چگونه می شود در زندگی موثر باشیم؟

حسنا رشیدی در این وبینار اظهارداشت: اهمال کاری به معنای تاخیر تعمدی در شروع، ادامه و یا اتمام فعالیت های که هر فرد خواستار انجام آن است گفته می شود.

وی افزود:بعید است کسی در زندگی خود اهمال کاری نکرده باشد اهمال کاری مشکلی رایج است که تک تک ما ان را لمس کرده ایم و میدانیم چقدر میتواند ازار دهنده و متوقف کننده باشد اما سوال این است که چگونه میتوان اهمال کاری را مدیریت کرد که در زندگی فردی موثر باشیم نه صرفا بیننده همچنین اولین و محدود کننده ترین عامل برای نرسیدن به خواسته ها و اهداف همچنین سلب کننده ی انگیزه و مانع دسترسی به خود واقعی میباشد عواقب ناخوشایند اهمال کاری در دراز مدت عملکرد شغلی سلامت جسمانی و بهزیستی روانشناختی فرد را به مخاطره می اندازد.

وی توضیح داد:اینکه چگونه در زندگی موثر باشیم ارتباط مستقیم با خودتنظیمی و شناخت هیجانات و احساسات ما دارد ما باید اصول اولیه برای مقابله با هرانچه که ما را از اصل خود تنظیمی دور می کند و به سمت اهمال کاری سوق میدهد را شناسایی کنیم، اگر وارد چرخه ی اهمال کاری شدیم خود اصلاحی را شروع کنیم یعنی اطلاعاتی را در راستای کمک به خودتان برای تمرکز و شروع مجدد را آغاز کنید.

رشیدی عنوان کرد: اولین قدم: دلایل اهمال کاری خود را بشناسید و ان را یادداشت کنید معمولا به اهمال کاری به عنوان یک مشکل مجزا و مستقل نگاه میشود با این حال نباید فراموش کرد که گاهی اوقات اهمال کاری از مشکلات جدی تر مثل افسردگی و اضطراب نشات میگیرد به همین خاطر ضروری است قبل از هرچیزی دلایل اهمال کاری بررسی شود

قدم دوم: در برنامه خود انعطاف را فراموش نکنید خیلی اوقات افراد برنامه های شدیدا سخت گیرانه و کمال گرایانه ی برای خود مینویسندطبیعی است در چنین شرایطی شما با اتکا به برنامه های خشک به اهمال کاری خود دامن بزنید برنامه های منعطف احتمال تعهد و جانزدن در افراد را نسبت به برنامه های خشک به شدت بالا میبرد

وی در پاسخ به اینکه "اثر به درک چیست و چگونه به اهمال کاری ما و موثر نبودن در زندگی شخصی ما لطمه میزند؟" گفت: اثر به درک ترجیح ما برای بیخال شدن و جازدن پس از یک شکست کوچک اشاره دارد برای مثال ورزشکاری را تصور کنید که یک روز از رفتن به باشگاه ناتوان میماند او ممکن است به دلیل این شکست کوچک به کلی بیخیال باشگاه شود و ان هفته را به باشگاه نرود برای مثال فردی را تصور کنید که در رژیم است و در ابتدای صبح نمیتواند خود را کنترل کند و یک غذای چرب میخورد این فرد ممکن است در ادامه ی روز به خود بگوید به درک من همین الان هم تعهد خودم را شکسته م پس با خیال راحت کل روز را به خوردن چربی ها میپردازم در واقع در این مثال فرد با رویارویی با یک شکست کوچک به کلی بیخیال برنامه ی خود میشود و به تنبلی و اهمال کاری روی می اورد دلیل این موضوع ناتوانی ما در مدیریت احساسات منفی و همچنین کمال گرایی میباشد اما اگر برنامه ی افراد ظرفیت شکست را در خود داشته باشد و شکست های احتمالی را پیش بینی کند احتمال تعهد افراد به برنامه بالاتر میرود.

قدم سوم :تعهدات کوچک به جای ایجاد تعهدات بزرگ و کم تکرار برای مثال به جای اینکه تعهد دهید در هفته هفت ساعت مطالعه کنید به خود تعهد دهید روزانه یک ساعت مطالعه کنید در نهایت میزان مطالعه ی هفتگی شما یکسان خواهد بود با این حال تعهدات کوچک و پرتکرار احتمال اهمال کاری شمارا کمتر میکند. در نهایت اینکه جواب در درون وجود توست تو میدانی کیستی و چه میخواهی.