
کدخبر: ۱۱۷۳۴۷ //

من بن لادن را کشتم

«من بن لادن را کشتم» پنجمین اثر مهدی رضایی است که در آن، مخاطب با یک رمان اکشن، جسورانه و هیجان‌انگیز روبه‌رو است.

من بن لادن را کشتم
به گزارش فرتاک نیوز،

پیش از این رمان «چه کسی از دیوانه ها نمی‌ترسد؟» مجموعه داستان «آواز گوسفندها» رمان «روزگار فراموش شده» و کتاب تحقیقی «خطاهای نویسندگی و تجربیات نویسندگی» معرف قلم این نویسنده و پژوهشگر جوان بوده است.

حالا مخاطبانش او را یک نویسنده معترض و منتقد اجتماعی می‌دانند. نقد اجتماع و اعتراض به بی‌تفاوتی‌ها در همه آثار داستانی او دیده می‌شود. اما آخرین اثر او مخاطبانش را بیش از پیش غافلگیر می‌کند.

او این بار نه مثل اولین رمانش به سراغ نقد جامعه ایرانی رفته، نه مثل آواز گوسفندهایش به سراغ نقد روابط اجتماعی رفته و نه مثل روزگار فراموش شده‌اش به سراغ نقد انقلابیون رفته است. او این بار خطر بزرگ‌تری در عرصه نویسندگی انجام داده و در این رمان به نقد جوامع بین‌المللی می‌پردازد. او مستقیم نوک قلمش را به سمت سازمان ملل و حکومت آمریکا گرفته. عملا هر دو این ها را فاسد و جنگ‌افروز و ضدانسانی معرفی می‌کند.

شاید چنین دیدگاهی درباره حکومت آمریکا حرف تازه‌ای نباشد اما وقتی این نگاه طرف دیگرش سازمان ملل باشد، اینجاست که جذابیت و ارعاب و جسارت در اثر خودنمایی می‌کند.

شخصیت اصلی این رمان یک کماندو ویژه صلح سازمان ملل است که با توجه به فسادهای موجود در سازمان فراری می‌شود و از یک گروه نظامی خصوصی سر در می‌آورد. این فقط یک شروع است و این کماندوی فراری به جریان‌هایی وارد می‌شود که مجبور است به ایران بیاید و دوباره به آمریکا برگردد و بعد برای یک ماموریت مهم به مکه برود و در آخر برای کشتن بن لادن به ایبت‌آباد پاکستان راهی شود.

اتفاقات و اسناد ارائه شده این رمان آنقدر واقعی است و روایت داستان چنان جذاب است که یک‌باره به همه چیزهایی که درباره اتفاقات از یازده سپتامبر تا کشته شدن بن لادن دیده و شنیده‌ایم، شک می‌کنیم.

جسارت نویسنده در اینکه تلاش می‌کند در چنین اثری سازمان ملل را نه تنها یک سازمان بی‌مصرف نشان دهد، بلکه تلاش در الزام انحلال چنین سازمانی را مطرح می‌کند که این جسارت در نوع خود جالب، کم‌نظیر و ستودنی است.

مهدی رضایی با آخرین اثرش بیش از پیش نگاه مخاطبان را به خود جلب کرده است. نوک تیز قلم مهدی رضایی چه در لفافه و چه در سطح رویی آثارش، بی‌محابا دریده است. گاهی دل جامعه را، گاهی دل انسان‌ها را و حالا اثری که می‌تواند نگاه بی‌تفاوت جوامع بین‌المللی را بدرد.

این رمان پر است از صحنه‌های بی‌نظیر اکشن و کشتار و سلاخی که شاید نمونه‌هایش را در فیلم‌ها یا مستندها دیده باشیم اما وجود چنین صحنه‌هایی خشن در یک اثر داستانی حداقل به یاد نگارنده‌ی این متن نمی‌آید. به هر رو این رمان به‌عنوان رمانی متفاوت، جذاب و خواندنی به مشتاقان عرصه رمان توصیه می‌شود.

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
منبع: اکونا پرس
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۱۱۷۳۴۷ //
ارسال نظر