//
کدخبر: ۱۴۸۹۷۷ //

پرفروش‌ترین رمان‌های ایرانی در ۵ دهه اخیر

ادبیات و جامعه، هر دو در حال تحرک و تحول هستند و بر هم تاثیر متقابل می‌گذارند؛ نویسنده تحت تاثیر محیط و زمانی است که در آن زندگی می‌کند و منطبق با آن شرایط دست به آفرینش ادبی می‌زند و بی‌تردید جامعه در پدیدآوردن آن اثر دخالت مستقیم دارد و بر تفکر و احساسات نویسنده موثر است.

پرفروش‌ترین رمان‌های ایرانی در ۵ دهه اخیر
به گزارش فرتاک نیوز،

«فرهیختگان» با این مقدمه نوشت: شاید برای شما جذاب باشد که بدانید چه اتفاقی در سیر داستان‌نویسی ایران افتاده است؛ اینکه مثلا در دهه ۷۰ چه کتابی پرمخاطب بوده و چه نویسنده‌ای برای مردم جذاب بوده و به دنبال کتاب‌هایش می‌رفتند و تا کتابی منتشر می‌شد، به سراغش می‌رفتند.

به بهانه هفته کتاب و کتاب‌خوانی قصه آدم‌ها و کتاب‌ها و خواندن آنها در فاصله چهار‌دهه بین سال‌های ۵۸ تا ۹۷ را در این گزارش بررسی کردیم. خواستیم تا ببینیم چه اتفاقی در ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب افتاده است.

دهه ۵۰

در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹ به گواهی آمار موجود، ۱۸‌ رمان و داستان‌ بلند نوشته و در بازار نشر سال‌های ابتدای انقلاب عرضه شده است.

رمان‌هایی چون «آتش بدون دود»، نوشته نادر ابراهیمی، «طاغوت در یک جزیره ناشناس» نویسنده محمود حکیمی، «سلول ۱۸» علی‌اشرف درویشیان، «جای خالی سلوچ» نویسنده محمود دولت‌آبادی، «خون پای نخل» نویسنده جمشید فاروقی، «فیل در تاریکی» نوشته قاسم هاشمی‌نژاد و «رقص رنج» نوشته خسرو نسیمی، از جمله مهم‌ترین آثار آن سال‌ها بودند که هرکدام از این آثار سرنوشتی متفاوت در سال‌های بعد از انتشارشان داشتند.

غالب آثاری که در این دوره نوشته شدند، به رنجی که مردم در زمان طاغوت کشیدند اشاره دارد؛ رنجی که نویسندگان این کتاب‌ها سعی کرده‌اند با نشان دادن زندگی مردم در سطح‌های مختلف در شهر و روستا آن را به تصویر بکشند.

اما از میان این آثار، «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی به‌عنوان یکی از کتاب‌های پرفروش این دهه و اوایل دهه ۶۰ جای گرفته است.

آتش بدون دود

آتش بدون دود، یک داستان بلند هفت جلدی است که هر جلد آن شامل داستان جداگانه‌ای با تضادها و ماجراهای خاص خودش است. «آتش بدون دود» در رابطه با تاریخ و چگونگی زندگی ترکمن‌های ایرانی و فقر و محرومیت آنهاست.

سه مجلد این رمان قبل از انقلاب اسلامی چاپ شد و چهار مجلد آن نیز بعد از انقلاب به چاپ رسید.

ابراهیمی با این رمان به بهترین شکل، نمودهای فرهنگی و اجتماعی ترکمن‌های ایرانی را به نمایش گذاشته است. جلد اول کتاب با نام گالان و سولماز داستان عشقی است که به‌خاطر قوانین دو قبیله، ممنوع و ناپسند است.

این داستان سرگذشت عشقی است که بدون توجه به اختلافات دو قبیله بزرگ ترکمن، بین دو جوان رخ داده است. گالان، جنگجویی است که در عین‌ حال بهترین شاعر صحرا نیز هست؛ او انتقام‌جو، بی‌رحم و در عین حال درستکار است. سولماز زیباترین و باهوش‌ترین دختر صحراست که بسیار مغرور است. عشق آنها، عشقی جنون‌آمیز و منحصربه‌فرد است.

