اسم بردن از دوست پسر دوران مجردیم در رابطه جنسی با همسرم نابودم کرد!

زن جوان که بسیار آشفته و مضطرب بود از اشتباه دوران مجردیش که با یک پسر دوست بوده و رابطه جنسی داشته‌اند سخن گفت که چگونه این رابطه در دوران متاهلی باعث از هم پاشیده شدن زندگیش شده است.

بیشتر بخوانید:

• خواستم همسرم رو امتحان کنم بیچاره شدم/ شوهرم من رو طلاق داد با...

• به شاهین دل باختم اما او مچ مرا گرفت! می‌خواهد طلاقم بدهد/ نمیدانم چکار کنم!

حمید دوست پسر دوران مجردیم بود و چند سالی با او دوست بودم و در این دوستی کار به رابه جنسی هم رسید البته نه کامل ولی بالاخره اتفاق هایی بین ما افتاد و بارها هم تکرار شد و خیلی هم دوستش داشتم که اجازه دادم رابطه داشته باشیم.

چند سالی دوست بودیم و من که فکر میکردم این دوستی به ازدواج ختم خواهد شد، با مخالفت سرسخت خانواده اش روبرو شدیم و او هم وابستگی بسیاری به پدر و مادرش داشت و بدون اجازه آنها آب هم نمی خورد برای همین با یکی از اقوامش که مادرش برای او در نظر گرفته بود ازدواج کرد.

چند ماهی بشدت افسرده شده بودم تا اینکه خواستگاری پیدا شد و خانواده‌ام که متوجه تغییر رفتار من و گوشه گیریم شده بودند من را زبان گرفتند که پسر خوبی است لگد به بخت خودت نزن و قبول کن و این طوری شد که با مسعود ازدواج کردم.

یاسمن گفت: بعد از ازدواج کلا دوست پسر دوران مجردیم را فراموش کردم و علاقه ام به مسعود روز به روز بیشتر می شد و او هم خدا وکیلی از هر نظر برایم سگ تمام میگذاشت، اما یک شب در حال رابطه جنسی با همسرم نمی‌دانم اصلا چگونه در اوج لذت جنسی که بودیم که به جای مسعود نام حمید را به زبا آوردم که همان جا همسرم ادامه نداد و یک دعوای مفصل داشتیم.

 مسعود  اول فکر میکرد در دوران متاهلی به او خیانت کرده‌ام که با هزار بدبختی و قسم و قرآن بهش فهماندم این چنین نیست اما مجبور شدم اعتراف کنم در دوران مجردی دوست پسر داشته‌ام و رابطه جنسی هم داشته‌ایم ولی دیگه فراموشش کرده‌ام و نمی‌دانم چطوری در آن شب اسمش را به زبان آورده‌ام.

اما همسرم از آن شب نه با من رابطه جنسی داشته و نه دیگر کنارم خوابیده است و جدیدا هم میگه نمی‌توانم زندگیم را با تو ادامه بدهم!