حادثه اسیدپاشی و مرگ مشکوک دختر جوان در نوروز
دعوای خونین دو مرد دستفروش در خیابانی در شرق تهران، قتل زن جوان به دست مرد رمال، قتل مرد سالخورده به خاطر رانندگی در جهت خلاف خیابان، اسیدپاشی پسر ناخلف روی دامادشان...
به گزارش فرتاک نیوز، دعوای خونین دو مرد دستفروش در خیابانی در شرق تهران، قتل زن جوان به دست مرد رمال، قتل مرد سالخورده به خاطر رانندگی در جهت خلاف خیابان، اسیدپاشی پسر ناخلف روی دامادشان، دعوای خونین سرایدار ساختمان با تعمیرکار آسانسور، قتل مرد مسافربر به دست دو زورگیر و مرگ مشکوک دختر جوان از حوادث جنایی بود که در تعطیلات نوروز رقم خورد.
به گزارش خبرنگار ما، روز 20 اسفندماه سال گذشته بود که مأموران کلانتری 126 تهرانپارس از درگیری مرگباری در بازار دستفروشان شب عید در حوالی فلکه دوم تهرانپارس باخبر و راهی محل شدند. بررسیها نشان داد لحظاتی قبل، نزاع دستهجمعی بین چند پسر جوان رخ داده که در جریان آن فرهاد 17 ساله و علی 16 ساله به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شدهاند. در حالی که بررسیها درباره این حادثه ادامه داشت به مأموران خبر رسید فرهاد بر اثر شدت ضربات در بیمارستان فوت کرده است. با اعلام خبر مرگ پسر جوان، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی مدیر روستا، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران وارد عمل شدند. کارآگاهان در تحقیقات خود به رد پای دو پسر دستفروش به نامهای عرفان 16 ساله و مهدی 17 ساله در این حادثه مرگبار رسیدند. در چنین شرایطی دو مظنون تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند تا اینکه 30 اسفندماه مأموران موفق به دستگیری دو متهم شدند. عرفان در تحقیقات با اعتراف به قتل گفت: روز حادثه یکی از دوستان دستفروشم با من تماس گرفت و گفت که با چند پسر جوان درگیر شده است و از من درخواست کمک کرد. وقتی در محل حادثه حاضر شدم، مقتول و دوستش من و مهدی را کتک زدند و من هم با چاقو هر دوی آنها را زخمی و از محل فرار کردم.
قتل زن جوان با سناریوی رمالی
ساعت 9:30 صبح روز 23 اسفندماه سال قبل بود که قاضی مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از کشف جسد زن جوانی در بزرگراه حکیم با خبر و همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. تیم جنایی در محل حادثه که داخل درختچههایی در رمپ بزرگراه حکیم به سمت باکری جنوب با جسد خونین زن جوانی حدوداً 30 ساله روبهرو شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. نخستین بررسیها نشان داد مقتول با 20 ضربه چاقو در محل دیگری به قتل رسیده است و عامل یا عاملان حادثه جسد را به این مکان منتقل کردهاند. مأموران در نخستین گام به بررسی هویت مقتول پرداختند تا اینکه خانوادهای به اداره پلیس رفتند و اعلام کردند دخترشان به طرز مرموزی ناپدید شده است. پس از این خانواده زن جوان در پزشکی قانونی حاضر شدند و جسد دخترشان را شناسایی کردند. با شناسایی مقتول، پرونده وارد مرحله تازهای شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم برای شناسایی قاتل وارد عمل شدند. مأموران در بررسیها خود به مرد جوانی رسیدند که نشان میداد مقتول برای رمالی و دعا نویسی به خانه او رفت و آمد داشته است. مأموران در ادامه روز 29 اسفندماه به مخفیگاه مرد جوان رفتند و موفق شدند مدارک هویتی مقتول را در خانه وی کشف کنند. متهم پس از دستگیری به قتل زن جوان اعتراف کرد و محل پنهان کردن چاقویی را که با آن زن جوان را به قتل رسانده بود، در نزدیکی کشف جسد به مأموران نشان داد. متهم در بازجوییها در ادعایی گفت: مقتول مدتی بود با شوهرش اختلاف داشت و تصمیم گرفته بود به سراغ رمالی برود تا با وردخوانی اختلاف با شوهرش را حل کند. من به او پیشنهاد دادم که رمال مشهوری را میشناسم و به همین دلیل چند بار از او پول گرفتم. او هر روز سراغ رمال را از من میگرفت و درخواست پولش را میکرد تا اینکه تصمیم به قتل او گرفتم.
