سختگیری پدر،اعتماد به پسر جوان و اتفاقی جبران نشدنی!

دختر دانش آموز که تحمل سختگیری های خانواده اش را نداشت به پسر جوانی که در تلگرام آشنا شده بود پناه برد اما این پسر و همدستش 5 روز دختر نوجوان را هدف آزار و اذیت هایشان قرار دادند.

به گزارش گروه آرشیو رکنا، چندی پیش پدر و مادری در تماس با ماموران پلیس از ناپدید شدن دختر نوجوانشان به نام مینا خبر دادند و تیمی از ماموران برای بررسی های ویژه وارد عمل شدند.

ماموران در گام نخست پی بردند که دختر نوجوان پس از سرقت از خانه پدری پا به فرار گذاشته و همین کافی بود تا شماره موبایل این دختر جوان هدف تحقیق قرار گیرد.

در این مرحله مشخص شد که مینا از چندی پیش در تلگرام با پسر جوانی آشنا شده و برای دیدن وی به یکی از شهرهای شمالی رفته است.

بدین ترتیب تیم پلیسی با اقدامات فنی و اطلاعاتی موفق به دستگیری دختر جوان شدند و وی که هنوز باور نداشت انقدر زود از سوی ماموران بازداشت شده پرده از سختگیری های خانواده اش برداشت.

مینا به ماموران گفت: خانواده ام سختگیری می کردند تا در مدرسه شاگرد اول باشم و همین فشارهای باعث شد از خانه فرار کنم و در دام دو پسر جوان گرفتار شوم.

مینا که احساس ندامت و پشیمانی می‌کند در بیان علت فرار خود از خانه گفت: پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده هستند آنها درباره درس خواندن من سختگیری‌های زیادی داشتند و اجازه نمی‌دادند یک لحظه در حال خودم باشم.

این اواخر هم مرا با دخترهای فامیل مقایسه می‌کردند و برایم خط و نشان می‌کشیدند که اگر شاگرد اول نشوم چنین و چنان خواهند کرد.

این دختر دانش آموز افزود: من جلوی چشم آنها به داخل اتاق می‌رفتم و مثلاً درس می‌خواندم. اما کتاب‌هایم را که می‌دیدم حالم بد می شد و خودم را سرگرم گوشی تلفن همراه می‌کردم تا اینکه در شبکه‌های اجتماعی با پسری جوان ‌آشنا شدم و وقتی برایش درد دل کردم پیشنهاد داد از خانه فرار کنم و نزدش بروم.

وی ادامه داد: بدون آن که به عواقب این کار فکر کنم با برداشتن یک میلیون تومان پول از خانه فرار کردم و بعد من و آن پسر به شمال رفتیم. او در بین راه یکی از دوستانش را هم سوار خودرویش کرد. آنها مرا به خانه ای در یکی از روستاهای شمال بردند و آنجا بود که فهمیدم فریب شیطان را خورده‌ام و همه وعده‌های این پسر دروغ بود.

چند بار می‌خواستم از آنجا فرار کنم. اما هیچ جا را بلد نبودم. هر لحظه خودم را نفرین می‌کردم که چرا چنین اشتباهی کردم تا اینکه دل به دریا زده و از خانه روستایی بیرون آمدم و سرگردان بودم که پلیس مرا بازداشت کرد.

دختر جوان با صدایی بغض آلود گفت: برای خودم متأسفم، نمی‌دانم چه طور به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم آنها مرا خیلی دوست دارند و برایم زحمت می‌کشند اما خودم را قربانی کرد.

بدین ترتیب تحقیقات برای دستگیری این2 جوان شیطان صفت کلید زده شد و خیلی زود هر جوانی فریبکار از سوی ماموران دستگیر شده و لب به اعتراف گشودند.

حمید گفت: من اصراری به مینا نکردم از خانه فرار کند او مدام از پدر و مادرش بد می‌گفت تا اینکه خواست نزد من بیاید، حتی گفتم که من شرایطش را ندارم و شنیدم با خودش پول می‌آورد، دوستم به نام محمد هم با ما آمد تا تنها نباشیم وقتی به شمال رفتیم در آنجا وسوسه به جانمان افتاد و نیت شومی که در ذهن داشیم را به اجرا رساندیم ولی خیلی زود پشیمان شدیم.

محمد نیز گفت: من بی‌گناهم فقط دوستم را همراهی کردم تا تنها نباشد، مینا بعد از 5 روز پشیمان شد و بی‌تابی پدر و مادرش را کرد بعد ما را تنها گذاشت، او با پای خودش نزد ما آمد و بی‌گناهیم.

بنا به این گزارش، تحقیقات برای شناسایی دیگر جرائم احتمالی این 2 جوان و روشن شدن ابهامات موجود در پرونده از سوی ماموران ادامه دارد.