پدر بی رحم با میل خودش و در ازای دریافت ۳۰ میلیون نوزاد را فروخت !

چندی پیش مرد جوانی به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران رفت. او در تحقیقات گفت: چند سال قبل ازدواج کردم و خیلی زود صاحب نوزاد پسری شدیم. اما موقع زایمان حال همسرم بد شد و همین مسأله باعث شد که همسرم را چند روزی در بیمارستان بستری کنند. من کارگر هستم و خانواده ام در شهرستان زندگی می کنند به همین دلیل نمی توانستم از نوزاد پسرم نگهداری کنم. به پیشنهاد خواهرزنم و شوهرش بچه را تا زمان مرخص شدن همسرم به آنها دادم. خواهر زنم 7 سالی بود ازدواج کرده و صاحب فرزند نمی شد به من گفت از بچه ام مثل مادرش مراقبت می کند من هم پذیرفتم.

او ادامه داد: این را هم بگویم که باجناقم افغان است. بعد از ترخیص همسرم از بیمارستان به سراغ باجناقم رفتم تا بچه را بگیرم اما متوجه شدم که آنها شبانه اسباب کشی کرده و رفته بودند و هیچ آدرسی از آنها نداشتیم. برای پیدا کردن آدرس به سراغ خیلی از اقوام رفتم و هر آدرسی که پیدا می کردم متوجه می شدم آن خانه را تخلیه کرده و به محل دیگری اسباب کشی کرده اند. این جست و جو ادامه داشت تا به تازگی آدرس جدید آنها را پیدا کردم. از شما می خواهم که فرزندم را به من برگردانید.

با شکایت مرد جوان به دستور بازپرس جنایی تحقیقات آغاز شد. کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت موفق به دستگیری مرد افغان شدند. اما مرد افغان در تحقیقات ادعای متفاوتی را مطرح کرد و گفت: بچه را به میل و خواسته پدرش و در ازای پرداخت 30 میلیون تومان خریده ام. من و همسرم بچه دار نمی شدیم و زمانی که فرزند اول باجناقم به دنیا آمد او به سراغ ما آمد و پیشنهاد فروش بچه اش را مطرح کرد. او گفت که آنها بازهم می توانند بچه دار شود و از طرفی این بچه غریبه نیست و می توانیم آن را به فرزند خواندگی قبول کنیم. باجناقم گفت چون وضع مالی خوبی ندارد بچه اش را 30 میلیون تومان می فروشد. من و همسرم هم که 7 سال بود ازدواج کرده بودیم و بچه دار نمی شدیم پیشنهادش را قبول کردیم.مرد افغان ادامه داد: هر چه داشتم فروختم و با کلی قرض توانستم 30 میلیون تومان را تهیه کنم و به باجناقم بدهم. بعد از آن هم بچه را نزد خودمان آوردیم و در این مدت هم با آنها در ارتباط بودیم. از پا قدم فرزند خوانده ام همسرم نیز باردار شد و بزودی صاحب فرزند می شویم.

با اظهارات مرد افغان بازپرس جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد تا در رابطه با صحت اظهارات او تحقیق شود. همچنین دستور داد پسر یک سال و نیمه نزد خانواده دومش باشد تا با تکمیل تحقیقات و بررسی زاویای پنهان ماجرا، تکلیف نگهداری او نیز مشخص شود.