تحقیقات از متهم ادامه دارد.
قتل مرد سالخورده در خلاف جهت خیابان
روز 28 اسفندماه سال گذشته بود که کارکنان بیمارستانی در غرب تهران مرگ مشکوک مرد سالخوردهای را به مأموران پلیس خبر دادند. لحظاتی بعد تیمی از مأموران کلانتری 133 شهر زیبا در بیمارستان به تحقیق پرداختند. مأموران در بیمارستان با جسد مرد 62 سالهای به نام عباس روبهرو شدند که بر اثر ضربات جسم سختی به سرش به قتل رسیده بود. با اعلام این خبر قاضی مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای تحقیقات بیشتر وارد عمل شدند. بررسیها نشان داد مقتول شامگاه یازدهم اسفندماه هنگام رانندگی در جهت مخالف خیابانی در بلوار فردوس شرق تقاطع وفا آذر با راننده خودروی دیگری به نام ناصر درگیر میشود که در این درگیری عباس از ناحیه سر به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل میشود و چند روز بعد فوت میکند. تیم جنایی در بررسیهای بعدی دریافتند ضارب پس از حادثه با گذاشتن وثیقه آزاد میشود، اما زمانی که متوجه مرگ مرد زخمی میشود به مکان نامعلومی فرار میکند. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران روز پنجم فروردینماه مخفیگاه متهم را شناسایی و وی را بازداشت کردند.
ناصر در بازجوییها گفت: شب حادثه در بلوار فردوس شرق، همراه همسر و فرزندانم در حال رانندگی بودم که مقتول با خودروی پرشیای سفید رنگش در جهت مخالف خیابان در حال حرکت بود و همین موضوع باعث ترافیک شدیدی در خیابان شده بود.
همه رانندهها به او اعتراض کردند و خواستند به عقب برود تا راه باز شود، اما او قبول نکرد که مشاجره لفظی ما شروع شد. لحظاتی بعد مقتول از خودرواش پیاده شد و به من فحاشی کرد. در حالی که به شدت عصبانی شده بودم از خودروام پیاده شدم و با دو دست ضربهای به سینهاش زدم و او را به عقب هل دادم که وی شده نقش بر زمین شد و از پشت سر به آسفالت برخورد کرد و دچار خونریزی شد.
متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
پسر ناخلف روی داماد خانواده اسید پاشید
حادثه دیگری که عصر روز 28 اسفندماه سال گذشته به بازپرس مدیر روستا گزارش شد، درباره حادثه اسیدپاشی پسر جوانی بود که به خاطر اختلافات خانوادگی روی دامادشان اسیدپاشیده بود.
بررسیها نشان داد پسر جوانی در شرق تهران ابتدا با خواهر و دامادشان درگیر میشود و در ادامه با ریختن آب اسید باطری خودرو روی دامادشان از محل فرار میکند. پس از این حادثه تیمی از مأموران کلانتری 128 تهران نو به دستور بازپرس پرونده برای دستگیری پسر اسیدپاش وارد عمل شدند و خیلی زود متهم را دستگیر کردند. متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
قتل تعمیرکار آسانسور به دست سرایدار ساختمان
روز سی ام اسفندماه سال قبل بود که مأموران کلانتری 133 شهر زیبا در جریان حادثه مرگبار در حوزه استحفاظی خود قرار گرفتند.