جلد دوم کتاب با عنوان درخت مقدس، سال‌ها پس از داستان گالان و سولماز را روایت می‌کند و شخصیت‌های اصلی این مجموعه، دکتر آق‌اویلر و همسرش را معرفی می‌کند.

جلدهای بعدی کتاب به ترتیب با عناوین: اتحاد بزرگ، واقعیت‌های پرخون، حرکت از نو، تو هرگز از حرکت بازنخواهی ایستاد و هر سرانجام سرآغازیست، نوشته شده‌اند.

چهار جلد پایانی این کتاب متاثر از فضای سال‌های انقلاب است و روایتی که نادر ابراهیمی شروع کرده است با روایت‌های سال‌های انقلاب رشد می‌کند.

«آتش بدون دود»، یکی از درخشان‌ترین آثار نادر ابراهیمی است که عنوان رمان‌نویس منتخب بعد از انقلاب را نیز برای او به ارمغان آورده است. ابراهیمی براساس این رمان، سریالی تلویزیونی نیز با همین نام ساخت که مخاطبان و علاقه‌مندان بسیاری را به خود جذب کرد.

نثر این رمان پر از جملات کوتاه و پرمغز است که می‌تواند به‌راحتی به‌خاطر سپرده و توسط خواننده برای دیگران تکرار و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود.

دهه ۶۰

سال‌های جنگ و البته سلحشوری ملت ایران در دهه آرمانخواهی ۶۰ رخ می‌دهد. ادبیات داستانی این دهه تحت تاثیر جنگ و وقایع مرتبط با آن قرار می‌گیرد. ضمن اینکه در این سال‌ها فاصله‌گذاری عمیقی بین گروه‌های مختلف سیاسی ابتدای انقلاب شکل می‌گیرد و جریان‌های فرهنگی هم از این فاصله‌گذاری سیاسی مستثنی نیستند.

در این دوره نام‌های جدیدی از نویسندگانی برآمده از فضای انقلاب اسلامی در ادبیات داستانی مطرح شدند. نویسندگان معروف این دهه را می‌توان این‌گونه نام برد: قاسمعلی فراست، محسن مخملباف، رضا رهگذر، محسن سلیمانی، فیروز زنوزی‌جلالی، علی موذنی، سید‌مهدی شجاعی، محمدرضا بایرامی و داریوش عابدی. «نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست و «زمین سوخته» نوشته احمد محمود، جزء رمان‌های پرفروش این دهه هستند.

نخل‌های بی‌سر

کتاب «نخل‌های بی‌سر» قاسمعلی فراست هم جزء کتاب‌هایی است که در این دهه منتشر شده‌اند و بسیار هم کتاب پرفروشی بوده است.

فراست از آن دست نویسندگانی است که او را به‌واقع می‌توان از نویسندگان ادبیات انقلاب نام برد؛ چراکه او نخستین سال‌های فعالیت خود در حوزه ادبیات داستانی را بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی و با مجموعه داستانی «زیارت» آغاز کرد.

وقوع جنگ هشت‌ساله و حماسه‌آفرینی رزمندگان در جبهه‎های نبرد حق علیه باطل، قاسمعلی فراست را مانند بسیاری از هم‌مسلکانش در حوزه ادبیات داستانی به حیطه جنگ، دفاع‌مقدس و خلق آثار در این‌ گونه ادبی رهنمون کرد.

فراست به آن گروه از داستان‌نویسان تعلق دارد که همواره بر شکل تجربه شهودی و حضوری برای خلق آثارشان شهره‌اند. به همین جهت شاهدیم که فراست برای خلق رمان «نخل‌های بی‌سر» که به روزهای محاصره و نبرد برای آزادسازی خرمشهر و جنگ در جنوب کشورمان می‌پردازد، در همان سال‌های بحبوحه جنگ تحمیلی یعنی سال‌های ۶۰ و ۶۱ به خرمشهر رفت و به نگارش و چاپ رمان «نخل‌های بی‌سر» در سال ۶۱ پرداخت که این کتاب توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسید.

