اقدام شرم آور نگهبان مجتمع مسکونی!
به دلیل علاقه ای که به نشان خودروهای مدل بالا داشتم، در پارکینگ مجتمع مسکونی گشت می زدم و نشان خودروها را سرقت می کردم تا آن ها را روی دوچرخه ام نصب کنم اما وقتی دستگیر شدم همه سرقت های پدرم را نیز لو دادم...
نوجوان 17 ساله ای که به اتهام سرقت از انبار و پارکینگ یک مجتمع مسکونی دستگیر شده است، درباره ماجرای سرقت ها به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: دانش آموز رشته مکانیک در دبیرستان هستم و یک برادر بزرگ تر از خودم دارم که او نیز شاگرد کارگاه مکانیکی است.
پدرم بنا بود و روزگارمان به خوبی می گذشت اما چند سال قبل او از روی داربست سقوط کرد و مهره کمرش آسیب دید به همین دلیل شغل بنایی را رها کرد و بیکار شد. از آن روز به بعد زندگی ما به سختی می گذشت و من هم در کنار درس و مدرسه به تعمیرگاه مکانیکی رفتم و نزد برادرم مشغول کار شدم ولی ترک تحصیل نکردم.
با آن که حقوق بسیار کمی می گرفتیم ولی باز هم راضی بودیم تا این که یک سال قبل پدرم به عنوان نگهبان در یک مجتمع مسکونی استخدام شد. مدتی بعد نیز مرا هم به مدیر مجتمع معرفی کرد تا در یک شیفت کاری که به مدرسه نمی رفتم در آن مجتمع نگهبانی بدهم. چند ماه بعد زمانی که به اطراف و اکناف مجتمع مشرف شدیم و اطلاع کاملی از همه قسمت های ساختمان پیدا کردیم تازه متوجه شدیم که فقط پارکینگ های ساختمان دوربین مدار بسته ندارد. به همین دلیل یک روز که در کنار پدرم نگهبانی می دادم او در نیمه های شب یک دستگاه جوش را از داخل انباری پارکینگ بیرون آورد و از من خواست آن را زودتر به منزلمان ببرم.
من هم بلافاصله دستگاه جوش را با دوچرخه به خانه بردم اما کسی متوجه سرقت نشد چرا که در سه شیفت نگهبان بودیم و پارکینگ هم دوربین نداشت. این گونه بود که من هم در سرقت های دیگر به پدرم کمک می کردم و لوازم دیگری مانند دوچرخه، سنگ فرز، دریل و... را به سرقت بردیم.
در این میان من که از لو نرفتن سرقت های درون پارکینگ مطمئن بودم، شروع به درآوردن نشان (آرم) خودروهای مدل بالایی مانند بی ام و، مزدا 3، جک، سانتافه و... کردم چون علاقه زیادی به جمع آوری نشان خودروها داشتم و برخی از آن ها را روی دوچرخه ام نصب می کردم. آن قدر این سرقت ها برایم عادی شده بود که نفهمیدم مدیر مجتمع به رفتارهای من مشکوک شده است.
در همین حال وقتی در شیفت نگهبانی دوباره به داخل پارکینگ رفتم، ناگهان مدیر ساختمان به همراه ماموران انتظامی رسیدند و مرا در حال باز کردن نشان یکی از خودروها دستگیر کردند. بعد هم وقتی کیفم را در اتاق نگهبانی بازرسی کردند، تعداد دیگری از نشان خودروها پیدا شد. هنگامی که در دایره تجسس مورد بازجویی قرار گرفتم، از رفتارهای خودم پشیمان شدم و سرقت های پدرم را نیز لو دادم. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، به دنبال اعترافات نوجوان مذکور و با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد مهدی کسروی (رئیس کلانتری نجفی) ماموران انتظامی بلافاصله با کسب مجوز قضایی به سراغ مرد 50 ساله رفتند و او را نیز به همراه مقادیر زیادی اموال سرقتی به کلانتری انتقال دادند. این مرد میان سال اگر چه در ابتدا سرقت ها را انکار کرد اما خیلی زود وادار به اعتراف شد و با مشاهده اسناد و مدارک موجود دستبرد به اموال پارکینگ ها را پذیرفت. بررسی های بیشتر در این باره ادامه دارد.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.