بررسیها حکایت از آن داشت مقتول که مرد 36 سالهای به نام امیر و تعمیرکار آسانسور است، ساعت 16:30 روز 28 اسفندماه هنگام تعمیر آسانسور ساختمانی با سرایدار ساختمان به نام سامان 30 ساله درگیر شده، به طوری که در این درگیری هر دو زخمی و به بیمارستان منتقل میشوند تا اینکه دو روز بعد امیر بر اثر شدت جراحات ناشی از ضربات چاقوی سامان در بیمارستان فوت میکند. پس از اعلام فوت تعمیرکار آسانسور تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به دستور قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی موضوع وارد عمل شدند.
مأموران ابتدا از سامان، متهم به قتل تحقیق کردند. متهم در بازجویی منکر قتل شد، اما وقتی با شواهد روبهرو شد به قتل مرد جوان اعتراف کرد. وی گفت: روز حادثه مقتول برای تعمیر آسانسور به ساختمان مراجعه کرد که به دلیلی با هم مشاجره لفظی کردیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت وی به من و همسرم فحاشی کرد و با چوب به من حمله ور شد که من با چاقویی که در دست داشتم، او را هل دادم و ناگهان چاقو به پای وی برخورد کرد. تحقیقات از متهم ادامه دارد.
قتل مرد مسافرکش به دست دو زورگیر
بامداد 8 فروردین ماه امسال بود که قاضی منافیآذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران از قتل مرد مسافرکشی به دست دو زورگیر با خبر شدند و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل به تحقیق پرداخت.
بررسیها نشان داد ساعتی قبل مرد 60 سالهای با خودروی پرایدش از فلکه اول تهرانپارس دو مرد جوان را به مقصد مشیریه سوار میکند که در میانه راه دو مرد جوان به قصد زورگیری راننده را از خودرو به بیرون پرتاب میکنند، اما راننده به خاطر اینکه مانع سرقت خودرواش شود به در خودرو آویزان میشود. دو مرد زورگیر هم با دیدن این صحنه به سرعت خودرو میافزایند و او را روی زمین میکشانند تا اینکه وی در خودرو را رها میکند و بعد از محل فرار میکنند.
تحقیقات درباره این حادثه و شناسایی متهمان ادامه دارد.
مرگ مشکوک دختر جوان در سقوط از برج مسکونی
روز یازدهم فروردین ماه بود که قاضی مرشدلو، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک دختر جوانی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شد. تیم جنایی در محل حادثه با جسد دختر 20 سالهای به نام المیرا روبهرو شدند که بررسیها حکایت از آن داشت بر اثر سقوط از طبقه 15 برج مسکونی جان باخته است.
مأموران در تحقیقات دریافتند که دختر جوان از بالکن خانه پسر جوانی به نام سهراب به پایین سقوط کرده است. در چنین شرایطی مأموران از سهراب تحقیق کردند.
وی در بازجوییهای ابتدایی در ادعایی گفت: مدتی قبل با المیرا دوست شدم. قرار بود با هم ازدواج کنیم که به دلیلی من منصرف شدم. روز حادثه او به خانه من آمد و سر همین موضوع با هم مشاجره لفظی داشتیم تا اینکه او به بالکن رفت و روی صندلی نشست. لحظه حادثه به سراغش رفتم که فریاد زد به او نزدیک نشوم که ناگهان خودش را به پایین پرتاب کرد. پس از این مأموران به بررسی صحنه حادثه پرداختند و متوجه شدند اصلاً صندلیای در بالکن وجود نداشته است. بنابراین متهم دوباره مورد تحقیق قرار گرفت.
متهم این بار مدعی شد که المیرا در بالکن ایستاده بود و وقتی به او نزدیک شدم خودش را به پایین پرتاب کرد. در حالی که تناقضگوییها در ادعاهای پسر جوان مشخص بود، قاضی مرشدلو وی را برای بازجوییهای فنی بازداشت کرد و در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داد. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام خبرهای جنایی گفت: تحقیقات درباره این حادثهها ادامه دارد و متهمان دستگیر شده تحت بازجویی قرار دارند.