//
کدخبر: ۲۷۶۶۸ //
دکتر حسن شرفی مدیر گروه عمران دانشگاه رازی:

شهر خوب ساختنی است

استقبال میلیون‌ها ایرانی از این رخداد تاریخی نشانه‌ای از علاقه دیرینۀ آنان به مشارکت در امور سیاسی و خدمات عمومی است.

شهر خوب ساختنی است

شوراها تبلور حـضور مردم، دیدگاه‌ها، افکار، خواسته‌ها، نیازها و تمایل مردم در صحنۀ برنامه‌ریزی‌اند و در کشورهایی که به افـکار و عـقاید مـردم احترام گذاشته می‌شود، سازمان‌های محلّی به معنای صحیح کلمه وجود دارند که از وظایف  شورای شهر حفظ سلامت روانی و جسمانی آحاد جامعه و شهروندان به ویژه کودکان و نونهالان جامعه است.

اما توجه به حفظ محیطی سالم و رفع موانع و عوامل تهدید کننده سلامت مردم برعهده شورای اسلامی شهر است.

بدون تردید سیاست‌گذاری و مدیریت شهرها بدون مشارکت مردم و به کارگیری روش‌های نوین مدیریت امکان پذیر نیست.

شورای شـهر یکی از نهادهایی است که با حضور نمایندگان شهروندان، مشارکت مردم را در سیاست‌گذاری و مدیریت شهری فراهم می‌کند.

هدف اصـلی  نوشتن این یادداشت، بررسی این موضوع اسـت کـه آیا تفاوت معناداری بین اثر بخشی شهرداری قبل و بعد از تشکیل شورای شهر وجود دارد یا خیر؟

ارزش و اهمیت روزافزون نقش مردم در ادارۀ جوامع و رشد نظام‌های مردم سالار موجب توجه به ایدۀ مشارکت مردم در امور شده است.

در دهه‌های اخیر جنبش‌های طرفدار مردم سالاری و شیوه‌های ادارۀ جوامع بـه روش‌های دموکراتیک تقریباً در تمامی مناطق جهان رو به رشد و گسترش بوده و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش مقبولیت عام یافته است، به گونه‌ای که فکر بر حق بودن مردم در دخالت در اموری که مربوط بـه زندگی آن‌هاست، مورد توجه همگان قرار گرفته است.

تجربیات حـاصل از تـوسعۀ مـبتنی بر برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد که عدم مشارکت مردم در این فرایندها سبب به وجود آمدن زیان فراوان شده، از این رو جوامع را به سوی تـوجه بـه امـر مشارکت عمومی سوق داده است.

یکی از راه‌های مشارکت مردم در ادارۀ امـور، ایجاد و تـوسعۀسازمان‌های محلّی می‌باشد.

تقریباً در تمامی کشورهای جهان تقویت و تجدید نظر در چگونگی فعالیت سازمان‌های محلّی در سرلوحۀ برنامه‌های اصلاحی قرار دارد.

 در کشورهایی که به افـکار و عـقاید مـردم احترام گذاشته می‌شود، سازمان‌های محلّی به معنای صحیح کلمه وجود دارند.

 یعنی مـردم محل در مسائل مربوط به امور محل مشارکت دارند و پس از ایجاد سازمان محلّی تا آنجا که امکان دارد در پیشرفت نیات و مقاصد سـازمان بـه آن کـمک می‌کنند.

در برخی از کشورها که رشد اجتماعی مردم چندان مورد توجه نیست و یـا طـرز فکر زمامداران آنان به گونه‌ای است که تفویض امور محلّی را به مردم مقتضی نمی‌دانند، سازمان‌های ایجاد شده یـا دارای اخـتیارات لازم بـرای ادارۀ امور محل از طریق شرکت و دخالت مردم نیستند و یا اگر طبق قـانون چنین اخـتیاراتی هـم به آنان داده شده است چون نمی‌توانند عملا از اختیارات خود استفاده کنند فاقد اصالت و واقعیت هستند.

در کـشور عـزیز مـا ایران هم پس از دو دهه وقفه، در اسفندماه سال 1377 برای نخستین بار مردم فرصت یافتند تا برای انتخاب اعضای شـوراهای اسـلامی شهر، شهرک و روستا در انتخاباتی آزاد شرکت کنند.

 استقبال میلیون‌ها ایرانی از این رخداد تاریخی نشانه‌ای از علاقۀ دیـرینۀ آنـان بـه مشارکت در امور سیاسی و خدمات عمومی است که امید آن می‌رود شورای اسلامی منتخب مردم با آگـاهی نـسبت به وظیفۀ سنگین خویش در بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی جامعۀ محلّی و آبادانی شهرها و روستاها تـلاش پیـگیری داشته باشند.

اما مشارکت مردمی و شورای شهر هم حکایت دیگری دارد که توجه به ایجاد و تـوسعۀ سـازمان‌های محلّی یکی از مشخصات قرن حاضر است.

 اگر چه نمی‌توان خاستگاه این حکومت‌ها را به کشور یا ملّت خاصی نسبت داد، آنـچه مـسلّم است، حکومت‌های محلّی سابقه و قدمت نسبتا زیادی دارند. در مورد حکومت محلّی تعاریف مختلفی ارائه شـده اسـت که با وجود کثرت و تنوع تعاریف، نقاط مـشترک بـسیاری در آن‌ها به چشم می‌خورد.

طبق تعریف سازمان ملل متّحد، واژۀ حکومت مـحلّی بـه تقسیم‌بندی سیاسی یک کشور و یا یک ایالت(در سیستم فدرال) اشاره دارد که با قانون ایجاد شـده و کـنترل اساسی امور محلّی همچون قدرت وضـع مـالیات را در دست دارد و هـیئت اداره کننده(حکومتی) چنین مـوجودیتی به صورت محلّی انتخاب می‌شوند.

