مرد مشهدی مچ زنش را در وضعیت اسفناکی گرفت!
وقتی همسرم به طور ناگهانی و سرزده وارد منزل شد و مرا با وضعیتی نامناسب در کنار جوان غریبه دید چاقویی را از آشپزخانه برداشت و ...
این ها بخشی از اظهارات زن 38 سالهای است که پس از وقوع حادثه ای دلخراش و ارتباط نامشروع دستگیر شده است.
این زن جوان با بیان این که فقط به خاطر انتقام از بدبینی های همسرم دست به چنین رفتار زشتی زدهام و حالا بسیار پشیمانم که این حادثه وحشتناک رخ داده اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: 13ساله بودم که به خواست پدر و مادرم پای سفره عقد نشستم و با پسردایی ام ازدواج کردم در حالی که هیچ علاقهای به «فریدون» نداشتم اما نمیتوانستم در این باره چیزی به پدر و مادرم بگویم چرا که خودم نیز معنای ازدواج و زندگی مشترک را به درستی درک نمیکردم، با وجود این پا به خانه بخت گذاشتم و زندگی زیر یک سقف را آغاز کردم ولی همسرم از همان دوران نامزدی نسبت به رفتار و معاشرتهای من با دیگران بسیار بدبین بود و مرا به شدت کنترل میکرد تا جایی که به سختی توانستم رضایتش را برای ادامه تحصیل جلب کنم چرا که علاقه زیادی به درس و مدرسه و کسب مدارج علمی بالاتر داشتم .
زن خائن با مرد غریب لو رفت
خلاصه من در حالی دخترم را بزرگ می کردم و به امور تحصیل و خانه داری میپرداختم که هیچ گونه سازگاری اخلاقی و تفاهمی با فریدون نداشتم . او 14سال از من بزرگتر بود و هیچ وقت نمیتوانست مرا در آن سن و سال درک کند، او کارمند یک شرکت خصوصی بود و درآمد خوبی داشت به همین دلیل امکانات رفاهی را برای من و دو فرزندم فراهم میکرد اما از نظر عاطفی همواره کمبود شدیدی را احساس می کردم .
از سوی دیگر نیز سوء ظنهای همسرم مرا به شدت آزار می داد و من به هیچ طریقی نمیتوانستم او را از این افکار اشتباه باز دارم به خاطر همین در یک تفکر احمقانه تصمیم به انتقام از بدبینیهایش گرفتم تا به این طریق او را آزار بدهم. این گونه بود که در یکی از شبکههای اجتماعی با پسر 26سالهای آشنا شدم که خودش را مهندس راه و ساختمان معرفی میکرد.
ابتدا قصد داشتم همسرم را متوجه اشتباهش بکنم تا بیشتر از این به خاطر سوء ظنهایش مرا زجر ندهد ولی بعد از آن که چند بار با «عرشیا» قرار ملاقات گذاشتم و در بیرون از منزل به دیدارش رفتم دیگر به او دل باختم چرا که او جوانی مجرد و مهربان بود. من هم که از نظر عاطفی همواره در زندگی ام مشکل داشتم خیلی زود شیفته محبتهایش شدم و در حالی به درد دل با او می پرداختم که هیچ گاه فکر نمیکردم روزی این ارتباط کثیف مخفیانه به حادثهای دلخراش منجر شود و مرا به رسوایی بزرگی بکشاند به طوری که دیگر نتوانم سرم را بالا بگیرم یا حتی به چشمان فرزندان سرشکسته ام نگاه کنم.
در عین حال شعلههای انتقام از بدبینیهای همسرم در وجودم زبانه می کشید و از سوی دیگر نیز وابستگی عاطفی من به عرشیا بیشتر می شد در همین روزها همسرم که بویی از این ماجرا و ارتباط پنهانی برده بود در حالی مرا زیر مشت و لگد گرفت و کتکم زد که نمیتوانست ارتباط من با جوانی غریبه را اثبات کند، با وجود همه این درگیریها و کشمکشهای خانوادگی تصمیم احمقانهتری گرفتم و برای آزار همسرم رابطهام با عرشیا را بیشتر کردم تا جایی که یک روز زمانی که همسرم در منزل نبود و یقین داشتم از سرکار به خانه باز نمی گردد عرشیا را به خانهام دعوت کردم ولی هنوز دقایق زیادی از حضور او نگذشته بود که ناگهان کلید در قفل منزل چرخید و همسرم به طور سرزده وارد اتاق شد. من که از ترس شوکه شده بودم با همان ظاهر نامناسب فقط حیرت زده نگاهش می کردم و عرشیا هم به دنبال راه فراری میگشت در یک لحظه همسرم چاقویی را از آشپزخانه برداشت تا به سوی ما حمله کند ولی عرشیا که به شدت ترسیده بود خودش را از پنجره اتاق خواب به درون خیابان انداخت .
این گونه بود که با تماس اهالی محل عرشیا با دست و پاهای شکسته به یکی از بیمارستانهای مشهد منتقل شد ...
من هم که در میان آبروریزی و رسوایی بزرگ به خاطر این تصمیم احمقانه حتی نمیتوانم به چشمان نزدیکترین عزیزانم نگاه کنم با دستور مقام قضایی بازداشت شدهام و...
گزارش خراسان حاکی است، بررسیهای پلیسی برای صدور دستورات ویژه ای از سوی سرگرد مهدی کسروی(رئیس کلانتری نجفی مشهد) در پی شکایت رسمی شوهر این زن جوان در این باره ادامه دارد.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.