زمین سوخته

اما به‌جز «نخل‌های بی‌سر» کتاب دیگری هم بود که مردم آن را دوست داشتند و خواندند و آن هم کتاب «زمین سوخته» احمد محمود بود. این داستان که در سال ۱۳۶۱ منتشر شد، حاصل تجربه شخصی نویسنده از جنگ است. احمد محمود خودش درباره این کتاب می‌گوید: «وقتی خبر کشته شدن برادرم را در جنگ شنیدم، از تهران راه افتادم رفتم جنوب. رفتم سوسنگرد، رفتم هویزه. تمام این مناطق را رفتم. تقریبا نزدیک جبهه بودم. وقتی برگشتم، واقعا دلم تلنبار شده بود. دیدم چه مصیبتی را تحمل می‌کنم. اما مردم چه آرامند. چون تا تهران موشک نخورد، جنگ را حس نکردند. دلم می‌خواست لااقل مردم مناطق دیگر هم بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. همین فکر وادارم کرد که زمین سوخته را بنویسم.»

او در گفت‌وگویی هم می‌گوید: «زمین سوخته حکایت سه ماه اول جنگ است. در این سه ماه اول جنگ، حتی تا مدت‌ها بعد هیچ‌یک از مناطق مختلف کشور از اتفاقاتی که در مناطق نزدیک به جبهه افتاده بود، خیلی جدی خبر نداشتند. چیزهایی می‌شنیدند اما نه حس ‌می‌کردند و نه باور. تهران زندگی آرامی داشت، درحالی که از جنوب‌غرب تا شمال‌غرب، خط مرزی کشور پیوسته زیر توپ و موشک و گلوله‌های عراق بود. مردم تا چیزی در حدود ۸۰ کیلومتر درون این خط مرزی، گرفتار مصیبت بودند؛ ارتش مجهز و تا دندان مسلح عراق.»

رمان‌های عامه‌پسند دهه ۶۰

رمان‌های عامه پسند در این دهه هم وجود دارند و با حضوری محکم و با توجه به استقبالی که مردم از آنها دارند، پشت سر هم چاپ می‌شوند. از جمله نویسنده‌های پرکار رمان‌های عامه‌پسند در این دهه می‌توان به نسرین ثامنی و فهیمه رحیمی اشاره کرد. کتاب‌هایشان ساده نوشته می‌شوند و خیلی هم مخاطب دارند.

کتاب «بازگشت به خوشبختی» فهیمه رحیمی و «آخرین دیدار» و «آهنگ جدایی» از جمله رمان‌های پرفروش دهه ۶۰ بودند.

مهم‌ترین محور داستان‌های دهه ۶۰

بهناز علی‌پور، داستان‌نویس و منتقد ادبی می‌گوید: «مهم‌ترین محورهای داستان‌های این دهه، تنهایی، محرومیت، مهاجرت، جنگ، موشک‌باران، آوارگی و ناامنی است که همه انعکاس شرایط محیطی، فرهنگی، اجتماعی و برش‌هایی از تجربه‌های عاطفی و روزمره دوران خود هستند. داستان‌های کوتاه این دهه در انواع مختلفی ازجمله ذهنی و روانشناختی، تاریخی، اسطوره‌ای و سیاسی و اجتماعی نوشته شده‌اند.»

دهه ۷۰

دهه ۷۰ دهه پربار ادبیات داستانی ایران است؛ دهه‌ای که گویا نویسنده‌ها پیش خودشان گفته‌اند باید از همین الان شروع کنیم و این دهه را بسازیم.

در این دهه اتفاق‌های زیادی افتاده است؛ از داستان‌های عامه‌پسند پرمخاطب تا کتاب‌های جنگ و داستان‌های پست مدرن.

در این دهه زنان ورود جدی به دنیای ادبیات داستانی داشتند و از حدود ۱۲۰۰ رمان منتشرشده، نیمی از آن متعلق به نویسندگان زن است. از این میان، ۷۰ درصد رمان‌های زنان نویسنده و درصدی از رمان مردان نویسنده به جریان داستان‌‌های رمانتیک عامه‌پسند اختصاص دارد.