در ایـران، بانیان مشروطیت به اهمیت وجود سازمان‌های محلّی در رشد دموکراسی و توسعۀ شعور اجتماعی واقـف بـودند و علاقۀ آنان به پی‌‌ریزی سازمان‌های مـحلّی از تصویب قوانین مربوط بـه ایـجاد و توسعه چنین سازمان‌هایی در دورۀاوّل مـجلس بـه خوبی نمایان است تا جایی که که در حدود دو سوم قوانینی که در دورۀ تقنینیّه اوّل تصویب گردید مـربوط بـه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و قانون بـلدیه بـود.

قانون اسـاسی جمهوری اسلامی نیز اهمیّت بـسیاری بـرای سازمان‌های محلّی و مشارکت مـردم در امـور کشور قائل شده است، به گونه‌ای که در فصل هفتم تحت عنوان«شوراها»، در اصول یکصد تا یکصد و شـشم، اهداف، نحوۀ تـشکیل و حدود اختیارات شوراها را ذکر کرده است.

اگر چه مـشارکت مـردم در ابعاد مـختلف فـرهنگی، اجتماعی و... بـه صورت غیر رسمی و از دیـرباز به عنوان یک سنّت حسنه در کشورمان وجود داشته و در دوره‌های مختلف تاریخی به اشکال مختلف و متنابهی ظـهور مـی‌یافته است؛ امّا علی‌رغم همۀ این مطالب در کـشورمان(در گـذشته) به لحـاظ وجـود سـاختار سیاسی متمرکز و بـعضا حـکومت‌های غیر مردمی، بهای چندانی به این سازمان‌ها داده نشده است؛ بنابراین مشارکت مردم در امور محلّی نیز وجود نداشته است.

بعداز انقلاب اسلامی و مـردمی شـدن نـظام حکومتی، به حقّ ملّت‌ها در ادارۀ جامعه بهای بیشتری داده شـده اسـت و بـسیاری از امـور تـوسط رای مـردم تعیین می‌شود.

 در همین زمینه با انجام انتخابات شوراها و اداره بخشی از امور اجرایی کشور با تکیه بر روند آزاد تبادل دانش، بینش، نظارت و آرای مردم گام مهمّی در واگذاری امور به سازمان‌های محلّی برداشته شد.

شوراها تبلور حـضور مردم، دیدگاه‌ها، افکار، خواسته‌ها، نیازها و تمایل مردم در صحنۀ برنامه‌ریزی بوده‌اند. فلسفۀ آن بر پایۀ محدودیت توان، فکر و اندیشۀ دستگاه‌های اجرایی و محدودیت حیطۀعمل، خلاء مدیریتی و اصلاح ساختار مدیریتی است.

شوراها در پی تحقّق اهدافی هستند که توسط قانون اساسی و قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراها بـه عـنوان وظایف شوراها بر عهدۀ این نهاد نوپا گذاشته شده است و به طور کلی این وظایف دربارۀ ادارۀ امور محلّی شهرها و روستاهاست. شوراها با کمک دیگر نهادهای محلّی این وظیفۀ حساس و سنگین را بـرعـهده دارند.

امّا این شوراها هم در راه رسیدن به اهداف خود با مسائل مختلفی روبه رو می‌شوند که گاه می‌تواند چنان حاد باشد که آن‌ها را با مشکلاتی مواجه کـند و حـتّی حیات آن‌ها را به خطر اندازد و چـه بـسا باعث شود دوباه نظام قائم مقامی شوراها تکرار گردد.

هدف از نوشتن این یادداشت بررسی این موضوع است که با توجه به همۀ مشکلات و مسائلی که شوراها در این دو دوره با آن روبـه رو بـودند تا چه میزان در نـیل بـه اهداف خویش توفیق داشته‌اند؟

 و با توجه به آن که تحقیق بر روی مسائل شهرداری متمرکز شده است شوراها تا چه اندازه در انجام این قسمت از وظیفه خود موفق بوده‌اند؟

به عبارت دیگر آیا شهرداران انتخابی شورا از دید شـهروندان و کـارکنان شهرداری افراد موفقی بوده‌اند؟

آیا عملکرد شورا در زمینۀ مصوّبات مربوط به شهرداری اثربخش بوده است؟

آیا عملکرد شورا در زمینۀ نظارت بر امور شهرداری اثربخش بوده است؟

آیا عملکرد شورا تأثیری بر اثـر بخشی شـهرداری داشته است؟

اما «ارزیابی اثربخشی شورای شهر کرمانشاه» هم داشته باشیم و سؤالات کلّی هم بدین صورت ذیل است:

1. آیا شوراها در حـوزۀ اجـتماعی از نـظر ذی‌نفعان اثربخش بوده‌اند؟

2.  آیا شوراها در حوزۀ فرهنگی از نظر ذی‌نفعان اثربخش بوده‌اند؟

3. آیا شوراها در حوزۀ مالی-اقتصادی از نظر ذی‌نفعان اثربخش بوده‌اند؟

4. آیا شوراها در حوزۀ کـالبدی-شهرسازی از نـظر ذی‌نفعان اثربخش بوده‌اند؟

5. آیا شوراها در حوزۀ سازمانی-مدیریتی از نظر ذی‌نفعان اثربخش بوده‌اند؟

پس شهر خوب ساختنی است و باید همگی تلاش کنیم تا آن را بسازیم.

 

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۷۶۶۸ //
ارسال نظر