از مهم‌ترین آثار عامه‌پسندی که با اقبال عمومی مواجه شدند می‌توان به «اتوبوس آبی» از مهدی اعتمادی، «باغ مارشال» از حسن کریمی، «پریچهر» از م. مودب‌پور، «تندیس عشق» از نسرین ثامنی، «پنجره و آریانا» از فهیمه رحیمی، «حکایت روزگار» از فریده گلبو، «بامداد خمار» از فتانه حاج‌سیدجوادی، «غم‌های زندگی» از زهره خسروانی، «افسانه دل و نگین محبت» از فریده رهنما، «بگشای لب» از شهره وکیلی، «گستره محبت» و «نیمی از وجودم» از نسرین قدیری، «سال‌های بی‌کسی» از مریم جعفری، «دالان بهشت» از نازی صفوی، «سپیده عشق» از رویا خسرونجدی و «شاه‌پری حجله» از رویا سیناپور اشاره کرد.

بامداد خمار

از میان این رمان‌ها «بامداد خمار» فتانه حاج‌سید‌جوادی توانست مخاطبان زیادی پیدا کند.

«بامداد خمار» رمانی است که حاج‌سید‌جوادی در سال ۱۳۷۴ نوشته است. این کتاب در ۱۰ سال ۳۰۰ هزار نسخه فروش داشته و برخی از نوبت‌های چاپ آن با شمارگان ۱۰ تا ۱۸ هزار نسخه در‌ خور توجه است.

این کتاب، داستان سوزناک عشق نافرجام دختری از اعیان دوره قدیم تهران به جوانی نجار از طبقه پایین جامعه است. «بامداد خمار» یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر ایران است.

این رمان با بحث‌های داغ و نقدهای بسیار روبه‌رو شد. موافقان، آن را برای مقوله روابط میان زنان و مردان جوان مفید دانسته یا درس عبرتی دانستند برای جوانان بی‌تجربه. مخالفان نیز آن را دفاع از اصالت و شرافت طبقات بالادست جامعه و تحقیر فرودستان دانستند.

روی ماه خداوند را ببوس

رمان دیگر این دهه که پرفروش بود، کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» مصطفی مستور است. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۷۹ بود و از آن سال تاکنون ۷۵ چاپ آن منتشر شده است.

داستان این کتاب، داستان سرگشتگی‌های یک جامعه‌شناس جوان به نام یوسف است که تازه درسش تمام شده و نمی‌داند جای خدا در زندگی‌اش کجاست.

نگاه نو به حرف‌ها و سوال‌های مذهبی باعث شد تا این کتاب بین خوانندگان اواخر دهه هفتاد محبوبیت پیدا کند. یکی از نکات جالب کتاب همین بود که هیچ‌کس در آن سفید یا سیاه مطلق نبود، مثلا همین عنوان کتاب از حرف‌های یک زن خیابانی در داستان است.

منِ او

خیلی‌ها در اواخر دهه ۷۰ این کتاب را به هم هدیه می‌دادند؛ کتابی که توانست نظر خیلی از علاقه‌مندان به کتاب را تغییر دهد.

رضا امیرخانی در این کتاب داستان مربوط به زندگی فردی به نام علی فتاح (از خانواده‌های قدیمی ‌تهران) را روایت می‌کند. علی فرزند یک تاجر معتبر است که در جنوب شهر زندگی می‌کنند. در نوجوانی عاشق مهتاب - خواهر عزیزترین رفیقش کریم که نوکرشان هم بود - می‌شود ولی این علاقه در طول عمر مهتاب به ازدواج نمی‌انجامد.

چاپ اول این کتاب در سال ۷۸ بود و تاکنون ۴۵ چاپ از آن منتشر شده است.

دهه ۸۰

براساس آمار خانه کتاب در این دهه بیش از ۲۵۰۰ رمان و داستان کوتاه منتشر شده است؛ کتاب‌هایی که هر کدام تابع شرایط اجتماعی و سیاسی این دهه است.

کتاب‌های دفاع مقدس در این دهه به یک ظهور و بروز جدی رسیده‌اند و ساختار و فرمی تکامل یافته‌تر به خود می‌گیرند. با فاصله گرفتن از محافظه‌کارهای پیشین و نگاه ایدئولوژیک و پرهیز از مستقیم‌گویی، تصاویری بدیع و منطقی از جنگ و انسان‌جنگی، با همه قوت‌ها و ضعف‌هایش ارائه می‌شود. نکته مهم‌تر این کتاب در مورد خاطرات جنگ است که جریان‌سازی جدیدی را در عرصه نشر و ادبیات داستانی شروع کرده‌اند.

چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

«چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد، کتابی است که چاپ اول آن در سال ۸۰ منتشر شد و تاکنون ۳۵ چاپ از آن به بازار کتاب آمده است.

کلاریس، زنی است که تقریبا بدون آرزو، غم و حتی شادی مدام یک‌سری از کارهای روزمره خانه را تکرار می‌کند. تکرار است که او را حسابی کفری کرده.

یکی از دلایل پرفروش شدن این کتاب، فضای زنانه و دغدغه‌های قهرمان داستان بود که به‌شدت مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و حتی جایزه کتاب سال را هم دریافت کرد.

دا

«دا» نوشته سیده‌اعظم حسینی است؛ کتابی که از یک زاویه جدید به جنگ نگاه کرد و چاپ اول آن در سال ۱۳۸۷ منتشر شد و تاکنون ۱۵۷ چاپ از آن به بازار کتاب آمده است.

این کتاب، خاطرات سیده‌زهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در دو شهر بصره و خرمشهر است و سال‌های محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی، محور مرکزی کتاب را تشکیل می‌دهد.

حسینی در آن زمان دختر ۱۷ ساله‌ای بوده و گوشه‌ای از تاریخ جنگ را بازگو می‌کند که غالبا به اشغال و فتح خرمشهر مربوط می‌شود.

حسینی در این کتاب، خاطرات خود از روزهای آغاز مقاومت و روزهای پس از آن را با جزئی‌ترین موارد روایت می‌کند تا آنجا که این‌گونه جزئی‌نگری و بیان لحظه‌به‌لحظه وقایع باعث شده بسیاری آن را رمان بنامند؛ حال آنکه این کتاب سراسر مبتنی بر رویدادهای واقعی و خاطرات حقیقی سیده زهرا از آن روزهاست.

راوی در آن روزها تنها ۱۷ سال داشته و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع جنگ ما برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است؛ خاطراتی که راوی حدود ۲۰ سال آنها را درون سینه خود همچون یک راز حفظ کرد و حرفی از آن نزد.

در این کتاب ناگفته‌هایی از جنگ بیان شده که تاکنون کسی از آنها حرف نزده است.

شب سراب

«بامداد خمار» که نوشته شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت، همه به دنبال این بودند که بدانند چگونه می‌توانند کتاب بنویسند و کتابشان ماندگار شود. یکی از کسانی که به دنبال این کار رفت، ناهید پژواک بود. او به سراغ همان داستان رفت اما از زاویه‌ای دیگر. چاپ اول این کتاب در دهه ۸۰ منتشر شد و تاکنون ۴۰ بار تجدید چاپ شده است.

البته استقبال از این کتاب همانند «بامداد خمار» نبود اما خیلی‌ها می‌خواستند بدانند آن طرف ماجرا چه خبر است، برای همین به سراغ «شب سراب» رفتند و این کتاب را خواندند.

کافه پیانو

کتابی است از فرهاد جعفری که نشر چشمه آن را منتشر کرده است. این رمان اولین بار در سال ۸۶ منتشر شد و تا تابستان ۸۸ به چاپ ۲۵ رسید.

«کافه پیانو» الان به چاپ ۴۰ رسیده است. داستان با بیان عقاید نویسنده درباره لباس و کفش خوب و تاثیر آن بر انجام کار بزرگ آغاز می‌شود. نویسنده، شخصیت اصلی است و داستان، برشی از زندگی او و دخترش گل‌گیسو است. داستان «کافه پیانو» به صورت اول شخص روایت می‌شود.

در این رمان بیشتر شخصیت‌ها واقعی هستند، مانند راوی که خود نویسنده است. گل‌گیسو، دختر نویسنده و همایون دوست نویسنده است. همچنین بیشتر اتفاقاتی که در کتاب می‌افتد منشأ حقیقی دارند.

دهه ۹۰

دهه ۹۰ به نوعی تکرار همان سبک و سیاق دهه ۸۰ است؛ سبکی که رمان‌های عامه‌پسند و پست‌مدرن و دفاع مقدس را با خود دارد اما یک شیوه جدید در این دهه تبلیغات کتاب است که توانست بر فروش کتاب‌ها و خرید مخاطبان تاثیرگذار باشد.

استفاده از صفحات مجازی یا جدا کردن برش‌های کتاب‌ها، همه و همه تاثیر زیادی بر مخاطبان و انتخاب کتاب‌ها می‌گذارد.

رویای نیمه‌شب

این اثر، داستانی است عاشقانه با زمینه‎ مذهبی که حکایتی از دلدادگی جوانی پاک‌سیرت از اهل سنت به دختری شیعه‌مذهب دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه است.

جذابیت قلم نویسنده به اندازه‎ای است که مخاطب را دچار خود کرده و تا انتهای داستان همراه می‎سازد.

این کتاب که توسط کتابستان معرفت با چاپ ۱۱۹ هزار نسخه به چاپ رسیده است، نوشته مظفر سالاری است که جزء کتاب‌های پرفروش دهه ۹۰ است؛ کتابی که به خاطر تیزر تبلیغاتی توانست جزء کتاب‌های پرفروش باشد و همان تیزر و تبلیغاتش بسیار بر روند فروش کتاب تاثیرگذار بود.

قهوه سردِ آقای نویسنده

روزبه معین با ابتکاری که در چاپ کتابش به کار برد، توانسته تاکنون عنوان پرفروش‌ترین کتاب دهه ۹۰ را از آن خود کند. او ابتدا در صفحه اینستاگرامش متن‌هایی از کتاب را قرار داد و بعد که عطش مخاطبان را دید تصمیم گرفت کتاب را منتشر کند.

کتاب «قهوه‌ سرد» آقای نویسنده یک رمان ایرانی با موضوع عاشقانه است که تم معمایی - هیجانی دارد و در مدت زمان تقریبا یک ماهه به چاپ بیستم رسید.

این رمان داستان نویسنده‌ای به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامه‌نگار است. کتاب با یک خاطره از دوران کودکی آرمان شروع می‌شود؛ خاطره‌ای که در ادامه، اساس اتفاقات بعدی کتاب است.

ماجرا از این قرار است که آرمان در کودکی عاشق دختری می‌شود که ۱۵ سال از خودش بزرگ‌تر است و برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه می‌آید. آرمان عاشق رفت‌وآمد این دختر برای یادگیری پیانو است اما پیرزنی که به این دختر پیانو آموزش می‌دهد یک آهنگ بیشتر نمی‌داند، بنابراین آرمان تصمیم می‌گیرد نت‌های موسیقی آنها را دست‌کاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.

ازجمله انتقادهایی که به این رمان وارد شده این است که ماجراهای کلیشه‌ای، کم‌عمق، سطحی و به دور از منطق در رمان «قهوه سرد آقای نویسنده» جای گرفته است.

ماجرای کودک ۱۰ ساله‌ای که به خاطر عشق یک دختر، در دفترچه نت تمرینی او سمفونی دریاچه قوی بتهوون را تغییر می‌دهد، عدم شخصیت‌پردازی، گم شدن ماجرا در خلال زیاده‌گویی‌های راوی و نبود فضاسازی، تنها بخشی از تکنیک‌های رعایت‌نشده در این رمان عنوان شده است.

به هر حال این کتاب، جزء کتاب‌های پرفروش دهه ۹۰ است. این کتاب در انتشارات نیماژ در تیراژ حدود ۶۵ هزار نسخه به چاپ رسیده است.

پاییز، فصل آخر سال است

نسیم مرعشی وقتی جایزه کتاب سال را برد، توقع خیلی‌ها را از خودش بالا برد اما همین کتاب هم از خیلی جهات خوب بود و می‌توان آن را جزء کتاب‌های پرمخاطب دسته‌بندی کرد.

کتاب شامل دو بخش با عنوان‌های «تابستان» و «پاییز» است که هرکدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از سه شخصیت اصلی کتاب روایت می‌شود.

نویسنده در این کتاب، نه راهکاری برای دغدغه‌های شخصیت‌ها ارائه می‌دهد، نه قضاوتی می‌کند و نه حتی پایانی مشخص و واقعی ارائه می‌دهد. در پایانِ کتاب، دغدغه‌ها سر باز می‌مانند و تعلیق حفظ می‌شود و همین تعلیق و پایانِ بازِ کتاب، واقعی بودن داستان را دوچندان می‌کند؛ مثل زندگی همه‌ ما.

از نقاط قوت کتاب، سبک نوشتاری خوب داستان و خوش‌خوان بودن آن است. داستان بسیار قابل لمس و همذات‌پنداری با هر سه شخصیت آسان است، به‌طوری که می‌شود هر سه شخصیت را در وجود خودمان پیدا کنیم. تاکنون بالای ۵۸ هزار نسخه از این کتاب به چاپ رسیده است.

دخیل عشق

مریم بصیری در «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می‌برد که پا‌ها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می‌شود. پدر آنها را ترک می‌کند و بعد از گذشت ۱۰ سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می‌شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می‌شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می‌کنند، می‌شود. صبوره، دختری که زندگی و جوانی خود را وقف خدمت به جانبازان کرده، نذر دارد که با یک جانباز ازدواج کند و شخصیت محوری و اصلی این داستان است که آرام‌آرام مخاطب با وی ارتباط برقرار می‌کند و در فراز و فرودهای داستان پا‌به‌پای وی پیش می‌رود.

بصیری در «دخیل عشق» به موضوعاتی که ناشی از افروخته شدن آتش این جنگ است پرداخته و آن را با شیوایی ادبیات برای مخاطب نقل کرده است.

مجرد ماندن دختران، صدمات جسمی و روحی وارد آمده به جوانان وطن ناشی از جنگ، شیمیایی‌شدن فرزندان این خاک که با گذشت بیش از ۲۰ سال از جنگ نسبت به آن بی‌اطلاع هستند و ... تمام مسائلی است که در قالب یک روایت داستانی ریخته شده و مخاطب با آن روبه‌رو است.

این کتاب در انتشارات جمکران به چاپ رسیده و تاکنون بالای ۵۵ هزار نسخه از آن به بازار نشر راه پیدا کرده است.

کمی دیرتر

نثر سیدمهدی شجاعی بسیار برای مخاطبان داستان‌هایش جذاب است. او در کتاب «کمی دیرتر» که تاکنون ۵۵ هزار نسخه از آن به چاپ رسیده به سراغ مبحث جدیدی رفته است.

این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز.

رمان با یک اتفاق شگفت‌انگیز و غریب آغاز می‌شود، جشن نیمه‌شعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سرداده‌اند. در این میان، جوانی فریاد می‌زند: «آقا نیا». این شروع جذاب، ما را با شخصیت‌هایی آشنا می‌کند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل به شعارها می‌رسد، آن را نمی‌کنند که می‌گفتند.

رمان در فضایی مکاشفه‌گونه پیش می‌رود و مواجهه همه آدم‌ها را با قصه ظهور و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان می‌بینیم.

شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدم‌ها را با بهانه‌هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می‌کند، تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمی‌کند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان می‌گذارد.

قیدار

رضا امیرخانی هم از دهه ۷۰ تا کنون جزء نویسندگانی بوده که کتاب‌هایش پرفروش شده‌اند. کتاب «قیدار» او که از سوی نشر افق به چاپ رسیده و ۵۴ هزار نسخه از آن به فروش رفته، توانسته یکی از کتاب‌های پرفروش دهه ۹۰ باشد.

او خودش درباره این کتاب می‌گوید: «قیدار حتی در عرصه داستانی ضعف‌های بی‌شماری - که خودم هم آنها را می‌دانم - دارد و خودم می‌گویم «قیدار» اصلا رمان نیست. واقعیت این است که طرح «قیدار» از تصویر استقبال تختی و همراهی او با یکی از بستگان که در سال ۱۳۴۵ قصد سفر حج را داشته بود، شکل گرفت و اگر در داستان شخصیت قیدار با تختی ارتباط پیدا می‌کند، به خاطر وجود بن‌مایه‌های این تصویر در شکل‌گیری قیدار است. من نیز خود یک وقت‌هایی راجع به تختی رگ‌گردنی می‌شوم و این به خاطر این است که از تختی غیرمعقول استفاده می‌کنیم. تختی ابتدا به شاپور سلام کرد چون در فضای استبدادی آن دوره تختی هیچ‌وقت نمی‌توانست توی گوش شاپور بزند، حتی کسی نمی‌توانست به یک مأمور و استوار محله نیز در گوشی بزند. قصدم این بود که «قیدار» را به دهه ۸۰ بیاورم ولی منصرف شدم و آن را به دهه ۵۰ بردم. در نگارش متن سعی کرده‌ام از هیچ متن نوستالژیکی استفاده نکنم و در تمام لحظات راوی شیفته «قیدار» را روایت کند. اما شاید اگر یکی از شخصیت‌ها یا افراد گاراژ راوی می‌شد، قصه متفاوت از آنچه امروز هست، می‌شد و این‌گونه به معنی داستانی نزدیک‌تر می‌شد؛ اما من تعمد داشتم که قصه را یک راوی شیفته روایت کند.»

رهش

امیرخانی در رمان «رهش» که برعکس شده کلمه شهر هم می‌تواند باشد، موضوع توسعه شهری را دستمایه قرار داده و تاثیرات آن را بر عرصه‌های زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر می‌کشد.

این اثر یک رمان معمارانه است و مولف در آن بیشتر به سراغ واکاوی این مساله می‌رود که چه اتفاقی برای شهر در حال رخ دادن است. به نظر مولف در دنیا، شهرهای بزرگ، الگوهای توسعه متفاوتی دارند.

از توسعه شهرهای بزرگ معمولا به‌عنوان عبرت بزرگ یا عبرت منفی یاد می‌کنند. مثلا در آمریکا شهری مانند لس‌آنجلس توسعه بزرگی داشته اما همه آن را شهر از دست‌رفته معرفی می‌کنند.

همه شهردارهای آمریکا هم می‌دانند که نباید شهرشان مانند لس‌آنجلس شود. در ایران مساله برعکس است. شهری مثل تهران تا این اندازه که می‌بینیم بزرگ می‌شود، آلودگی هوا پیدا می‌کند اما از طرفی دیگر همه شهرهای دیگر کشور سعی دارند مثل تهران شوند.

تاکنون ۴۲ هزار نسخه از این کتاب در نشر افق به چاپ رسیده است.

طریق بسمل شدن

«طریق بسمل شدن» رمانی است درباره‌ جنگ ایران و عراق و هسته‌ اصلی روایت آن در خط مقدم جبهه، بر تپه‌ای با نام «تپه صفر» و در میان سربازانی شکل می‌گیرد که در محاصره‌ دشمن قرار گرفته‌اند و به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب پایین دره هستند.

محمود دولت‌آبادی برای همه کتابخوان‌ها چهره جذابی است. این کتاب که بعد از سال‌ها مجوز نشر گرفت، توسط نشر چشمه به چاپ رسید و تاکنون ۴۰۰۰ نسخه از آن خریداری شده است.

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
منبع: ايسنا
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۱۴۸۹۷۷ //
ارسال نظر